عنوان: آثار عقب‌ماندگی ذهنی شاکیه در زنای مطاوعی

پیام: عقب ماندگی ذهنی شاکیه در زنای مطاوعی، زنا را در حکم به عنف قرار داده و موجب استحقاق ارش البکاره و مهرالمثل است.


مستندات: مواد 231 و 658 قانون مجازات اسلامی 1392

شماره دادنامه قطعی :
9309970909200215
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/07/12
گروه رأی:
کیفری

خلاصه جریان پرونده

به موجب گزارش نیروی انتظامی دو نفر به نام د. و ب. شخصی به نام م. را دستگیر نموده و توضیح داده اند که با خواهرزن ایشان به نام س. که 42 ساله می باشد و کمی اختلال حواس دارد رابطه نامشروع برقرار نموده و از وی ازاله بکارت کرده است (صفحه 5). از خانم ل. فرزند … تحقیق شده، اظهار داشته: از م. شاکی هستم که من قیم خواهرم س. 42 ساله هستم که دارای عقب ماندگی ذهنی می باشد و در منزل پدری ام زندگی می کند. در ایام ماه محرم تلفن ثابت منزل خراب شده بود که پس از تماس با مخابرات مأمور مخابرات (آقای م.) به منزل آمده و با دادن شماره تلفن به خواهرم او را اغفال کرده و با او رابطه نامشروع برقرار نموده و به او تجاوز کرده است و امروز نیز که قصد رفتن به منزل خواهرم را داشت توسط آقایان د. و ب. دستگیرشده است (صفحه 2). از آقای م. تحقیق گردیده، گفته است: شکایت آن ها را قبول ندارم کذب است من این کار را نکرده ام. سؤال شده: در کوچه شاکی چه می کردید؟ جواب داده است: در نزدیکی آن محل کار می کردم و اداره مخابرات هم در جریان است به ب. زنگ زدم که بیاید او را ببینم چون شکایت مرا به مخابرات کرده بودند می خواستم به او بگویم بی گناه هستم رفتم به کوچه و مرا گرفتند (صفحه 3). آقای ب. به نام مطلع اظهار داشته: طی مزاحمت های مکرر به منزل پدر زنم متوجه شدیم مزاحم (مأمور مخابرات) بوده است که به خواهرزن من که دارای کم توانی ذهن است زنگ می زند و با وعده ازدواج او را مورد تجاوز قرار می دهد که باجناغم موضوع را به حراست مخابرات اطلاع داد و از او تعهد گرفتند ولی روز پنجشنبه 12/10/92 طبق اظهارات خواهرزنم متوجه شدیم مأمور مخابرات پنج بار به منزل پدرزنم رفت وآمد نموده و حتی کلید منزل را هم گرفته بود… امروز متوجه شدیم که به منزل رفته و موقع خروج او را گرفتیم (صفحه 4). از آقای د. به نام مطلع تحقیق شده است، تقریباً مطالب مذکور را تکرار نموده است (صفحه 5). از م. انگشت نگاری به عمل آمد سابقه کیفری نداشته است (صفحه 8). آقای بازپرس کشیک در تاریخ 15/10/92 قرار عدم صلاحیت شایستگی رسیدگی دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی صادر کرده است (صفحه 10). از آقای م. در دادگاه کیفری استان تحقیق شده، اتهام وارده را تکذیب کرده است (صفحه 13). در تاریخ 18/10/92 دادگاه از خانم س. به نام شاکیه تحقیق نموده، وی اظهار داشته است: از متهم به لحاظ زنای به عنف شکایت دارم پنج شش بار این عمل اتفاق افتاده است از ششم دی ماه این اتفاق افتاده جهت تعمیر تلفن به منزل ما آمد شماره داد تماس گرفت شب ها آخر وقت به منزل ما می آمد پدرم در منزل نبود در زنجان برای کاررفته است دونفری در منزل بودیم و چندین بار مرا مورد تجاوز جنسی قرار داد به من گفته بود که زنم را طلاق داده ام و تو را خواهم گرفت … (وی مشخصات بدن متهم را بیان کرده است) (صفحه 28). در این جلسه خواهر وی نیز توضیحاتی داده است (صفحه 28). به تاریخ 21/10/92 از متهم تحقیق شده و در مورد پرینت مکالمات تلفنی او با شاکیه سؤال شده گفته است: این شماره را نمی دانم مال چه کسی است ولی از این شماره به من مزاحم می شدند و من هم زنگ زده ام که مزاحم نشوند و به من اهانت می کردند من از آبرویم نرفتم شکایت کنم (صفحه 30). آقای … وکیل پایه یک دادگستری خود را به عنوان وکیل متهم م. معرفی کرده است (صفحه 32). از خانم س. معاینه روان پزشکی به عمل آمده است نظریه روان پزشک حاکی است (مبتلا به عقب ماندگی ذهنی خفیف تا متوسط متصل به زمان صغر بوده ولی مجنون و مختلف الاحوال قلمداد نمی گردد اگرچه وی دارای مسئولیت کیفری می باشد و مسئول اعمال و رفتار خود است ولی با توجه به عقب ماندگی ذهنی خفیف تا متوسط می تواند توسط افراد شرور مورد سوءاستفاده قرار گیرد و وادار به اعمال خلاف گردد…) آقای … وکیل پایه یک دادگستری خود را به عنوان وکیل آقای م. معرفی نموده است حدود اختیارات خود را فقط محدود به مطالعه پرونده ذکر نموده است (صفحه 39). آقای … وکیل پایه یک دادگستری خود را به وکالت از طرف م. معرفی کرده و فقط وکالت را جهت مطالعه پرونده اعلام نموده است (صفحه 44). سپس نامبرده خود را به عنوان وکیل متهم مزبور نیز معرفی کرده است (صفحه 58). آقای … وکیل دیگر متهم لایحه ای تقدیم و به دفاع از حقوق موکل خود پرداخته و توضیح داده است که: جز اظهارات شاکیه که از سلامت کامل روحی برخوردار نیست دلیل دیگری در پرونده وجود ندارد (صفحه 61). در جلسه مورخ 13/12/92 نیز پس از استماع شکایت شاکیه و خواهر وی که اظهار داشته اثرانگشت متهم روی آینه موجود است دادگاه از متهم به اتهام تجاوز به عنف تحقیق کرده، گفته است: اتهام را قبول ندارم وکلای متهم نیز از وی دفاع کرده اند (صفحه 65). دادگاه جهت معاینه مشخصات بدن متهم وی را به پزشک قانونی معرفی کرده (صفحه 62) که پزشک قانونی در تاریخ 22/12/92 از متهم معاینه نموده و مشخصات بدن وی را اعلام داشته است (صفحه 69). نامه اداره مخابرات حاکی است که در مورد شماره تلفن ….. اعلام خرابی شده که آقای م. نسبت به رفع آن اقدام کرده است (صفحه 71). آقای … وکیل پایه یک دادگستری نیز به منظور صرفاً مطالعه پرونده از م. اعلام وکالت کرده است (صفحه 72). طبق اعلام پلیس آگاهی آثار برداشته شده از محل در مورد تشخیص اثرانگشت قابل بهره برداری نمی باشد (صفحه 74). در تاریخ 22/02/93 دادگاه تشکیل جلسه داده است. خانم پ. همسر متهم در جلسه حاضر گردیده است. پس از تحقیق از شاکیه که به شکایت خود باقی بوده است و تفهیم اتهام زنای به عنف به متهم که اظهار داشته: قبول ندارم، از خانم پ. سؤال شده: آیا بین شما و متهم شرایط احصان در مورد روابط زناشویی حاکم است؟ وی پاسخ داده است: با همسرم مشکل دارم سال هاست من وی را طرد نموده ام و فقط به علت دو فرزندم طلاق نگرفته ام و با شوهرم رابطه جنسی ندارم. دادگاه پس از چند سؤال از متهم از وی آخرین دفاع اخذ کرده، اظهار داشته: اتهام وارده را با توجه به اظهاراتم قبول ندارم (صفحه91-92). آقای … نیز به وکالت از طرف متهم لایحه ای تقدیم داشته و به دفاع از وی پرداخته است (صفحه 97). دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به موجب دادنامه شماره 00053- 25/02/1393 اولاً در خصوص اتهام آقای م. مبنی بر زنای به عنف و محصنه به لحاظ فقد دلیل کافی وی را از اتهام وارده تبرئه نموده است. ثانیاً- در مورد اتهام وی مبنی بر زنای (ساده) با توجه به شکایت خانم ها ل. و خواهرش س. نظریه روان پزشک – و نظریه پزشکی قانونی در مورد ازاله بکارت شاکیه- و پرینت مکالمات تلفن نامبردگان متهم را از راه علم مجرم شناخته و به استناد مواد 221-225-226 (بند الف) 230 و سایر مواد مذکور در رأی از قانون مجازات اسلامی وی را به تحمل یک صد ضربه شلاق حدی و از جهت تکمیل مجازات به استناد ماده 23 قانون مذکور وی را به دو سال اقامت اجباری در شهرستان ….. محکوم کرده است (صفحه 102). آقای … به وکالت از طرف آقای م. نسبت به این حکم اعتراض نموده و توضیح داده است که نظریه پزشکی قانونی بینه محسوب نمی شود و موکل همواره در تلفن ها حالت دفاعی داشته و با مکالمه خیلی کوتاه مسئله را رد نموده است. همسر موکل اظهار داشته که: شوهرش فاقد قدرت مقاربت است. خانم ل. نیز نسبت به رأی صادره اعتراض نموده و به عنوان قیم خانم س. اعلام داشته که خواهرش دچار عقب ماندگی ذهنی است و نفی زنای به عنف نسبت به وی قانونی نمی باشد، لذا درخواست نقض رأی صادره را دارد مشروح لوایح مربوطه به هنگام شور قرائت می شود. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال، رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است. توضیحاً پرونده ای نیز ضمیمه می باشد که در آن پرونده از خانم ل. به نام شاکی تحقیق شده است. گواهی پزشکی قانونی خانم س. که حاکی است پرده بکارت وی دارای پارگی می باشد و پارگی مربوط به بیش از سه هفته قبل است (تاریخ معاینه 16/10/92 می باشد) و در ناحیه دبر آثار دخول مشهود نیست نیز پیوست گردیده است (صفحه 49 پرونده پیوست). و سرانجام آقای بازپرس به صلاحیت دادگاه کیفری استان قرار عدم صلاحیت صادر نموده که مورد موافقت دادسرا قرارگرفته است توضیحاً خانم ل. اظهار داشته پدرم سکته کرده و من فعلاً قیم س. می باشم.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اولاً- در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م. با وکالت آقای … وکیل پایه یک دادگستری نسبت به دادنامه معترض عنه که به موجب آن مشارالیه به اتهام زنا با خانم س. به یک صد ضربه شلاق حدی و دو سال اقامت اجباری در شهرستان …. محکوم شده است؛ نظر به این که دادگاه بر اساس علم خویش مبادرت به صدور رأی نموده است و حصول علم نیز مستند به دلایل متعارف به نظر می رسد زیرا شکایت شاکیه و خواهر او گواهی پزشکی قانونی در مورد ازاله بکارت وی – اظهارات آقایان د. و ب. و پرینت مکالمات تلفنی شاکیه و تجدیدنظرخواه و بالاخره گواهی روانپزشک که حاکی از عقب ماندگی ذهنی شاکیه می باشد نیز به عنوان قرائن و مستندات رأی بیان گردیده اند، لذا ایرادی اساسی از نظر شکلی و ماهوی براین قسمت از رأی معترض عنه وارد نمی باشد و با ردّ تجدیدنظرخواهی محکوم علیه موصوف و آقای وکیل او مستنداً به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته تأیید و ابرام می گردد. ثانیاً در مورد تجدیدنظرخواهی خانم ل. به قیمومت از طرف خانم س. نسبت به دادنامه معترض عنه در قسمتی که آقای م. را از اتهام زنای به عنف و اکراه و با شرایط احصان با خانم س. تبرئه کرده است قطع نظر از این که خانم ل. مدعی است که چون پدر وی سکته کرده و درواقع قادر به تعقیب شکایت نمی باشد خود وی به عنوان قیم خانم س. موضوع را مورد پیگیری قرار داده است که با این فرض می بایست مدارک مربوطه پیوست می گردید که چنین اقدامی صورت نگرفته است علی فرض این که وی بتواند از حکم صادره تجدیدنظرخواهی نماید کما این که در طول جریان تحقیقات و دادرسی نیز دادگاه شکایت وی را استماع نموده است اصولاً با توجه به نحوه شکایت شاکیه خانم س. و مراودات مکرر تلفنی و حضوری آقای م. و خانم س. که سرانجام منتهی به دستگیری محکوم علیه پرونده گردیده است اتهام تجاوز به عنف و اکراه در این پرونده قابل اثبات به نظر نمی رسد، لذا رأی صادره از جهت شکلی و موضوعی در این قسمت نیز فاقد ایراد اساسی است و با ردّ تجدیدنظرخواهی ایشان مستنداً به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه معترض عنه تأیید و ابرام می گردد. ارشاداً متذکر می شود که با توجه به گواهی پزشکی خانم س. که حاکی است (با توجه به عقب ماندگی ذهنی خفیف تا متوسط وی که می تواند توسط افراد شرور مورد سوءاستفاده قرار گیرد و وادار به اعمال خلاف گردد) (صفحه 38) و به عبارتی دیگر گواهی مذکور حاکی از آن است که چنین فردی می تواند مورد فریب و نیرنگ واقع شود و با عنایت به ماده 231 قانون مجازات اسلامی 1392 و تبصره 2 ماده 658 همان قانون حسب مورد ارش البکاره یا مهرالمثل شاکیه قابل مطالبه خواهد بود.
رئیس شعبه هفتم دیوان عالی کشور ـ مستشار
انتظاری ـ بلادی