عنوان: تدلیس در ازدواج با ادعای مجرد بودن

پیام: رفتار کسی که با ادعای نداشتن زوجه با زنی دیگر ازدواج کند و بعدًا معلوم شود در زمان عقد متاهل بوده است، مصداق تدلیس در ازدواج است.


مستندات: ماده 647 قانون مجازات اسلامی 1375

شماره دادنامه قطعی :
9209970222100384
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/04/25
گروه رأی:
کیفری

رأی دادگاه بدوی

در پرونده حاضر خانم ز.ق. اصالتاً و به قیمومیت از طرف طفل صغیرش به نام الف.ق. شکایتی علیه آقای ح.ق. دایر بر ترک نفقه و جعل در سند رسمی (سند سجلی) به صورت ثبت واقعه طلاق همسر اول در شناسنامه با مهر دفترخانه 33 شهری و استفاده از سند مجعول از طریق ارائه به دفترخانه جهت ثبت ازدواج با شاکیه، مطرح می نماید که با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست در شعبه 6 بازپرسی دادسرای ناحیه 18 تهران به دادگاه ارسال می¬گردد که پس از ارجاع به شعبه 1141 دادگاه عمومی جزایی تهران، در شعبه مذکور متهم طی دادنامه شماره 01030-22/8/91 به سه میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس از بابت ترک انفاق و 6 ماه حبس تعزیری از بابت جعل و سه میلیون ریال جزای نقدی از بابت استفاده از سند مجعول محکوم می¬گردد و دادنامه مذکور نیز در شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه شماره 00243-27/2/1391 تأیید و قطعی می¬گردد. ولیکن بازپرس محترم در خصوص اتهام تدلیس در ازدواج قرار منع تعقیب متهم را صادر می¬نماید که شاکیه به قرار صادره اعتراض و پرونده به دادگاه ارسال و به شعبه 1149 دادگاه عمومی جزایی تهران ارجاع می¬گردد و شاکیه در لایحه اعتراض خود توضیح می¬دهد که: »… همسرم آقای ح.ق. با جعل مهر طلاق همسر اول و استفاده از آن، اینجانبه را به عقد دائم درآورده بود و با توجه به اینکه صریحاً در عقدنامه نیز اقرار نموده که همسر دیگری ندارد ولی بعد از ازدواج متوجه شدم که ایشان همسراول خود را طلاق نداده و همسر اول ایشان سوئدی نیز می¬باشد و در سوئد زندگی می¬کند و برای همین در اوایل زندگی اصلاً متوجه حضور ایشان نشده بودم تا اینکه همسرم ما را ترک نمود و برای گرفتن شناسنامه پسرم (فرزند مشترکمان) از طریق ثبت اقدام نمودم و با استعلام از ثبت و رونوشت از اداره ثبت احوال متوجه شدم، طلاق در ثبت شناسنامه موجود نیست… و ایشان با جعل مهر طلاقِ دفترخانة طلاق، بنده را فریب داده که همسر دیگری ندارد و با اینجانبه ازدواج نموده و حتی برای اطاله دادرسی، ایشان برگه ای به دادگاه ارائه داده بودند که طلاق در سوئد انجام شده که با استعلام از مراکز قضایی و سفارت خانه، هیچ کدام مهر و آن مدارک را تأیید ننمودند… حـال با توجه به اقرار صریح ایشان در عقدنامه که زوج، همسر دیگری ندارد وجعل مهر طلاق در شناسنامه و استفاده از آن استدعای حکم بر محکومیت ایشان نسبت به تدلیس در ازدواج و صدور کیفرخواست را دارم.« و این دادگاه نیز با توجه به لایحه معترض و مجموع اوراق و محتویات پرونده با قبول اعتراض معترض، قرار جلب به دادرسی متهم به اتهام فریب در ازدواج صادر و پرونده را برای صدور کیفرخواست به دادسرا عودت می دهد و شعبه 6 بازپرسی دادسرای ناحیه 18 تهران با صدور کیفرخواست شماره 57-23/1/1391 پرونده را به دادگاه ارسال می¬نماید و در این شعبه نیز وقت رسیدگی تعیین و طرفین دعوت می گردند که متهم در جلسه دادرسی حاضر نمی گردد، و لذا طی دادنامه غیابی شماره 00340-22/3/1391 متهم آقای ح.ق. را به اتهام فریب در ازدواج به استناد ماده 647 قانون مجازات اسلامی به شش ماه حبس تعزیری محکوم می نماید که نامبرده به دادنامه غیابی تقاضای واخواهی می نماید و در جلسه واخواهی آقای الف.ص. به عنوان وکیل متهم اعلام وکالت می نماید که دادگاه از وزارت امور خارجه در خصوص اینکه آیا در سال 1387 متهم نامه¬ای به سفارت خانه ایران در سوئد جهت همسر سوئدی خود تحویل داده است که تأیید نماید ایشان همسر دائمی وی است یا خیر؟ استعلام می¬نماید که در جواب، سرپرست اداره کل امور بین المللِ قوه قضائیه طی نامه شماره 20/12742/9000-2/8/1391، نامة شماره 4671/2021-12/7/1391 سفیر جمهوری اسلامی ایران را که به پیوست، نامه آقای ق. را که در آن خانم الف.ب. را همسر خود اعلام و تأیید نموده است، ارسال می-نماید و متهم نیز علی رغم ارسال اخطاریه جهت حضور در جلسه دادرسی، حاضر نگردیده است، لذا با توجه به مراتب فوق در خصوص واخواهی آقای ح.ق. نسبت به دادنامه غیابی صادره از سوی این شعبه، نظر به اینکه مشارالیه ایراد و اعتراض مؤثر و موجهی که موجبات نقض دادنامه معترض¬عنه را ایجاب نماید ارائه و ابراز نداشته و دادنامه صادره وفق موازین قانونی و شرعی اصدار یافته است، لذا ضمن رد واخواهی مطروحه مستنداً به ماده 218 قانون آیین دادرسی دادگاه¬های عمومی و انقلاب در امورکیفری، دادنامه معترض¬عنه عیناً تأیید و ابرام می گردد. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت20 روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران می¬باشد.
رئیس شعبه 1149 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ ربیعی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خـصـوص اعتراض و تجـدیدنـظرخواهی آقای الـف.ص. به وکالت از ح.ق. از دادنامه شماره 1428مورخه 29/11/91 صادره از شعبه 1149 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن مشارالیه با رد واخواهی از دادنامه غیابی شماره 340 مورخه 22/3/91 دادگاه بدوی به اتهام فریب در ازدواج محکومیت حاصل نموده است، با ملاحظه محتویات پرونده و لایحه اعتراضیه تجدیدنظرخواه و اینکه از ناحیه ایشان ایراد و اشکال موجه و مؤثری که مطابق شقوق مندرج در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه¬های عمومی و انقلاب در امور کیفری موجبات نقض دادنامه موصوف و رسیدگی بیشتر را ایجاب نماید مطرح نگردیده است و دادنامه بدوی از هر حیث موافق مقررات و موازین قانونی اصدار یافته است؛ لذا دادگاه مستنداً به بند الف از ماده 257 قانون مارالذکر ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده دادنامه معترض¬عنه را عیناً تأیید استوار می¬نماید. رأی صادره با لحاظ ماده 248 قانون مرقوم فوق قطعی است.
رئیس شعبه 21 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
تولیت ـ پورعرب