عنوان: درخواست طلاق زوجه به علت ناباروری زوج

پیام: منظور از ناباروری زوج (که به زوجه حق درخواست طلاق می دهد) ناتوانی زوج از فرزند آوری به طور طبیعی است لذا امکان بچه دار شدن از طرق دیگر، نافی حق زوجه در تقاضای طلاق نیست.

شماره دادنامه قطعی :
۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۱۷۸
تاریخ دادنامه قطعی :
۱۳۹۳/۰۲/۲۷
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۸/۱۱/۱۳۹۱ بانو ز.ز. با وکالت آقای م.م. وکیل مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه که پایه وکالت او در وکالت نامه درج نشده است به استناد سند ازدواج شماره ۱۰۹۴۳ ـ ۱۰/۱۰/۱۳۸۳ دفتر ازدواج شماره . . . حوزه ثبتی خوانسار دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به لحاظ عسر و حرج به واسطه بیماری خوانده به طرفیت آقای ک.س. تقدیم و وکیل خواهان توضیح می دهد حسب سند ازدواج موکل همسر دائمی خوانده است و مهریه او ۲۴۶ عدد سکه بهار آزادی است باگذشت مدت ۸ سال از زندگی مشترک به علت بیماری زوج بچه دار نشده و با مراجعات مکرر به پزشک متخصص بیماری او درمان نشده است با تقدیم تصویر مدارک پزشکی و تحقق شرایط ضمن عقد تقاضای رسیدگی می شود (دادگاه عمومی حقوقی خوانسار) در تاریخ ۲۰/۱۲/۱۳۹۱ با حضور وکیل خواهان و خوانده تشکیل جلسه می دهد وکیل خواهان خواسته موکل خود را تکرار و خوانده در قبال آن توضیح می دهد مدافعات من به شرح لایحه پیوست می باشد وکیل خواهان تقاضای معرفی خوانده به پزشکی قانونی را می نماید پزشکی قانونی استان اصفهان طی نامه مورخ ۲۴/۱۲/۱۳۹۱ اعلام می کند از آقای ک.س. فرزند ج. در تاریخ ۲۰/۱۲/۱۳۹۱ معاینه به عمل آمد نتیجه اسپرموگرام نامبرده رؤیت شد با توجه به تعداد کم اسپرم و حرکات ناچیز آن ها هرچند عقیم محسوب نمی گردد لیکن امکان بارورسازی نامبرده در شرایط طبیعی وجود ندارد و نیاز به روش های کمک باروری آزمایشگاهی دارد دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۰۰۰۴۰ ـ ۲۶/۱۰/۱۳۹۱ با شرح دعوای خواهان و احراز رابطه زوجیت و ملاحظه پاسخ شماره ۴۶۵۷۵ ـ ۲۴/۱۲/۹۱ پزشکی قانونی که دلالت بر عدم عقیم بودن زوج و با روش آزمایشگاهی امکان باروری خواهان وجود دارد لذا دعوای خواهان را ثابت ندانسته و به استناد ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ حکم به ردّ دعوای مشارالیها را صادرواعلام می دارد پس از ابلاغ رأی زوجه با وکالت آقای م. نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کند شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان با حضور وکیل تجدیدنظرخواه و خوانده تشکیل جلسه می دهد وکیل خواهان خواسته موکل خود را تکرار و اظهار می دارد موکل برای مداوای زوج اقدام پزشکی نموده ولی مؤثر واقع نشده زوجه اظهار می دارد من شاغل هستم و روزها باید سرکار بروم و کارخانه انجام می دهم زوج قادر به بچه دار شدن نیست او مرا آزار می کند ده عدد سکه بهار آزادی از مهریه ام را در قبال طلاق بذل می کنم و مهریه خود را مطالبه کردم جهیزیه در نزدم می باشد خوانده اظهار می دارد دفاع اینجانب به شرح لایحه تقدیمی است اگر زوجه تمام مهریه خود را بذل کند او را طلاق نمی دهم ولی اگر به من مهلت بدهد تا برای درمان به پزشک مراجعه کنم امکان بچه دار شدن زنم وجود دارد دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند داوران زوجه و زوج در تاریخ های ۱۶ ـ ۲۰/۷/۱۳۹۲ نظرات خود را تقدیم می کنند دادگاه در تاریخ ۱۸/۸/۱۳۹۲ در وقت فوق العاده تشکیل جلسه می دهد با توجه به اظهارات زوج مبنی بر اینکه ممکن است زوجه مشکل نازایی داشته باشد لذا زوجه را برای معاینه به پزشکی قانونی استان اصفهان معرفی که مرجع مذکور طی نامه شماره ۳۰۱۱۹/م/۲ ـ ۴/۹/۱۳۹۲ اعلام می کند از بانو ز.ز. فرزند ح. معاینه به عمل آمد نامبرده از نظر متخصصان زنان دارای قدرت باروری می باشد لذا دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۱۰۵۲ مورخ ۹/۹/۱۳۹۲ با شرح دعوای تجدیدنظرخواه و اظهارات وکیل نامبرده و مدافعات تجدیدنظر خوانده و نظرات پزشکی قانونی در مورد علت نابارور نمودن زوج و باردارشدن زوجه و اینکه زوجه تعداد ده عدد سکه بهار آزادی از مهریه خود را در قبال طلاق بذل و قبول بذل نموده و نظرات داوران استدلال می کند نظر به اینکه زوجه مشکل بارور شدن ندارد و ازاین جهت سالم می باشد و نامبرده حق دارد از نعمت خداوندی صاحب فرزند شدن از زندگی خود (به طور مطلوب) استفاده نماید و تحمیل زندگی در وضعیت فعلی (مشقتی است که بر وی تحمیل) خواهد شد لذا با پذیرش تجدیدنظرخواهی مشارالیها مستنداً به مواد ۱۱۱۹ ـ ۱۱۳۳ قانون مدنی و مواد ۲۴ –۲۷ ـ ۲۹ ـ ۳۲ ـ ۳۴ قانون حمایت خانواده با احراز تحقق شرط ده از شرایط ضمن عقد با نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته رأی به طلاق زوجه را صادر و توضیح می دهد زوجه با استفاده از وکالت تفویضی دریکی از دفاتر رسمی طلاق حضور یافته و با بذل ده عدد سکه بهار آزادی از مهریه خود و قبول بذل از سوی زوج خود را به طلاق خلعی مطلقه نماید زوجه در مورد مهریه خود اقدام کرده و جهیزیه خود را تحویل گرفته است و نسبت به نفقه معوقه ادعایی ندارد و اعتبار رأی پس از قطعیت آن شش ماه تمام می باشد در تاریخ ۱/۱۱/۱۳۹۲ آقای ک.س. نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد ضمناً متذکر می گردد تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجام خواه در پرونده به نظر نرسید. و این شعبه طی تصمیم شماره ۱۲۸۰ ـ ۴/۱۲/۱۳۹۲ پرونده را جهت اقدام به دفتر شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان ارسال می دارد. »تصمیم شعبه« (با بررسی اوراق پرونده مشخص می شود رأی فرجام خواسته به شماره ۱۰۵۲ ـ ۹/۹/۱۳۹۲ شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان به فرجام خواه آقای ک.س. ابلاغ نشده است و با توجه به تاریخ صدور رأی دادگاه تجدیدنظر استان مذکور ۹/۹/۱۳۹۲ و تاریخ تقدیم دادخواست فرجام خواهی (۱/۱۱/۱۳۹۲) ملاحظه رأی ابلاغ شده دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان برای محاسبه مهلت فرجام خواهی ضرورت دارد لذا پرونده در وضعیت فعلی قابل طرح در دیوان عالی کشور نمی باشد عیناً جهت ملاحظه اعضاء محترم دادگاه تجدیدنظر استان و دستور لازم برای رفع نقص به دفتر دادگاه مذکور پرونده اعاده می گردد) پس از اعاده پرونده دفتر شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان رأی ابلاغ شده به فرجام خواه که در تاریخ ۱۵/۱۰/۱۳۹۲ بوده پیوست پرونده کرده و پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیّز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض فرجام خواه وارد نیست و رأی دادگاه با توجه به رسیدگی های به عمل آمده و رعایت تشریفات دادرسی مخالف قانون نمی باشد و نظر به شرط مقرر بین طرفین و فرزند دار نشدن زوجه بیش از شرط مورد توافق بین زوجین و اینکه مدافعات فرجام خواه برای ردّ دعوا زوجه و پیشنهاد وی برای بچه دار شدن از طرق دیگر، تکلیف شاق و مالایطاق است که خلاف شرع و انصاف بوده و زوجه موافق با آن نبوده لذا مستنداً به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته ابرام و پرونده اعاده می گردد.
رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ اسلامی