رأی شماره ۲۴ مورخ ۲۱/۱۰/۱۳۶۲
رأی وحدت رویه در مورد تعیین ارزش ریالی دیه
بسمه تعالی
هیأت عمومی دیوان عالی کشور احتراماً به استحضار میرساند آقای رییس دادگاه کیفری یک باختران طی نامه شماره ۹۶۳ مورخ ۱۳۶۲.۷.۱۸ اعلام داشته در موضوع واحد دو رأیمتناقض از دیوان عالی کشور صادر شده و فتوکپی هر دو رأی شعب دیوان عالی را به ضمیمه ارسال و درخواست طرح آن را در دیوان عالی کشور نمودهاست که سوابق از دفتر هیأت عمومی به دادسرای دیوان عالی واصل گردیده و با ملاحظه آراء شعب ۱۶ و ۲۰ ذیلاً جریان امر توضیح داده میشود:
۱ – خلاصه جریان پرونده مربوط به دادنامه شماره ۷۰۷ مورخ ۶۲.۶.۲۰ شعبه ۱۶: قاسم جهانبخش فرزند محمدعلی به اتهام قتل غیر عمدی مجید نامدر اثر بیاحتیاطی در رانندگی و اقدام به رانندگی بدون پروانه مورد تعقیب دادسرای عمومی اسلامآباد غرب قرار گرفته و به موجب کیفرخواست شماره۳۱۷.۶۲ و به استناد ماده ۲ (بند الف) از قانون دیات با رعایت ماده ۳ و بند ج ماده ۸ قانون مذکور درخواست تعیین مجازات درباره متهم شده است.دادگاه کیفری یک باختران در تاریخ ۱۳۶۲.۵.۲۵ با حضور مشاور و متهم و اولیاء دم تشکیل جلسه داده و پس از رسیدگی و اخذ نظریه مشاور متهم رابه پرداخت دیه در حق اولیاء دم محکوم نموده و در مورد نداشتن گواهینامه رانندگی متهم را به پنج ماه حبس به عنوان تعزیر محکوم نموده است پروندهبه دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه ۱۶ ارجاع گردیده که با جری تشریفات قانونی چنین رأی داده است: “با توجه به مجموع اوراق پرونده با تشخیصدادگاه تعیین دیه و پرداخت آن از ناحیه متهم لازم و ضروری بوده محکمه با توجه به ماده ۳ قانون دیات با تعیین نوع و میزان و مقدار دیه در انتخابیکی از امور ششگانه دیات مراتب را به جانی تفهیم میکرد و در مانحن فیه به لحاظ عدم انتخاب نوع دیه از ناحیه متهم و عدم تقویم ریالی آن و معلومنبودن این که مبلغ دیه اشعار بیشتر از دو میلیون ریال است اصولاً قابل طرح بودن موضوع در دیوان عالی کشور مشخص نیست لذا نظریه مورخ۱۳۶۲.۵.۲۶ شعبه دادگاه کیفری یک باختران قابل تنفیذ نبوده و پرونده به مرجع مربوطه جهت تکمیل اعاده میگردد و ضمناً در مورد محکومیت متهمبه تحمل پنج ماه حبس در مورد نداشتن گواهینامه رانندگی هر چند موجبی برای اظهار نظر دیوان عالی کشور نمیباشد ولی من باب تذکر یادآوریمیگردد با توجه به بخشنامه مورخ ۱۳۶۱.۷.۱۷ شورای نگهبان محکومیت متهم نسبت به جرم اشعاری به پنج ماه حبس تعزیری مجوز قانونی نداشتهاست”.
۲ – خلاصه جریان پرونده به دادنامه شماره ۲۸۸ مورخ ۶۲.۵.۱۲ شعبه ۲۰ دیوان عالی کشور: آقای بهمن جمشیدی فرزند اسد در تاریخ ۶۲.۴.۱۷ هنگام رانندگی موتورسیکلت با آقای عبدالرحمان محمدی تصادف مینماید که به فوت مصدوممنتهی میشود، آقای دادستان به استناد نظریههای پزشکی قانونی و کارشناس تصادفات، بهمن جمشیدی را مجرم شناخته و تقاضای صدور حکم وپرداخت دیه نموده است. دادگاه کیفری یک پس از تحقیقات لازم و استماع نظریه مشاور، جرم متهم را محرز دانسته به پرداخت دیه نظر داده است وپرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه ۲۰ ارجاع گردیده و شعبه مزبور به شرح زیر اظهار نظر نموده است: “نظریه استنباطی دادگاه کیفری یک باختران بر پرداخت دیه غیر عمد از ناحیه متهم به اولیاء مقتول با توجه به محتویات پرونده خالی از اشکال میباشدالنهایه مهلت پرداخت دیه با توجه به بند (ج) ماده ۸ قانون دیات سه سال میباشد لذا نظر مزبور با قید اخیر تنفیذ میگردد.” به طوری که ملاحظه میفرمایید بین رأی شعبه ۱۶ و ۲۰ در خصوص لزوم تقویم ریالی دیه و عدم آن اختلاف وجود دارد اگر چه در این مورد رأی هیأتعمومی ردیف ۲۲.۶۲ در مقام رسیدگی به رأی اصراری صادره از دادگاه کیفری یک همدان و ملایر اعلام گردیده است لیکن چون در شعب دیوان عالیکشور نسبت به موارد مشابه رویههای مختلفی اتخاذ شده است لذا به استناد ماده واحده قانون مربوط به وحدت رویه مصوب تیر ماه سال ۱۳۲۸ درخواست طرح موضوع در هیأت عمومی و اتخاذ نظر دارد.
از طرف دادستان کل کشور – سیدبابا صفوی
جلسه وحدت رویه
به تاریخ روز چهارشنبه ۱۳۶۲.۱۰.۲۱ جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست حضرت آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی ریاست کلدیوان عالی کشور و با حضور جناب آقای سیدبابا صفوی نماینده دادستان کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران و اعضاء معاون شعب کیفری وحقوقی دیوان عالی کشور تشکیل گردید. پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای سیدبابا صفوی نماینده دادستان کل کشور مبنی بر: “به عقیدهاینجانب تقویم ریالی دیه و تعیین قیمت یکی از امور ششگانه مذکوره در ماده ۳ قانون دیات ضرورتی ندارد و دادگاه کیفری یک باید نظر خود را باانتخاب یکی از انواع دیه اعلام و پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال دارد و تعیین قیمت ریالی در آن موقع لزومی ندارد” مشاوره نموده و اکثریتقریب به اتفاق بدین شرح رأی دادهاند.
رأی وحدت رویه ردیف ۴۴.۶۲ هیأت عمومی
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور
به موجب تبصره ذیل ماده ۳ قانون دیات، پرداخت قیمت دیه به جای یکی از انواع آن با تراضی طرفین امکانپذیر است و دادگاه تکلیفی بر تعیین ارزشدیه ندارد و مناط صلاحیت در رسیدگی به جرائم قتل خطائی و شبه عمد در محاکم کیفری یک و فرجامپذیر بودن نظرات دادگاههای مزبور تبصره ۱ ماده۱۹۸ و ماده ۲۸۵ قانون اصلاح موادی از قانون آیین دادرسی کیفری است و رأی شعبه بیست دیوان عالی کشور در این قسمت صحیح و موافق موازینقانونی صادر شده تأیید میگردد. این رأی به استناد قانون مربوط به وحدت رویه قضایی مصوب تیر ماه ۱۳۲۸ برای شعب دیوان عالی کشور و برایدادگاهها در موارد مشابه لازمالاتباع است.