عنوان: مشروع بودن سه‌طلاقه کردن با یک‌لفظ در فقه شافعی

پیام: در فقه شافعی با جاری نمودن یک بار لفظ سه طلاق ولو در خارج از دادگاه سه طلاق محقق می شود.

شماره دادنامه قطعی :
۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۱۲۷۴
تاریخ دادنامه قطعی :
۱۳۹۲/۱۲/۰۴
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۳۰/۷/۱۳۹۱ خانم ک.ق. به استناد تصاویر سند نکاحیه شماره ۴۸۲۷۸۷ و کارت ملی دادخواستی به خواسته درخواست طلاق و عدم سازش به علت عسر و حرج به طرفیت آقای الف.ف. تقدیم و چنین توضیح می دهد، به موجب دفتر نکاح نامه شماره ۴۸۲۷۸۷ خوانده، زوج شرعی و قانونی اینجانبه است که مدت ۱۹ سال است باهم ازدواج نموده و زندگی را با جنگ و اختلاف گذرانده است ـ اکنون حاصل ازدواج ما سه دختر محصل در سنین ۹ سالی الی ۱۹ سال می باشند و هر سه دختر در نزد خودم هستند، حال اینکه در عسر و حرج قرارگرفته ام بنابراین شوهرم با حضور چند نفر شاهد دو بار طلاق ثلاثه را واقع نموده و با توجه به اینکه در مذهب و فقه امام شافعی دیگر وصلت بین زوج و زوجه حرام ابد نیست زیرا در این مورد به دفتر امام جمعه محترم سنندج مراجعه کردیم زوج خود اقرار به طلاق ثلاثه کرده لذا ناچاراً مبادرت به تقدیم دادخواست کرده بدین جهت از دادگاه محترم تقاضای صدور حکم و الزام خوانده به طلاق از مقام صالحه را خواستارم در ضمن مسئله سه دختر منوط به رأی و مصلحت دادگاه محترم می باشد پرونده جهت رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه حقوقی سنندج ارجاع می گردد شعبه مذکور در تاریخ ۲۳/۱۱/۱۳۹۱ با حضور خواهان تشکیل جلسه می دهد خواهان اظهار داشت خواسته ام را به تنفیذ واقعه طلاق تغییر می دهم زیرا شوهرم در محضر دو نفر شاهد طلاق را جاری نموده است با این شرح خوانده شوهرم است که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ به جهت اختلاف بر سر یک قطعه زمین دو بار لفظ سه طلاقه را جاری نمود با این مضمون گفت اگر این زمین را بنامم نکنید سه طلاقه شما واقع گردد این الفاظ را دو بار تکرار کرد حال بنده به روحانیون مراجعه کرده ام آن ها گفتند سه طلاقه واقع شده است از دادگاه می خواهم با استعلام از شورای روحانیت و تحقیق از دو نفر شاهد حکم به تنفیذ طلاق عادی و سپس حکم به ابطال سند ازدواج صادر گردد بعداً حقوق مالی خویش را مطالبه خواهم کرد شورای روحانیت سنندج در پی درخواست زوجه در ذیل تقاضای مشارٌالیها چنین مرقوم داشته است (( در صورت ثبوت جاری نمودن طلاق ثلاثه طلاق واقع گردیده و بینونت کبری حاصل شده با توجه به اینکه دو نفر شاهد وقوع طلاق بوده اند انکار زوج به طلاق مسموع نیست و از اعتبار ساقط است نظر به اینکه موضوع حقوقی می باشد به دادگاه حقوقی ارجاع داده می شود استدعا دارد طبق موازین شرعی و قانونی رسیدگی شود شعبه ۱۱ دادگاه عمومی حقوقی شهرستان سنندج قرار استماع شهادت شهود را صادر می کند و طرفین را به دادرسی دعوت می کند و در تاریخ ۲۸/۲/۹۲ با حضور زوجین تشکیل جلسه می دهد، خواهان اظهار داشت یک نفر شاهد طلاق (پدرم) را حاضر نموده ام از دادگاه می خواهم از ایشان تحقیق نماید خوانده در پاسخ اظهار داشت بنده در جریان فروش یک قطعه زمین که سند آن را بنام خواهان (همسرم) انتقال داده بودم و پس از گفتگو با پدر خانمم دو بار لفظ طلاق را جاری نمودم و گفتم سه مذهبه طلاق همسرم واقع گردد و حتی با ایشان به کتاب های که در محل موجود بودند گفتند این کتاب ها هم شاهد باشند جاری نمودن الفاظ طلاق به جهت اینکه از همسرم و پدر ایشان به جهت فروش زمین ناراحت بودم البته الآن هم ایشان را نمی خواهم و او را طلاق می دهم خواهان توضیح داد با توجه به اینکه خوانده در محضر دادگاه به ایقاع طلاق طی دو مرحله اذعان دارد بنده نیز آن را قبول می کنیم و اعلام می دارم از کلیه حقوق مالی خویش گذشت و صرف نظر می نمایم دادگاه حکم به تنفیذ طلاق صادر نماید حتی مهریه را هم گذشت می کنم دادگاه از آقای ع.ق. پدر خواهان تحقیق می کند و سپس در تاریخ ۲/۳/۱۳۹۲ در وقت فوق العاده با بررسی اوراق و محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه ۲۳۴-۱/۳/۱۳۹۲ ضمن شرح دعوی خواهان و انعکاس اظهارات طرفین چنین رأی می دهد بنا به مراتب و توجهاً به شرح اوراق محتویات پرونده با توجه به اذعان خوانده به اجرای الفاظ ثلاثه طلاق خطاب به همسرش دادگاه خواسته خواهان را به نظر وارد دانسته مستنداً به ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی و ماده ۴ و تبصره الحاقی قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی و اصل ۱۲ قانون اساسی و منابع معتبر فقهی مذهب متبوع زوج که شافعی مذهب می باشد جلد سوم کتاب سراج الوهاج محمد زهری غمر اوی علی متن المنهاج امام نووی الشافعی دارالکرد ستان لنشروا التوزیع صفحه ۴۰۳ مبحث طلاق ( فصل قال طلقتک او انت طالق و نوی عدداً وقع) وقوع طلاق ثلاثه را محرز دانسته حکم به تنفیذ آن صادر و اعلام می دارد ضمناً زوجه برابر صورت جلسه تنظیمی دادگاه ضمن پذیرش وقوع طلاق از کلیه حقوق مالی خویش ازجمله مهریه و غیره گذشت نموده است پس از ابلاغ رأی صادره و تجدیدنظرخواهی خانم ک.ق. شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان نسبت به موضوع رسیدگی و طی رأی شماره ۸۳۶-۳۰/۵/۹۲با اعلام ختم رسیدگی چنین استدلال می کند تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره ۲۳۴-۱/۳/۹۲ وارد نیست دادنامه معترضٌ عنه مطابق اصول و موازین قانونی اصدار یافته و دلیل و مدرک مثبتی که موجبات نقض آن را فراهم نماید در این مرحله از دادرسی ارائه و ابراز نگردیده است فرزندان مشترک به سن تمییز و بلوغ رسیده اند و در انتخاب هر یک از ابوینشان مختار هستند و در خصوص (حقوقات) شرعی نیز زوجه در جلسه مورخ ۲۳/۱۱/۱۳۹۱ اظهار داشته است حقوقات (حقوق) شرعی را به صورت مستقل مطالبه می کند و در جلسه مورخ ۲۸/۲/۱۳۹۲ نیز حقوقات (حقوق ) شرعی را بذل کرده است لذا دادگاه مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را عیناً تأیید می نماید این رأی در تاریخ ۱۹/۶/۱۳۹۲ ابلاغ و خانم ک.ق. در تاریخ ۳۰/۶/۱۳۹۲ نسبت به آن اعتراض و تقاضای فرجام خواهی می کند پرونده جهت رسیدگی پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع می گردد مشروح مفاد لوایح طرفین به هنگام ملاحظه گزارش قرائت خواهد شد.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حیدر علی حیدری عضو ممیّز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض فرجام خواه خانم ک.ق. نسبت به رأی شماره ۰۰۸۳۶-۳۰/۵/۱۳۹۲ صادره از شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگی های به عمل آمده وارد نیست رأی دادگاه بنا به جهات و دلایل منعکس در آن به ویژه اظهارات فرجام خواه به شرح صورت جلسه های مورخ ۲۳/۱۱/۹۱ و۲۸/۲/۱۳۹۲ (صفحات ۱۷ و ۲۳ پرونده) مغایرت اساسی با موازین قانونی ندارد فلذا مستنداً به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ دادنامه فرجام خواسته نتیجتاً ابرام و پرونده اعاده می گردد.
رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ حیدری