عنوان: ادله اثبات زوجیت

پیام: چون دعوای اثبات زوجیت به طرفیت ورثه متوفی، دارای آثار مالی مانند مهریه و نفقه است، خواهان باید علاوه بر اقامه بینه، سوگند نیز یاد کند.


مستندات: مواد 278 و 279 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9209970906100354
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/04/17
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

این است که خانم ز.ت. فرزند ر. دادخواستی به خواسته ی اثبات رابطه زوجیت با مورث خواندگان به طرفیت خانم ها الف.، الف.، الف. و آقایان الف. و الف. همگی د.و خانم ط.هـ . تقدیم دادگستری شیروان و اظهار داشته که مورث خواندگان او را با حضور چند نفر شاهد و دو میلیون ریال مهریه در تاریخ 3/3/73 به عقد دائم خویش درآورده و متعهد شده که در اسرع وقت به ثبت واقعه ازدواج اقدام کند ولی امتناع کرده تا فوت شده است لذا درخواست صدور حکم به اثبات واقعه ازدواج را دارد.
پرونده به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی ارجاع و اولین جلسه دادرسی در تاریخ 8/3/91 با حضور خواهان و احد از خواندگان تشکیل شده خوانده اظهار داشته اظهارات شهود را قبول ندارد چون آن ها افراد عادی هستند و خواهان نیز تقاضای احضار عاقد و شهود را کرده است که مشارٌالیهم احضار و تحقیق شده آقایان الف.الف 63 ساله اظهار داشته من ذیل عقدنامه را پس از عقد امضا کردم عقد آنان دائم بوده و صیغه را یک نفر عرب خواند که اکنون فوت شده است و آقای ی.ب. 53 ساله اظهار داشت خانم خواهان باخانم من همکارند و در بیمارستان کار می کنند و حدود ده سال قبل به منزل ما رفت وآمد داشتند من با مرحوم د.ب. صحبت کردم که اظهار داشت که خانم ز.ت. همسرش می باشد البته او همسر دیگری هم داشت و آقای ن. م. ب. 76 ساله می گوید که صاحب خانه خانم خواهان است و خانم ت. 4 یا 5 سال مستأجرش بوده و با آقای د. در منزل باهم بوده اند و آن ها زن و شوهر بودند د. روی آمبولانس کار می کرد و مریض ها را به مشهد می برد و حتی دختر مرا نیز که سرطان داشت به مشهد برد.
آقای ر.ق. فرزند ب. 47 ساله اظهار داشتند : درزمانی که در بیمارستان شاغل بودم خانم ت. نیز در بیمارستان شاغل بود د. هم راننده آمبولانس بود د. با ت. ازدواج کرده بود من آن ها را کاملاً می شناسم و از موضوع نیز اطلاع دقیق دارم آن ها ازدواج دائم کرده بودند آقای الف.د. نیز پس از استماع اظهارات گواه اظهار داشته که اظهارات شاهد را قبول ندارد دادگاه قرار ارجاع امر به کارشناس صادر و خواسته است که کارشناس خط و امضای عقدنامه دائم مورخ 3/3/73 به نمونه خط و امضای مسلم الصدور مرحوم م.ر.د.تطبیق و نظریه اش را اعلام نماید که آقای ب. کارشناس رشته خط و امضا و اثرانگشت نتیجه آن را مثبت اعلام کرده است و به این نظریه خواندگان اعتراض و درخواست ارجاع امر به هیأت کارشناسی کرده اند دادگاه نیز با تلقی به قبول آن قرار ارجاع به هیأت کارشناسی صادر و آقایان ن. ، د. و ز. انتخاب شده اند و از خواهان خواسته اند که اصل صیغه نامه را ارائه نماید که مشارٌالیها اعلام کرده ورقه دارد تاریخ 7/5/91 تحویل دفتر شعبه کرده که به تشخیص هویت ارسال شده و مسترد نگردیده است دفتر شعبه نیز در تاریخ 9/7/91 اعلام کرده که اصل صیغه نامه را اشتباهاً به آقای الف.د. احد از خواندگان تحویل داده دادگاه ختم رسیدگی اعلام و به استناد شهادت شهود و نظریه کارشناسی حکم به اثبات زوجیت دائم بین خواهان و مرحوم م.ر.د. با مهریه دویست هزار تومان صادر کرده است از این دادنامه تجدید نظر خواهی شده و مطالب مذکوره در لایحه معترضان چنین است: خواهان بدوی مدعی است در سال 73 با پدر ما ازدواج کرده و در سال 78 نیز پدرمان فوت شده و اکنون 12 سال گذشته چرا اکنون دعوی مطرح کرده؟ و اعتراض ما به نظر کارشناس موردتوجه قرار نگرفت و ادعای مدیر دفتر دادگاه به تحویل سند نکاحیه دست نویس به احد از خواندگان کذب است، متن سند نکاحیه نیز حاکی از وعده ازدواج است نه انجام عقد ازدواج »این مطلب حاکی است که سند در دسترس تجدیدنظرخواهان بوده« و اینکه شهادت شهوده بایستی از عداد و دلایل خارج می شد ضمن اینکه ر.ق. فقط به امضای سند عادی اذعان کرده و اضافه کرده که شاهد عقد نبوده است دادگاه تجدیدنظر نیز با استناد به نظریه کارشناس و شهادت شهود دادنامه بدوی را تأیید کرده است این دادنامه در تاریخ 2/10/91 ابلاغ و فرجام خواهان در مهلت قانونی دادخواست فرجامی تقدیم کرده اند لایحه فرجام خواهان تصویری از لایحه در مرحله فرجام خواهی است که عنوان آن از دادگاه تجدیدنظر به دیوان عالی کشور تغییریافته است فرجام خوانده نیز در تبادل لوایح به عدم تحویل سند عادی نکاحیه برای ارائه به هیأت کارشناسی اشاره کرده و مطلب دیگری ندارد لوایح حین الشور قرائت می شود.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه دعوی بر میت بوده و واجد آثار مالی از قبیل مهریه وارث است و ضروری بوده که به مادتین 278 و 279 قانون آیین دادرسی توجه و عمل شود لذا فرجام خواهی موجه و وارد تشخیص و با نقض دادنامه فرجام خواسته مستنداً به بند پنج ماده 371 و بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی پرونده به شعبه منشأ دادنامه منقوضه اعاده می شود.
مستشاران شعبه 1 دیوان عالی کشور
حیدری قاسمی ـ علیزاده