عنوان: حدود اختیار دادگاه در تحقیق برای کشف واقع در دعوای فسخ نکاح

پیام: در دعوای فسخ نکاح دادگاه می تواند جهت کشف واقع به تحقیق محلی، احضار شهود، توسل به نیروی انتظامی و معرفی خوانده به پزشکی قانونی اقدام کند.


مستندات: ماده 199 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9309970909900024
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/01/23
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خواهان زوج آقای ه.پ. فرزند ص. دانشجو محل اقامت بابل با وکالت آقای ق.ل. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه بخش گتاب پیوست فتوکپی سند ازدواج به طرفیت خوانده همسرش خانم ف.الف. فرزند ع. محل اقامت زوجه بخش گتاب تقاضای فسخ نکاح نموده و اظهار داشته به مدت چهار ماه است با ف.الف. ازدواج نموده ام و هنوز زندگی مشترک را شروع نکرده ایم از همان بدو ازدواج متوجه گشتم که زوجه مشکلات روانی دارد ازجمله اینکه خودبه خود می خندد، حواس پرتی و شب ادراری دارد همه چیز را می شکند. پس از تحقیق مشخص گردید که از همان زمان تولد خانواده اش از مشکلات وی اطلاع داشته اند و آن را کتمان نموده اند لذا تقاضای رسیدگی و حکم به فسخ نکاح نموده است و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع و به شعبه اول دادگاه گتاب مطرح و در جلسه اولیه وکیل خواهان مطالب دادخواست را تکرار و اظهار داشته در صورت صلاحدید خوانده به پزشکی قانونی معرفی شود و دادگاه اخطاریه برای زوجه جهت معرفی به پزشکی قانونی ارسال ولیکن زوجه حضور نیافته است و دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و در دادنامه شماره 000888-30/7/90 در مورد دعوی آقای ق.ل. به وکالت از آقای ه.پ. فرزند ص. به طرفیت خانم ف.ج. به خواسته فسخ نکاح نظر به مفاد پرونده و صرف نظر از عدم حضور خوانده جهت معرفی به پزشکی قانونی چون وکیل مدافع خواهان اعلام داشته که خوانده بیمار روانی است و دارای مشکلات روانی می باشد و در این خصوص دلیل و مدرکی ارائه نشده و صرف ادّعایی بیش نبوده لذا به استناد ماده 197 ق.آ.د.م. حکم به ردّ دعوی صادر که از ناحیه وکیل زوج مورد اعتراض و طی دادخواست تقدیمی تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده در شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران مطرح و در دادنامه شماره 00695-14/6/91 نوشته تجدیدنظرخواهی زوج به کیفیتی نیست که به ارکان و اساس دادنامه یادشده و تشخیص و استنباط دادگاه نخستین خدشه وارد و موجب نقض آن گردد و رأی صادره صحیح و منطبق با موازین قانونی صادر شد و از جهت رعایت تشریفات دادرسی نیز فاقد اشکال است لذا ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید نموده است متعاقباً زوج آقای ه.پ. با وکالت آقای ی.ع. طی دادخواست فرجامی نسبت به دادنامه دادگاه تجدیدنظر مذکور فرجام خواهی نموده است لذا پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (26 دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای رضا انصاری عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 695-14/6/91 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته از حیث نقص در تحقیقات مخدوش است زیرا 1- خواهان به علت بیماری روانی زوجه و سایر عیوب تقاضای فسخ نکاح نموده و مستند خود را معرفی زوجه به کمیسیون پزشکی قانونی اعلام نموده و از دادگاه خواسته است خوانده را به پزشکی قانونی معرفی نمایند دادگاه بدوی در تصمیم مورخ 26/6/90 خوانده را برای معرفی به پزشکی قانونی دعوت نموده است با عدم حضور خوانده باوجود ابلاغ اخطاریه در فرجه قانونی دادگاه بدون عدول از دستور قبلی با دلیل موجه، در وقت فوق العاده با این عبارت که پرونده معد برای صدور (قرار) می باشد طی دادنامه شماره 868-30/7/90 مبادرت به صدور (حکم) به ردّ دعوی نموده است به این دلیل که خواهان دلیلی ارائه ننموده است و حال آنکه وکیل خواهان دلیلش را گواهی شهود ذکر نموده و گفته در صورت صلاحدید دادگاه حاضرند برای گواهی در دادگاه حاضر شوند که دادگاه آن ها را احضار نکرده و نیز دلیلش را نظریه پزشکی قانونی اعلام کرده است و دادگاه می توانست به تجویز ماده 199 قانون آیین دادرسی در امور مدنی با تحقیق محلی و توسل به نیروی انتظامی خوانده را به پزشکی قانونی معرفی نماید ولی ننموده است 2- شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران باوجود اخذ تصمیم در مورخ 20/11/90 برای معرفی تجدیدنظر خوانده به پزشکی قانونی جهت بررسی بیماری زوجه ازجمله جنون صرفاً به دلیل عدم حضور طرفین در جلسه دادگاه رأی بدوی را مورد تأیید قرار داده است و حال آنکه خود دادگاه تجدیدنظر تحقیق و بررسی را لازم دانسته و در جلسه مورخ 13/6/91 علت عدول از تصمیم قبلی را بیان ننموده و عدم حضور طرفین نمی تواند موجب عدول گردد دادگاه تجدیدنظر نیز به استناد ماده مارالذکر می توانست به دادگاه بدوی نیابت قضایی بدهد تا موضوع رسیدگی شود یا خود رأساً اقدام نماید. علی هذا با نقض رأی فرجام خواسته مستنداً به بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی در امور مدنی رسیدگی به همان شعبه محول می شود.
رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ الهی