عنوان: داوری بدون حضور زوجین در دعوای طلاق

پیام: فلسفه ارجاع اختلاف زوجین به داوری، تلاش جهت سازش میان آن ها بوده و این امر مستلزم تشکیل جلسه با حضور هر دو طرف است و چنانچه بدون تشکیل جلسه ، داوران زوجین اعلام نظر کنند، نظریه داوری اثری ندارد.

شماره دادنامه قطعی :
9309970908300456
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/08/06
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 5/12/91 خانم م.ک .با وکالت آقای ع.ع. و خانم ر.م. دادخواستی به طرفیت آقای م.ک. به خواسته صدور حکم طلاق تقدیم دادگستری همدان نموده و وکلای خواهان توضیح داده اند که موکله به موجب عقدنامه شماره 7995 مورخ 15/5/87 به عقد دایم خوانده درآمده که حاصل زندگی مشترک آن ها فرزندی دختر متولد 1/7/88 می باشد .از آنجایی که خوانده سوء رفتار شدید دارد و زندگی مشترک را غیرقابل تحمل کرده است لذا موکله در عسروحرج شدید می باشد ودادنامه پیوستی به شماره 100044 در ارتباط با فحاشی و ترک انفاق مؤید آن است به شرح خواسته تقاضای صدور رأی دارد، ضمناً خوانده رسماً تعهد داده که موارد مندرج در تعهدنامه پیوستی را رعایت کند که مراعات نکرده و موکله حدود یک سال است در منزل پدرش اقامت دارد ، رسیدگی به شعبه 110 دادگاه عمومی همدان ارجاع می گردد و جلسه دادگاه در تاریخ 11/2/92 در وقت مقرر با حضور وکلای خواهان و شخص خوانده تشکیل می گردد وکلای خواهان خواسته موکله را طبق دادخواست تقدیمی توضیح می دهند وبر طلاق موکله تأکید می کنند، خوانده در دفاع اظهار می دارد بنده ادعای وکلای خواهان را قبول ندارم چون خودش منزل را ترک کرده و نفقه به ایشان تعلق نمی گیرد و بنده اصلاً دست روی او بلند نکردم و من راضی به طلاق نیستم و تقاضای رد دعوی ایشان را دارم، دادگاه وقت رسیدگی را تجدید می کند و قید می نماید به خواهان اخطار شود گواهان و یا هرگونه مدرکی که برای اثبات ادعا دارد حاضر و ارائه نماید ودرتاریخ 10/4/92 از دو نفر1- م.ک 48 ساله 2- ر.ک. 31 ساله به عنوان گواه تعرفه شده از سوی خواهان تحقیق به عمل می آورد و هردو نفر اجمالاً اظهار می دارند تاجائیکه ما اطلاع داریم زوج حدود 18 ماه است که نفقه زوجه را نداده است و شنیده ایم که زوج نامبرده همسرش را مورد ضرب وجرح عمدی قرارمی دهد، دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر می کند، زوجه داورخود را معرفی و داور منتخب وی نظریه خود را اعلام می دارد و زوج در مهلت مقرر داور تعیین نمی کند و دادگاه با هزینه خواهان برای وی داور انتخاب می کند و داور منتخب دادگاه نهایتاً در نظریه خود اعلام می دارد طی دو نوبت به آدرس زوج مراجعه لیکن هیچ کس در منزل حضور نداشت و طبق اظهارات یک نفر از همسایگان در این محل دیده نشده است، بالاخره دادگاه پاره ای اقدامات دیگر از قبیل اخذ توضیح از خواهان و معرفی وی به پزشکی قانونی جهت تست حاملگی معمول و نهایتاً ختم رسیدگی را اعلام می کند و به شرح دادنامه شماره 00082 – 23/1/93 توجهاً به مؤدای شهادت شهود و مفاد دادنامه های صادره درباره محکومیت زوج به اتهام ترک انفاق نسبت به زوجه ونیز لحاظ نظریه داوران، تحقق شروط ضمن عقد ( بندهای 1و 2) مندرج در سند نکاحیه را محرز عنوان ومستنداً به مواد 1119 و 1130 قانون مدنی زوج را ملزم به طلاق زوجه می نماید و قید می کند درباره مهریه زوجه رأی جداگانه صادرشده و تعداد 64 عدد سکه از آن را در قبال طلاق به زوج بذل می کند و در خصوص جهیزیه و نفقه معوقه نیز رأی صادر گردیده است و وی بقیه حقوق خود را در صورت استحقاق بذل می کند حضانت فرزند مشترک تا سن 7سالگی به زوجه واگذار و راجع به ملاقات و نحوه آن تعیین تکلیف می نماید و نوع طلاق راهم خلعی اعلام می کند ،زوج از این رأی تجدیدنظرخواهی می کندو در لایحه اعتراض.اعلام می دارد زوجه از من تمکین نداشته و خود زندگی مشترک را ترک کرده است و حکم صادره بدون دلیل است و تقاضای نقض آن را دارد، رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان همدان محول می گردد و این دادگاه به موجب دادنامه شماره 00273 – 10/3/93 رأی تجدیدنظرخواسته قانونی عنوان و بارد تجدیدنظرخواهی آن را تأیید می کند، آقای م.ک. از رأی دادگاه تجدیدنظر فرجام خواهی به عمل می آورد و پرونده پس از انجام تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد که به هنگام شور مشروح لایحه اعتراض فرجام خواه و لایحه جوابیه فرجام خوانده قرائت خواهد شد.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای انصاری عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته مألاً دارای خدشه و ایراد است زیرا خواهان در دادخواست ودرجلسات دادرسی علت درخواست طلاق را سوء رفتار زوج وعدم پرداخت نفقه از ناحیه وی به زوجه اعلام کرده است و دادگاه هم با عنایت به شهادت شهود ادعای زوجه را پذیرفته و به استناد بندهای 1و2 شرایط ضمن عقد و ماده 1130 قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش صادر کرده است. حال آنکه حسب محتویات پرونده مدرک قابل توجهی بر سوء رفتار زوج و یا ایراد ضرب وجرح از ناحیه او به حدی که به ناحق زوجه را در تنگنای قرار داده وزندگی را برای وی غیرقابل تحمل کرده باشد اقامه نگردیده است ومؤدای شهادت شهود بادرنظر گرفتن مفاد آن کافی برای اثبات ادعا نمی باشد و تحقیقات لازم در این خصوص از ناحیه دادگاه به عمل نیامده است ، مضافاً با عنایت به فلسفه ارجاع به داوری و حکمیت در دعاوی خانوادگی و تکلیف داوران در اهتمام به اصلاح ذات البین و رفع اختلاف، با اظهارنظر داوران به طور جداگانه و بدون تشکیل جلسه با حضور زوجین و ابهام مذاکرات سازشی ، فلسفه مذکور مورد لحاظ واقع نگردیده و داوری که بدون حضور زوج بوده است به نحو صحیح انجام نشده است علی هذا به جهات اشعاری دادنامه صادره قابلیت تأیید را ندارد و نقض می گردد و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادرکننده رأی منقوض محول می گردد.
رئیس شعبه 23 دیوان عالی کشور – مستشار
انصاری – جعفری