عنوان: درخواست طلاق زوجه به‌دلیل ناباروری زوج

پیام: چنانچه در سند نکاح شرط شده باشد که در صورت عدم باروری مرد زن وکالت در طلاق داشته باشد مراد از این شرط عدم باروری طبیعی می باشد و حتی در صورت امکان باروری غیرطبیعی این شرط محقق شده است.

شماره دادنامه قطعی :
9309970907200481
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/06/01
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خانم ز.ف. فرزند م. دادخواستی به طرفیت آقای م.الف. فرزند ع. و به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش تقدیم کرده و توضیح داده است به موجب فتوکپی سند رسمی به شماره ترتیب 5183 مورخ 26/6/1385 دفتر ثبت ازدواج  به عقد ازدواج دائمی خوانده درآمده ام در این مدت 8 سال زندگی هیچ گونه تفاهمی با یکدیگر نداشته ایم و به لحاظ عقیم بودن شوهرم و با مراجعه به پزشک بهبودی حاصل نشده است لذا به علت کراهتی که حاصل شده است درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم و درخواست ارجاع امر به پزشکی قانونی را می نمایم به لحاظ اینکه نامبرده بچه دار نمی شده حکم فرزند خواندگی از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تفت را گرفته ایم که پیوست دادخواست می باشد پرونده به شعبه یک شورای حل اختلاف تفت ارسال و به لحاظ عدم حصول سازش بین زوجین و به علت عدم حضور زوج در جلسات شورا پرونده از آمار کسر و به دادگاه حقوقی  ارسال شده است. شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی در وقت مقرر با حضور خواهان و در غیاب خوانده تشکیل شده است خواهان اظهار داشته در شهریور 85 با خوانده ازدواج کردم متأسفانه از این ازدواج فرزندی نداریم چون همسرم مشکل دارد و حسب نظر پزشکان فاقد نطفه است و در واقع عقیم می باشد و قادر به بچه دار شدن نیست قرار بود از طریق فرزند خواندگی اقدام کنیم که از دادگاه حکم گرفتیم ولی چون خانواده اش مخالفت کردند حاضر به همکاری نشد بلاتکلیف هستم با توجه به وضع موجود و عقیم بودن همسرم طلاق می خواهم برای مهریه پرونده تشکیل داده که در حال رسیدگی است ادعای دیگری ندارم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است داور منتخب زوجه و داور تعیین شده برای زوج از سوی دادگاه به موجب نظریه ثبت شده به شماره 1768-6/7/92 اعلام کرده اند حکم طلاق به نفع طرفین می باشد و مدتی است نامبردگان جدا از یکدیگر زندگی می نمایند. دادگاه قرار ارجاع امر به کارشناس را صادر تا کارشناس با بررسی سوابق پزشکی و عنداللزوم انجام معاینات در مورد عقیم بودن زوج نظریه خود را اعلام دارد سپس به منظور فوق و معرفی زوجین به پزشکی قانونی وقت تعیین و طرفین را دعوت کرده است که در وقت مقرر خواهان حاضرشده و خوانده در جلسه حضور نیافته است زوجه اظهار داشته برای صدور حکم طلاق دویست هزار ریال وجه نقد را بذل می کنم و به وکالت از زوج قبول بذل می نمایم حامله نیستم و فرزندی ندارم. دادگاه زوجه را جهت آزمایش بارداری به پزشکی قانونی معرفی نموده که نتیجه آزمایش بارداری منفی اعلام شده است سپس به موجب رأی شماره 628-25/8/1392 در خصوص دعوی خانم ز.ف. فرزند م. و به طرفیت آقای م.الف. فرزند ع. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش دادگاه با احراز رابطه زوجیت دائم فی مابین طرفین دعوی و اینکه مساعی دادگاه و داوران در ایجاد صلح و سازش مؤثر واقع نشده است و خواهان مدعی عقیم بودن زوج و فرزند دار نشدن وی شده که زوج در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و ایراد یا دفاعی ننموده است و مفاد دادنامه شماره 900104 مضبوط در پرونده کلاسه 900030 همین شعبه نیز متضمن فرزند خواندگی به لحاظ فرزند دار نشدن آنان است که به همین جهت موضوع به کارشناسی ارجاع و زوج برای اجرای قرار کارشناسی حاضر نگردیده و همکاری نکرده است لذا دادگاه ادعای زوجه را محمول بر صحت تشخیص داده و به استناد مواد 1119 . . . . قانون مدنی و بند 10 شرط ضمن عقد گواهی عدم امکان سازش زوجین جهت اجرای صیغه طلاق بائن از نوع خلع را به لحاظ تحقق شرط ضمن عقد و بذل مبلغ دویست هزار ریال از جانب زوجه جهت طلاق خلع و قبول بذل از جانب زوج و با توجه به وکالت تفویضی در سند ازدواج صادرواعلام کرده است زوجین می توانند متفقاً یا زوجه بر اساس وکالت ضمن عقد ظرف سه ماه از تاریخ ابلاغ دادنامه قطعیت یافته به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق مراجعه نموده و نسبت به ثبت آن اقدام نماید رعایت شرایط صحت اجرای صیغه طلاق بر عهده مجری صیغه طلاق است ضمناً زوجه فاقد حمل بوده و فرزند مشترک ندارند در مورد مهریه و اجرت المثل و نفقه زوجه اعلام نموده جداگانه اقدام نموده و در این پرونده ادعایی ندارد رأی غیابی و قابل واخواهی است. آقای م.الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر واخواهی به عمل آورده است که دادگاه با تعیین وقت رسیدگی طرفین را جهت رسیدگی دعوت کرده است سپس دادگاه در وقت مقرر با حضور زوجه و در غیاب واخواه تشکیل شده و پس از استماع اظهارات واخوانده به موجب رأی شماره 843-30/10/92 با ردّ اعتراض رأی غیابی را تأیید کرده است آقای م.الف. نسبت به دادنامه یادشده تجدیدنظرخواهی نموده که پس از پاسخ تجدیدنظر خوانده شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان به موجب رأی شماره 1142 مورخ 13/12/1392 با ردّ اعتراض رأی تجدیدنظر خواسته را تأیید کرده است. آقای م.الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر فرجام خواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ فرجام خوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضییه به هنگام شور قرائت می شود.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 1142-13/12/1392 شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض فرجام خواه با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگی های به عمل آمده وارد نیست و رأی دادگاه بنا به جهات و دلایل منعکس در آن و با توجه به مدافعات زوج مبنی بر اینکه ((دادگاه بدوی و تجدیدنظر به دلایل و مدافعات اینجانب توجه ننموده و با توجه به پیشرفت علم پزشکی یقیناً اینجانب قدرت باروری داشته و حاضر به مراجعه به کمیسیون پزشکی جهت تشخیص و روشن شدن حقیقت می باشم)) که این اظهارات دلالت بر ناتوانی زوج در باروری زوجه به صورت طبیعی و عادی می باشد که کافی برای تحقق شرط ضمن عقد است منطبق با موازین قانونی است لذا با ردّ اعتراض مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ضمن اصلاح مدت اعتبار حکم طلاق از سه ماه به شش ماه از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی رأی فرجام خواسته را ابرام نموده و پرونده را اعاده می نماید.
رئیس شعبه 12 دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ اسلامی