عنوان: درخواست فسخ نکاح به علت بیمار ام‌اس زوجه

پیام: ابتلای زوجه به بیماری ام اس موجب حق فسخ نکاح زوج نیست زیرا عیوبی که در زن برای زوج ایجاد حق فسخ می نماید در قانون مدنی احصاء شده و بیماری مذکور جزو موارد یادشده نیست.


مستندات: مواد 1123 و 1128 قانون مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9309970908200058
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/02/20
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

آقای م.ر. با وکالت خانم ف.م. و گ.الف. دادخواستی به طرفیت خانم م.ش. به خواسته فسخ نکاح به دلیل بیماری ام اس (MS) تقدیم محاکم عمومی تهران نموده که به شعبه 239 عمومی ارجاع شده است. شرح دادخواست خلاصتاً ازاین قرار است که به موجب سند رسمی نکاحیه پیوست دادخواست طرفین زوجین دائمی هستند خوانده قبل از عقد نکاح دارای بیماری ام اس بوده و بعد از عقد و بستری شدن در بیمارستان زوج متوجه این بیماری خوانده شده و از آنجا که عقد متبانیاً بر سالم بودن طرفین منعقد می گردد و بیماری خوانده لاعلاج می باشد و این موضوع از موکل مخفی نگه داشته اند لذا با استناد به مواد 1101 و 1128 قانون مدنی فسخ عقد نکاح را درخواست می نماییم ـ خوانده طی لایحه ای دفاعاً اعلام نموده که در تاریخ 2/12/90 به عقد زوجیت خواهان درآمده است و قبل از عقد نکاح هیچ گونه بیماری نداشته و دلیل استعلام از کلیه پزشکان متخصصان و بیمارستان های کشور است. ادعای خواهان مطابق قانون نمی باشد زیرا بیماری اینجانب در تاریخ اردیبهشت 91 به وجود آمده است و این بیماری قبل از عقد وجود نداشته و پس از ازدواج حاصل شده و مسبب آن هم خود خوانده بوده است مستند ابرازی خواهان نیز اصولاً متعلق به وی نیست و جعلی است و نهایتاً ردّ دعوی را خواستار شده است. در تاریخ 22/5/91 در جلسه دادگاه خواهان اظهار داشته که 4 یا 5 روز پس از عقد متوجه اختلال حرکتی خوانده شدم نمی توانست خوب راه برود گاهی دستش را به دیوار می گرفت از خود همسرم نپرسیدم که مشکل وی چیست ولی مادرش می گفت کار سنگین در خانه کرده و چیز سنگین بلند کرده کمرش درد می کند تا اینکه وضعیت وی بدتر شد دیدم پلک اش می پرد و یک پلک وی بسته نمی شود با اصرار رفتیم بیمارستان در MRI مشخص شد که اختلالاتی در مغز وجود دارد چند روز بستری بود به من نگفتند MS دارد وقتی برگه ترخیص را گرفتم متوجه موضوع شدم و دکترها اعلام کردند که بیماری سابقه دو یا سه ساله دارد و نمی داند وی از ام اس اطلاع داشته یا خیر؟ البته مدارکی هم هست که چند سال پیش هم نقص بینایی داشته لذا تقاضای فسخ نکاح را دارم خوانده اظهار داشته اظهارات خواهان را قبول ندارم همه کذب محض است ما باهم جاهای زیادی رفتیم من قبل از ازدواج به هیچ پزشک یا بیمارستان بیماری خاص مراجعه نکردم قبل از سال 91 من هیچ وقت مشکل بینایی و غیره نداشته ام من هنوز باکره ام و عروسی نکرده ایم زوج اظهار داشته من مدرک دارم که ایشان سال 87 به پزشکی قانونی رفته و به بیمارستان لقمان برای چشم پزشکی مراجعه کرده سال 88 هم یک MRI برای گردن داشته زوجه مجدداً اظهارات زوج را تکذیب و اظهار داشته: فعلاً دانشجوی فوق لیسانس ادبیات هستم و در حال تحصیل می باشم من بیمار هستم ولی ناتوانی ندارم که برای زناشویی مشکلی داشته باشم. اداره کل پزشکی قانونی در تاریخ 16/7/91 به دادگاه اعلام کرده است که از خانم م.ش. معاینه به عمل آمد در حال حاضر دچار بیماری ام اس می باشد که احراز قطعی این بیماری در تاریخ 23/12/91 توسط پزشک متخصص به عمل آمده است مدارک ارائه شده از سوی وی دلالتی بر بیماری ام اس ندارد اظهارنظر در خصوص تاریخ شروع بیماری و زمان وقوف بیماری زوجه از بیماری خود حسب مدارک ارائه شده مقدور نمی باشد وکیل خواهان به نظریه پزشکی قانونی اعتراض و درخواست ارجاع مورد را به هیئت چندنفره پزشکی خواسته است که پس از معرفی خوانده به کمیسیون های پزشکی قانونی در پاسخ استعلامات دادگاه خلاصتاً این گونه اظهارنظر نموده که از وی در معیت همسرش توسط متخصص مشاور و بررسی مدارک بالینی در جلسه کمیسیون اعلام شده که:
1- خانم م.ش. حسب نظریه پزشک معالج طبق نامه پزشکی قانونی واحد شرق مورخ 26/7/91 در تاریخ ویزیت دچار بیماری ام اس بوده است که احراز قطعی این بیماری 23/2/91 اعلام شده است.
2- مدارک ارائه شده از سوی نامبرده دلالتی بر بیماری ام اس ندارد. 3- اظهارنظر در خصوص تاریخ شروع بیماری و مدارک ابرازی مقدور نیست.
حسب نظریه پزشک متخصص معتمد بر اساس خلاصه پرونده بیمارستان الف. بیمار 5 سال قبل یک نوبت تاری دید داشته و 4 سال قبل نیز یک حمله فلج سمت راست بدن داشته که نامبرده آن ها را اعلام نکرده است و با توجه به شرایط جدید شروع بیماری ام اس ایشان به قبل از ازدواج (بهمن 90) برمی گردد و نتیجه کمیسیون خلاصتاً این است که تاریخ شروع علائم مطرح کننده بیماری در حدود 4 یا 5 سال قبل از تاریخ عقد ایشان بوده است و تشخیص و تعیین تاریخ قطعی بیماری و وقوف وی از بیماری خود با مدارک ارائه شده نفیاً یا اثباتاً مقدور نیست و نیازمند تحقیقات قضایی است و سرانجام دادگاه طی دادنامه 902117- 27/12/91 خلاصتاً به این شرح رأی داده است: دادگاه موضوع را به پزشکی قانونی ارجاع داده که پاسخ مربوطه حاکی از این است که زوجه در حدود 4 یا 5 سال قبل از عقد علائم بیماری را داشته ولیکن تشخیص اطلاع قطعی نامبرده از بیماری خود قبل از ازدواج مقدور نیست و نیاز به تحقیقات قضایی است و با عنایت به اینکه تنها مدرکی که خواهان به عنوان مستند تقدیم دادگاه نموده که مبین اطلاع زوجه از بیماری خویش می باشد مدارک پزشکی است که پزشکی قانونی نیز در این مورد به نتیجه ای نرسیده و زوج هم در این خصوص دلیلی به دادگاه ارائه نکرده است با توجه به ماهیت بیماری MS و اینکه این بیماری می تواند مدت ها در بدن شخص وجود داشته باشد ولی بروز خارجی نداشته باشد، علی هذا دادگاه دعوی خواهان را وارد ندانسته و حکم به ردّ دعوی مطروحه صادر نموده است یا تجدیدنظرخواهی زوج نسبت به دادنامه مرقوم شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه 200521- 12/4/92 نظر به اینکه ایراد و اشکالی قانونی متوجه رأی موصوف ندانسته یا ردّ اعتراض تجدیدنظرخواه و اضافه نمودن این مطلب که مراجعه زوجه در خصوص وضعیت دید مشارالیها به پزشک در مورد چشم دلیل علم و اطلاع وی از این بیماری نبوده دادنامه بدوی را مورد تأیید قرار داده است این رأی در این مرحله مورد فرجام خواهی آقای م.ر. واقع شده است و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده که پس از ثبت و تکمیل آن توسط دفتر اینک تحت نظر قرار دارد خلاصه مندرجات لایحه اعتراضیه وکیل فرجام خواه این است که در هر عقد نکاحی سلامتی زوجین به عنوان یکی از شروط مبنایی طرفین است به طوری که نهایتاً عقد به آن واقع می شود و در مانحن فیه بیماری زوجه مسلماً برای زندگی آینده آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد لذا نقض دادنامه صادره و صدور حکم به فسخ نکاح را تقاضا نموده است. محتویات پرونده حکایت دیگری ندارد.
به تاریخ فوق شعبه بیست و دوم دیوان عالی کشور به تصدی امضاء کنندگان زیر تشکیل است. پرونده کلاسه فوق تحت نظر قرار دارد. پس از بررسی محتویات پرونده و قرائت گزارش عضو ممیّز و انجام مشاوره به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی نسبت به دادنامه فرجام خواسته وارد وصائب نمی باشد با توجه به محتویات پرونده صرف نظر از اینکه عیوبی که در زن برای زوج ایجاد حق فسخ می نماید در ماده 1123 قانون مدنی احصاء شده و بیماری مذکور جزو موارد یادشده نیست و صرف نظر از اینکه اصولاً وجود این بیماری در زوجه به عنوان یک عیب و آن هم از نوع عیوب مذکور در ماده مارالذکر می باشد یا خیر؟ که به نظر می رسد این گونه نباشد و ماده 1128 قانون مدنی نیز که در ارتباط باصفت خاصی است که بعد از عقد معلوم شود طرف فاقد این صفت می باشد با توجه به اینکه سلامتی صفت خاصی که قابل ذکر باشد محسوب نمی گردد و به عبارت دیگر ماده مرقوم شامل اوصافی است که علاوه بر شرایط عادی و متعارف موردتوافق طرفین قرار می گیرد و لذا در مانحن فیه اصولاً بیماری زوجه خروج موضوعی از ماده 1128 قانون مدنی دارد بناءًعلی هذا و نظر به اینکه رأی صادره از لحاظ اصول و مبانی فاقد اشکال به نظر می رسد و فرجام خواه نیز اعتراض مؤثری نسبت به آن به عمل نیاورده است لذا با استناد به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته ابرام و پرونده به دادگاه صادرکننده رأی اعاده می شود.
رئیس شعبه 22 دیوان عالی کشور ـ مستشار
جنتی ـ جلیلی تقویان