رأی وحدت رویه شماره 17 مورخ 25/4/1358
رأی وحدت رویه در مورد لازمالاجرا بودن آییننامه مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی موضوع ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 11/8/1331
آقای عنایتاله ناظریان بازنشسته شهرداری پایتخت به موجب نامهای که به شماره 63259 مورخ 19/7/ 1354 ثبت اداره دفتر دیوانعالی کشور گردیده اعلام نموده که رأی شماره 305 مورخ 1/ 7/1354 هیأت رسیدگی تجدیدنظر (دادگاه تجدیدنظر انتظامی) که بر اثر شکایت استخدامی مشارالیه صادر گردیده با آقای شماره 630 مورخ 3/9/1347 و 633 مورخ 4/9/1347 و 571 مورخ 17/8/1348 شعبه هفتم دیوانعالی کشور که در موارد مشابه و نظیر هم صادر گردیده اختلاف دارد و درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی دیوانعالی کشور نموده است آرای مزبور ذیلاً توصیف میشود: 1- رأی شماره 305 مورخ 1/7/1354 آقای عنایتاله ناظریان شکوائیهای به طرفیت اداره کل بازنشستگی به دبیرخانه شورای سازمان امور اداری و استخدامی کشور تسلیم نموده و به شرح آن اظهار داشته که در تاریخ 23/11/1352 برطبق ماده (74) الحاقی به تقاضای شخصی بازنشسته شده و چون براساس ماده (82) لایحه قانون استقلال شهرداریها و نامه شماره 16651 مورخ 10/12/1338 وزارت کشور آییننامه شماره 56520 مورخ 18/12/1331 و نامه شماره 4383 مورخ 24/1/1348 شعبه 7 دیوانعالی کشور و نامه شماره 4804 مورخ 26 /12/1348 اداره کل بازنشستگی از سال 1330 به کاردانهای فنی آتشنشانی حقوق رانندگی به انضمام 50 % بابت کاردانی فنی پرداخته میشده و در قانون استخدام کشوری این امر پیشبینی نشده بوده از اول سال 1347 شهرداری به استناد قوانین قبلی 50 % حق کاردانی فنی را در گروه و پایه آنان منظور و پرداخت نموده و مینماید و مشارالیه تقاضا کرده که حکم حقوق و گروه پایه او با محاسبه 50 % بابت کاردانی فنی تهیه و حکم بازنشسگی بر این اساس صادر گردد که هیأت دوم رسیدگی به شکایات استخدامی نسبت به پرونده مزبور به این ترتیب اظهارنظر کرده است: (ماده 93 قانون شهرداری مصوب 11/4/13 34 مقرر میدارد: «از تاریخ تصویب این قانون لایحه شهرداری مصوب 11/8 /1331 و لوایح متمم آن و همچنین کلیه قوانین که با این قانون مغایرت دارد ملغی است» و چون مستند صدور ابلاغ شماره 9653 مورخ 29/7/1342 موضوع تبدیل وضع شاکی به کاردان فنی درجه (3) از تاریخ 27/3/1342 و ماده (3) آییننامه شماره 56520 مورخ 18 /12/1331 بوده که براساس ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 11/8/1331 به تصویب رسیده و لایحه مذکور و مقررات مربوط به آن به شرح فوق از تاریخ 11/4/1334 ملغی شده و از طرفی طبق ماده (59) قانون شهرداری مصوب 11/4/1334 شاکی مشمول مقررات عمومی استخدامی شناخته شده و طبق ماده (148) قانون استخدام کشوری نیز کلیه قوانین و استخدامی سابق که در مقام اجرا با آن مغایر باشد ملغی گردیده است لذا به جهات فوق و عنایت به لایحه جوابیه اداره کل بازنشستگی و اینکه احتساب 50 % حقوق به عنوان حق کاردانی در امر تعیین حقوق بازنشستگی جواز قانونی ندارد و شکایت غیر وارد تشخیص و رد میگردد) از این رأی شاکی درخواست تجدیدنظر نموده و هیأت رسیدگی تجدیدنظر (دادگاه تجدیدنظر انتظامی) چنین رأی داده است: (با توجه به محتویات پرونده و لایحه جوابیه اداره کل بازنشستگی نسبت به حکم مورد شکایت اشکالی به نظر نمیرسد و تأیید میگردد). 2- آرای شماره 630 مورخ 3/9/1347 و 633 مورخ 4/9/1347 و 571 مورخ 17/8/1347 شعبه هفتم دیوانعالی کشور، آقایان محمد جعفری، رمضانعلی کتابی و جعفر کجوری کاردانهای فنی آتش نشانی به موجب دادخواستهای جداگانه به طرفیت اداره کل بازنشستگی به سازمان امور اداری و استخدامی کشور شکایت و درخواست نمودهاند که حکم صادره از طرف شهرداری تهران در مورد 50% حقوق مربوط به فوقالعاده کاردان فنی آنها از طرف بازنشستگی تأیید گردد و هیأت رسیدگی نسبت به پروندههای آنان به این ترتیب رأی داده است: (ماده 93 قانون شهرداریها مصوب 11/4/1334 مقرر میدارد: (از تاریخ تصویب آن قانون لایحه شهرداریها مصوب 11/8/1331 و لوایح متمم آن و کلیه قوانین با این قانون مغایرت دارد ملغی است) بنابراین چون مستند صدور حکم فوقالعاده کاردانی ماده (3) آییننامه شماره 56620 مورخ 18/12/1331 وزارت کشور میباشد که به استناد ماده (82) لایحه شهرداریها مصوب 11/8/1331 تنظیم گردیده است و لایحه مذکور به شرح فوق از تاریخ 11/4/1334 ملغی شده است و به علاوه به موجب ماده (59) قانون شهرداریها مصوب 11/4/1334 شاکی مشمول مقررات عمومی استخدامی میباشد و طبق ماده (148) لایحه قانون استخدام کشوری مصوب 31/3/1345 از تاریخ تصویب و اجرای قانون مذکور کلیه مقررات استخدامی سابق که در مقام اجرا با قانون مذکور مغایر باشد ملغی خواهد شد بنابراین شکایت شاکی وارد نیست و رد میشود). از آرای مزبور کاردانهای فنی آتشنشانی شهرداری درخواست تجدیدنظر نمودهاند و شعبه هفتم دیوانعالی کشور به موجب پروندههای جداگانه و آرای شماره 630 مورخ 3/9/1347 و 633 مورخ 4/9/1347 و 571 مورخ 17/8/1347 نسبت به پروندههای مزبور رسیدگی و به این ترتیب اظهارنظر نموده است: (چون آییننامه ش ماره 56620 مورخ 18/12/1331 مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی و درجهبندی آنها که به موجب ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 11/8/1331 تهیه و تدوین گردیده پس از لغو لایحه قانونی مزبور که به استناد ماده (13) قانون شهرداریها مصوب 11/4/1334 به عمل آمده از بین نرفته و به قوت خود باقی مانده و وزارت کشور ضمن نامه شماره 19616 مورخ 7/6/1342 در پاسخ نامه شهرداری که راجع به آییننامه و اجرای آن کسب تکلیف نموده آن را محتاج به تصویب مجدد ندانسته و شهرداری را مختار نموده که در صورتی که آییننامه را به قوت خود باقی میداند نسبت به اجرای آن اقدام نماید و شهرداری تهران با اجازه مزبور در سال 1342 به استناد آن آییننامه احکام عدهای از واجدین شرایط را صادر کرده و اداره بازنشستگی هم آن احکام را گواهی نموده و نظر به اینکه حکم شاکی را شهرداری به استناد همان آییننامه که آن را قابل اجرا میدانسته صادر نموده است و نظر به اینکه دستور نخستوزیر هم شامل کارمندان شهرداری که از وجوه عمومی حقوق دریافت نمیکنند نمیباشد و با فرض اینکه شامل هم بدانیم اجرای مقررات آییننامه شماره…. درباره رانندگان، تبدیل وضع استخدامی آنها نی ست بلکه عملاً ترفیع و اضافه است که به آنها داده میشود و نظر به اینکه آییننامه مزبور مغایرتی با قانون استخدامی جدید که تکلیفی برای این قبیل رانندگان تعیین ننموده ندارد اعتراضات متقاضی تجدیدنظر وارد تشخیص و یا فسخ حکم دادگاه بدوی مقرر میگردد که حکم صادره از شهرداری تهران را درباره متقاضی تجدیدنظر گواهی و تأیید مینماید). بنا به مراتب چنانچه ملاحظه میگردد رأی شماره 305 مورخ 1/7/1354 هیأت رسیدگی تجدیدنظر (دادگاه تجدیدنظر انتظامی) با آرای شمارههای 630 و 633 و 571 هیأت تجدیدنظر (شعبه هفتم دیوانعالی کشور) در مورد اینکه با لغو لایحه قانونی شهرداری مصوب 11/8/1331 آیا آییننامه شماره 5662 مورخ 8/12/1331 وزارت کشور مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی به قوت خود باقی است یا خیر تهافت دارد لذا کسب نظر هیأت عمومی دیوانعالی کشور مورد تقاضا است.
دادستان کل کشور
به تاریخ روز دوشنبه 5/4/1358 هیأت عمومی دیوانعالی کشور با حضور جناب آقای دادستان کل کشور و با حضور جنابان آقایان رؤسا و مستشاران دیوان کشور مشاوره نموده چنین رأی میدهند:
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور
نظر به اینکه آییننامه مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی که براساس ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 11/8/ 1331 تصویب شده است پس از الغای لایحه قانونی مزبور فسخ شده و در لایحه قانونی مصوب 11/4/1334 هم مقرراتی که موجب فسخ ضمنی آییننامه مزبور باشد وضع نگردیده است رأی شعبه هفتم دیوانعالی کشور در باب لازمالاجرا بودن و آییننامه مورد بحث صحیح و مطابق با موازین قانونی است.