عنوان: رابطه میان رفتار نامناسب جنسی و عسر و حرج زوجه

پیام: رابطه جنسی از طریق نامتعارف از مصادیق عسر و حرج زوجه محسوب می گردد.


مستندات: مواد 1130 ـ 1143 و 1146 قانون مدنی ـ مواد 24 تا 39 قانون حمایت خانواده

شماره دادنامه قطعی :
9209970906801336
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/09/27
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خانم ر.ع. در تاریخ 16/8/91 دادخواستی به طرفیت همسرش آقای ی.ف. به خواسته طلاق تقدیم نموده که شعبه 240 دادگاه عمومی خانواده تهران تحت پرونده شماره 1254/91 عهده دار رسیدگی شده است. خواهان در دادخواست تقدیمی توضیح داده که به موجب سند ازدواج شماره 265187 مورخ 13/12/87 دفتر ازدواج شماره … حوزه ثبتی شهرری با صداقیه 313 سکه بهار آزادی به عقد دائمی و رسمی خوانده درآمده ام. به لحاظ رفتار نامناسب جنسی زوج و ایجاد رابطه جنسی از دُبر به کرات و عدم توجه به عدم تمایل بنده و اجبار اینجانب به انجام این عمل و آسیب دیدن کمرم در اثر اجبار خـوانده، با عسر و حرج مواجه شده و کراهت شـدید نسبت به زوج پیدا کرده ام. با بذل 200 سکه از مهریه ام تقاضای صدور حکم طلاق دارم آقای م.پ. از ناحیه زوجه اعلام وکالت می نماید. تصویری از دادنامه شماره 1099 مورخ 25/8/89 شعبه 1150 دادگاه جزایی تهران موضوع محکومیت زوج به اتهام ایراد ضرب وجرح عمدی زوجه به پرداخت دیه ارائه می شود. اولین جلسه رسیدگی دادگاه به تاریخ 10/10/91 با حضور زوجین و وکیل زوجه تشکیل می گردد. (صورت جلسه دادگاه با خط بسیار بد و ناخوانا تنظیم شده و چندان قابل استفاده نیست. عضو ممیّز) وکیل زوجه مطالب خود را به شرح دادخواست تقدیمی اعلام و اضافه می نماید که زوجین دارای اختلافات زیادی هستند و دامنه این اختلافات به خانواده آنان نیز تسری نموده و زوج به اتهام ایراد ضرب وجرح زوجه محکومیت کیفری حاصل نموده و یکی از علل اختلافات آنان رفتار نامتعارف زوج در رابطه جنسی و اصرار وی به نزدیکی از دُبر می باشد. زوجه در عسر و حرج قرارگرفته و حاضر است در قبال طلاق 200 سکه از مهریه اش را بذل نماید زوجه اظهار می دارد در حدود یک سال با شوهرم زندگی مشترک داشته ام. وقتی فرزندم به دنیا آمد گفتند مشکل روحی و روانی دارم و فرزند را از من گرفتند. حدود سه سال است جدا از هم زندگی می کنیم. مرا از خانه بیرون کردند روابط جنسی ایشان متعادل نیست. روزی چند بار با من رابطه جنسی داشت از جلو و پشت و حال مرا رعایت نمی کرد که باید فرزندم را شیر بدهم. ایشان وقت و بی وقت مرا مورد آزار جنسی قرار می داد و کمر درد گرفتم. پزشک علّت آن را نزدیکی بیش ازحد اعلام کرد. ایشان دست بزن دارد و فحاشی شدید می کند. زوج در مقام دفاع اظهار می دارد مدت سه سال است زوجه بدون عذر موجهی زندگی مشترک را ترک نموده است و طی این مدت رابطه ای با وی نداشته ام. هیچ وقت به اجبار نزدیکی نکرده ام. اگر اجباری در کار بوده چرا سه سال قبل تقاضای طلاق نکرد. ایشان مشکلات روحی و روانی دارد و صلاحیت حضانت فرزند مشترک را ندارد. وقتی به زندگی من وارد شد باکره نبود. اگر دلیلی بر باکره بودن خود دارد باید ارائه نماید. ایشان با دخالت خواهرش حاضر به مراجعه نزد پزشک نگردید. خواهر بزرگ ایشان زن عموی بنده می باشد. زوجه عسر و حرجی ندارد و با طلاق مخالفم. مهریه اش را مطالبه نموده و اقساط آن از حقوق کسر می شود. در این مرحله دادگاه مبادرت به صدور قرار ارجاع امر به داوری نموده که پس از تعیین داوران و طی تشریفات، نظر آنان که مفاداً حکایت از عدم توفیق در برقراری صلح و سازش بین زوجین دارد، ارائه می شود. خانم ر.ج. از ناحیه زوج اعلام وکالت می نماید. تصویری از دادنامه شماره 1439 مورخ 26/7/89 شعبه 234 دادگاه عمومی تهران مبنی بر محکومیت زوجه به تمکین ارائه می شود. وکیل زوج طی لایحه ای به دادگاه اعلام نموده که زوجه در تاریخ 13/12/87 با صداقیه 313 سکه بهار آزادی به عقد دائمی و رسمی زوج درآمده و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بنام م. می باشد. زوجه بدون عذر موجهی زندگی مشترک را ترک نموده و حکم تمکین وی صادرشده است. در مورد رفتار نامتعارف جنسی هیچ دلیلی ارائه ننموده است و از طرفی زوجه از سال 89 تاکنون هیچ گونه تمکین عام و خاصی نداشته و اگر مدّعی سوء رفتار زوج می باشد چرا برای تمکین در تاریخ 12/7/91 اعلام آمادگی نموده است. در جلسه بعدی رسیدگی دادگاه به تاریخ 14/11/91 شهادت دو نفر از شهود زوج استماع می گردد. شهود اجمالاً به حسن رفتار زوج و دخالت خانواده زوجه که موجب اختلاف شده اشاره می نمایند. دادگاه زوجین را جهت بررسی ادعای زوجه در خصوص روابـط جنسی غیرمتعارف به پزشکی قانونی معرفی می نماید. پزشکی قانونی در پاسخ مورخ 14/12/91 اعلام نموده از زوجه معاینه به عمل آمده حسب معاینه اولیه انجام شده در این مرکز در تاریخ 17/11/91 مقعد گشادتر از حد طبیعی بوده که می تواند ناشی از دخول جسم سخت یا بیماری مزمن گوارشی ایجاد گـردیده باشـد. دادگـاه ختم دادرسـی را اعـلام و بـا توجه به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و احراز رابطه زوجیت و اینکه مساعی دادگاه و داوران در جهت ایجاد صلح و سازش مفـید و مؤثر واقع نگـردیده و زوجـه و وکـیل وی با اشـاره به سوء رفتار زوج و ایجاد رابطه جنسی غیرمتعارف و اخراج زوجه از منزل پس از تولد فرزند مشترک مدّعی عسر و حرج و کراهت شدید نسبت به زوج گردیده و توضـیح داده از سال 89 جدا از زوج زندگی می کند و حاضر است در قبال طلاق همه مهریه به جز 30 سکه را بذل نماید و خوانده و وکیل وی در مقام دفاع با طلاق مخالفت کرده و منکر سوء رفتار خود و برقراری رابطه جنسی غیرمتعارف شده و اضافه نموده زوجه بدون عذر موجهی از سال 89 زندگی مشترک را ترک نموده و حکم تمکین وی صادرشده است و با عنایت به احراز کراهت شدید زوجه و عسر و حرج ناشی از آنکه امری درونی می باشد و میسر نبودن زندگی زوجین با یکدیگر در شرایط مذکور توأم با میسر نبودن تداوم بلاتکلیفی ایشان با وجود وضعیت بیماری زوجه به دلالت گواهی پزشکی قانونی که تداوم زوجیت می تواند موجبات تشدید آن شود و صرف نظر از سوء رفتار به کیفیت ادعایی زوجه، دادگاه ادعای خواهان را وارد دانسته و طی دادنامه شماره 276 مورخ 31/2/92 مستنداً به مواد 1130 و 1143 و 1146 قانون مدنی و مواد 24 تا 39 قانون حمایت خانواده حکم به طلاق و اجبار زوج به مطلقه نمودن زوجه به طلاق خلع با بذل 283 سکه از مهریه صادر می نماید. حضانت فرزند مشترک با پدر است. پس از ابلاغ این رأی به زوج، نامبرده مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه خود توضیح می دهد که زوجه از تیرماه 89 بدون دلیل زندگی مشترک را ترک نموده و علی رغم صدور حکم تمکین حاضر به بازگشت نشده و بنده و تنها فرزندمان را رها نموده است. دادخواست مطالبه نفقه وی به لحاظ عدم تمکین ردّ شده و زوجه برای طلاق به سوء رفتار بنده و روابط جنسی غیرمتعارف اشاره نموده درحالی که پزشکی قانونی این ادعا را ردّ نموده و حتی زوجه قادر به معرفی شهود خود نگردیده است. بنابراین زوجه هیچ دلیلی برای عسر و حرج خود ارائه ننموده است. شعبه 47 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، تجدیدنظرخواهی زوج نسبت به دادنامه شماره 276 مورخ 31/2/92 شعبه 240 دادگاه عمومی تهران را وارد ندانسته و طی دادنامه شماره 828 مورخ 27/5/92 رأی تجدیدنظر خواسته را تأیید نموده است. این رأی در تـاریخ 31/5/92 به زوج ابلاغ گردیده و نامبرده ظرف مهلت مقرر قانونی، اعتراض و دادخواست فرجامی خود را نسبت به دادنامه اخیر تقدیم نموده که پس از ثبت و تبادل لوایح جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است گزارش پرونده و لایحه فرجامی هنگام شور قرائت می شود. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای مسعود کریمپور نطنزی عضو ممیّز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی آقای ی.ف. نسبت به دادنامه شماره 828 مورخ 27/5/92 شعبه 47 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که در مقام تأیید دادنامه شماره 276 مورخ 31/2/92 شعبه 240 دادگاه عمـومی خانواده تهـران اصدار گردیده و متضمّن حکم طلاق به خواسته زوجه فرجام خوانده است، وارد و موجه به نظر نمی رسد. زیرا زوجه و وکیل وی در دادخواست تقدیمی و مراحل دادرسی و لوایح ارائه شده با اشاره به سوء رفتار زوج و اصرار به داشتن رابطه جنسی از طریق نامتعارف و اخراج زوجه از منزل مشترک پس از تولد فرزند و مفارقت جسمانی زوجین از سال 89 تاکنون مدّعی عسر و حرج زوجه در تداوم زوجیت گردیده و محکمه با توجه به محتویات پرونده و اظهارات و مدافعات طرفین و اخذ نظریه داوران و ملاحظه پاسخ های پزشکی قانونی و سایر قرائن و امارات موجود عسر و حرج زوجه را محرز دانسته و حکم به اجبار زوج به مطلقه نمودن زوجه صادر نموده است که بر این تشخیص و استنباط دادگاه خدشه و خللی وارد نگردیده است. کما اینکه زوج اقرار نموده که زوجه از تیرماه 89 زندگی مشترک را ترک نموده و حتی صدور حکـم تمکین در سـال 89 تأثیری در بازگشت زوجه به منزل مشترک و کاهش اختلافات نداشته و زوجه حاضرشده برای رهایی از این وضعیت قسمت اعظم مهریه اش را که ارزش اقتصادی قابل توجهی دارد در قبال طلاق بذل نماید. بنابراین دادنامه فرجام خواسته در حدود اعتراضات مطروحه از ناحیه فرجام خواه فاقد ایراد و اشکال مستوجب نقض بوده و مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی، رأی فرجام خواسته ابرام می گردد.
رئیس شعبه 8 دیوان عالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی