عنوان: رسیدگی به ادعای جهیزیه در مرحله اجرای حکم طلاق

پیام: چنانچه در حکم دادگاه راجع به طلاق موضوع جهیزیه مغفول مانده باشد، دادگاه می تواند در مرحله اجرای حکم به این موضوع رسیدگی و تصمیم متناسب را اتخاذ کند.

شماره دادنامه قطعی :
9309970907200326
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/04/17
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 17/3/1391 آقای ج.ع. به استناد تصویر سند نکاحیه و کارت ملی دادخواستی به خواسته تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر عدم امکان سازش و اجرای صیغه طلاق به طرفیت خانم ن.ن. تقدیم و چنین توضیح می دهد اینجانب خواهان برابر نکاحیه پیوستی مدت پنج سال است با خوانده ازدواج نموده ام و ثمره این زندگی یک فرزند می باشد و خوانده دعوی با اینجانب سازگار نیست و رفتار و اخلاق خوبی ندارند و طی این مدت پنج سال اصلاً سازگار نبوده است و از زندگی کردن با من امتناع می ورزند و به قول خانواده اش زندگی می کنند و به سختی و مشقت زندگی کرده ام و دیگر طاقتم سر آمده است و توان زندگی کردن با ایشان ندارم لذا به همین دلیل با پرداخت حق وحقوق شرعی و قانونی خوانده تقاضای طلاق یک طرفه را از محضرتان دارم پرونده جهت رسیدگی به شعبه 11 دادگاه حقوقی سنندج ارجاع می شود آقای ک.و. با تقدیم وکالت نامه ای خود را به عنوان وکیل خواهان معرفی می کند شعبه مذکور در تاریخ 9/7/1391 با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه می دهد وکیل خواهان اظهار داشت موکل با خوانده محترم دارای مشکلات طولانی مدت و غیرقابل حلی بوده و می باشند که ایشان را مجبور به درخواست طلاق حاضر نموده است لذا با توجه به غیرقابل حل بودن و شدت اختلافات فی مابین و سوء رفتار و اخلاق نامناسب زوجه موکل اصرار بر صدور حکم طلاق با حفظ حقوق زوجه محترم را دارند با این توضیح که خوانده محترم طلاجات و مهریه خود را وفق پرونده کلاسه 910118 مطروح در شعبه هشتم شورای حل اختلاف مطالبه نموده در شرف اصدار حکم و مختومه شدن می باشد سپس خوانده در پاسخ بیان می دارد راضی به طلاق نیستم یک فرزند مشترک داریم چنانچه همسرم بدون دلیل اصرار بر طلاق دارد بایستی کلیه حقوق شرعی و قانونی اینجانبه را اداء نماید یک فرزند دختر 4 ساله داریم مهریه و طلاجات را در شورای حل اختلاف درخواست نمودم حق الزحمه نفقه نصف دارایی شوهرم را می خواهم دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند داور زوج طی نظریه ثبت شده شماره 911654-3/8/91 نظر می دهد چند بار منزل پدری خانم ن.ن. رفته ام و تا حدی بین آن ها توافق برقرار کرده ولی متأسفانه اختلاف آن ها باز هم ادامه پیداکرده و به حدی رسیده که نتوانسته ام در این مورد به آن ها کمکی کرده باشیم و نتوانسته ایم به نتیجه برسیم داور انتصابی زوجه طی نظریه ثبت شده شماره 9102336-19/10/91 نظر می دهد با توجه به اینکه زوجین فرزند مشترکی بنام ک. 5 ساله دارند و زوجه تمایل به طلاق ندارد و به نظر می رسد که قلباً همدیگر را دوست دارند و مشکلات جزئی که داشته و دارند با همکاری یکدیگر می توانند حل وفصل نمایند و قابل علاج است به نظر اینجانب صلاح زوجین در ادامه زندگی مشترک و عدم صدور حکم طلاق می باشد سازمان بهزیستی  نظر خود را به شرح نظریه ثبت شده شماره 9102382 مورخ 21/10/91 به دادگاه اعلام و پیوست پرونده گردیده است آقای ع.ف. با تقدیم لایحه ای خود را به عنوان وکیل زوجه معرفی می کند دادگاه در تاریخ 16/2/92 با حضور وکلای زوجین و زوجین تشکیل جلسه می دهد وکیل خواهان اظهار داشت در خصوص مهریه در شورای حل اختلاف حکم مقتضی صادرشده است از تاریخ 16/3/1391 لغایت اجرای کامل طلاق رجعی نفقه خوانده و فرزندش قابل پرداخت است ولی موکل مدعی است حدود پانصد هزار تومان را پرداخت نموده است ضمناً موکل بیان می دارد یک منزل مسکونی 50 متری نایسر دارم مغازه ای ندارم یک پیکان مدل 57 دارم و حضانت فرزند مشترک را می خواهم چون خوانده صلاحیت آن را ندارد فعلاً دلیلی ندارم از دادگاه می خواهم ایشان را در این خصوص سوگند یاد نماید – خوانده بیان می دارد در ردّ این ادعا حاضرم قسم بخورم – ضمناً اجرت المثل ایام زندگی مشترک را از تاریخ 30/7/85 لغایت 16/3/91 را می خواهم در زندگی مشترک کارهایی از قبیل پخت وپز و شستشوی لباس و خدمت و بزرگ نمودن فرزند مشترک را عهده دار بوده ام وقتی در ساخت وساز منزل مسکونی نیز مشارکت نموده ام لذا از دادگاه می خواهم با جلب نظر کارشناس نسبت به تعیین نفقه خود و فرزندم و هکذا حق الزحمه ایام زندگی مشترک اقدام کرده زوج (خواهان) بیان می دارد در خصوص ادعای همسرم مبنی بر کار کردن و ساخت وساز منزل مسکونی اعلام می دارم ایشان هیچ گونه مشارکتی نداشته اند و دروغ می گوید حاضرم در ردّ این ادعا قسم بخورم دادگاه اعلام می کند زوجه در ردّ ادعای زوج مبنی بر اذیت و آزار و کتک کاری فرزند مشترک به کلام الله مجید و الفاظ جلاله قسم یاد نمودند وکلای طرفین اظهار داشتند موضوع نفقه زوجه و فرزند مشترک نیز به اضافه حق الزحمه 5 ساله با جلب نظر کارشناس تعیین گردد و وکیل زوجه اضافه کرده حاضر است آدرس و دلایل و مدارک راجع به اموال و دارایی زوج را ارائه نماید دادگاه از جهت تعیین نفقه و حق الزحمه زوجه قرار کارشناس صادر می کند آقای کارشناس منتخب طی نظریه ثبت شده شماره 9200609 مورخ 19/3/92 درمجموع حق الزحمه مدت 67 ماه و 16 روز زندگی مشترک زوجه مبلغ پنج میلیون و نه صد و هشتادوهشت هزار و شش صد و شصت وشش (666/5988) تومان تعیین و به دادگاه اعلام می کند آقای ج.ع. نسبت به نظریه کارشناس در خصوص هزینه های برآورد شده شامل نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زندگی مشترک اعتراض و تقاضای هیئت کارشناسی را نموده است دادگاه قرار ارجاع امر به هیئت کارشناس را صادر می کند هیئت کارشناسان به شرح نظریه پیوست نظریه خویش را به دادگاه تقدیم می کند حسب گواهی صادره از آزمایشگاه پاتوبیولوژی مادر، زوجه باردار نبوده است دادگاه در تاریخ 7/6/1392 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه می دهد و با بررسی پرونده ختم رسیدگی را اعلام و طی دادنامه شماره 602 ضمن شرح دعوای خواهان و انعکاس اظهارات طرفین و وکلای آنان چنین رأی می دهد دادگاه موضوع نفقه زوجه و فرزند مشترک و حق الزحمه درخواستی را به کارشناس ارجاع داد کارشناس منتخب، نفقه زوجه را از تاریخ 16/3/91 لغایت 15/3/92 به مدت 12 ماه هرماه یک صد و شصت هزار تومان و از تاریخ 16/3/92 لغایت اجرای حکم طلاق رجعی هرماه یک صد و هشتاد هزار تومان و نفقه ایام عده طلاق رجعی را نیز هرماه دویست هزار تومان برآورد نموده و هکذا نفقه فرزند مشترک را از تاریخ 16/3/91 لغایت 15/3/92 به مدت 12 ماه هرماه پنجاه هزار تومان و از تاریخ 16/3/92 لغایت آتیه هرماه هشتاد هزار تومان برآورد نموده و بالاخره بابت اجرت المثل کارهای انجام گرفته توسط زوجه از تاریخ 30/7/85 لغایت 29/7/87 به مدت 24 ماه هرماه هفتاد هزار تومان و از تاریخ 30/7/87 لغایت 29/7/89 به مدت 24 ماه هرماه نود هزار تومان و از تاریخ 30/7/89 لغایت 16/3/91 به مدت 19 ماه و 16 روز هرماه یک صد و ده هزار تومان برآورد و پیشنهاد داد نظریه کارشناسی به طرفین ابلاغ که مورد اعتراض زوج قرار گرفت لذا دادگاه موضوع را به هیئت سه نفره کارشناسان ارجاع داد که هیئت مذکور همان نظریه کارشناس بدوی را تأیید و اعلام نمودند. طرفین پرونده با ابلاغ نظریه اخیر ایراد و اعتراضی به آن مطرح ننمودند ـ بنا به مراتب و توجهاً به شرح اوراق و محتویات پرونده و با توجه به اصرار زوج بر طلاق و جدایی و اینکه مساعی و تلاش دادگاه و داوران در جهت اصلاح ذات البین مؤثر واقع نگردید و با توجه به اینکه زوج هرگاه بخواهد می تواند زوجه اش را با رعایت مقررات شرعی و قانونی مطلقه نماید لذا دادگاه خواسته خواهان را به نظر وارد دانسته مستنداً به مواد 1257 و 1133 – 1150 – 1151- 1149 از قانون مدنی و مواد بند 1 ماده 1- 24-26 – 27- 29- 34- 35- 38 از قانون حمایت خانواده و مواد 198- 303- 335- 336- از قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب گواهی عدم امکان سازش فی مابین زوجین به منظور اجرای صیغه طلاق صادرواعلام می دارد طرفین می توانند ظرف 3 ماه پس از قطعیت رأی جهت اجرای مفاد آن به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و واقعه طلاق را به ثبت برسانند ـ نوع طلاق رجعی بوده و زوج می تواند در مدت ایام عده به زوجه خود رجوع نماید زوجه بنا به گواهی پزشکی حامله نمی باشد پس از سپری شدن عده و عدم رجوع زوج می تواند با دیگری ازدواج نماید اجرای صیغه طلاق منوط به پرداخت حقوق زوجه به شرح اشاره شده می باشد حضانت فرزند مشترک با مادر بوده و پدرش هر هفته به مدت 24 ساعت می تواند فرزندش را به عنوان ملاقات در اختیار بگیرد پس از ابلاغ رأی صادره و تجدیدنظرخواهی خانم ن.ن. با وکالت آقای ع.ف. شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان نسبت به موضوع رسیدگی و در تاریخ 6/9/1392 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه می دهد و با بررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 1355-6/9/92 چنین استدلال می کند دادنامه شماره 8711200602 مورخ 7/6/1392 شعبه 11 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان سنندج از حیث صدور گواهی عدم امکان سازش مطابق اصول و موازین قانونی اصدار یافته لکن با توجه به اینکه زوجه حاضر به حضانت از فرزند مشترک نیست بنابراین دادگاه حضانت فرزند را به زوج محول نموده و زوجه می تواند روزهای پنج شنبه یا جمعه هر هفته به مدت 24 ساعت فرزند مشترک را ملاقات نماید و بدیهی است که نفقه نامبرده را نیز از تاریخ تحویل منتفی است لذا دادگاه در راستای ماده 29 قانون حمایت خانواده و مواد 351 و 358 قانون آیین دادرسی مدنی با اصلاح انجام شده رأی بدوی را تأیید می نماید این رأی در تاریخ 23/9/1392 ابلاغ و خانم ن.ن. با وکالت آقای ع.ف. در تاریخ 14/10/1392 نسبت به آن اعتراض و تقاضای فرجام خواهی می کند پرونده جهت رسیدگی پس از جری تشریفات به دیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع می گردد عمده اعتراض فرجام خواه این است که آنچه مورد حکم واقع نگردیده جهیزیه موکل است که دادگاه بدوی و تجدیدنظر نسبت به آن توجهی ننموده اند مشروح مفاد دادخواست فرجامی به هنگام شور قرائت خواهد شد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حیدر علی حیدری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض فرجام خواه خانم ن.ن. با وکالت آقای ع.ف. نسبت به رأی شماره 1355-6/9/1392 صادره از شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان  با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگی های به عمل آمده وارد نیست اساس رأی دادگاه بنا به جهات و دلایل منعکس در آن و مدافعات طرفین مخالف قانون نمی باشد فلذا با ردّ اعتراض مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 دادنامه فرجام خواسته نتیجتاً ابرام و پرونده اعاده می گردد ضمناً در خصوص ادعای جهیزیه دادگاه در زمان اجرای حکم در صورت ضرورت تصمیم متناسب اتخاذ خواهد نمود.
رئیس شعبه 12 دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ حیدری