عنوان: ضمانت اجرای عدم ابلاغ نظریه پزشکی قانونی

پیام: نظریه پزشکی قانونی در حکم نظر کارشناسی است و باید به طرفین دعوا ابلاغ شود تا اگر به آن اعتراضی دارند، مطرح شود. در غیر این صورت، حکم صادره نقض می شود.


مستندات: ماده 260 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9309970909900073
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/02/24
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 4/7/90 آقای فرجام خوانده دادخواستی مبنی بر فسخ نکاح به جهت زمین گیری زوجه خانم فرجام خوانده تسلیم دادگستری مرودشت نموده که به شعبه دوم دادگاه عمومی آن شهرستان ارجاع شده است. خلاصه توضیح خواهان این است که در تاریخ 2/2/88 با خوانده ازدواج نموده است خوانده مبتلا به بیماری ام اس می باشد که زمین گیر است که به زوج قبل از عقد نگفته اند مواقعه هم صورت نگرفت. خوانده مرتکب تدلیس شده است. تقاضای صدور حکم فسخ نکاح را دارم. دادگاه طرفین را دعوت کرده است. جلسه دادگاه در تاریخ 16/11/90 تشکیل شد. طرفین و شخص خوانده حاضرند. وکیل خواهان خواسته را تکرار نموده است و گفته است تقاضای معرفی خوانده به پزشکی قانونی را دارم. خواهان هم خواسته را تکرار کرد و گفت در زیارت امام رضا (ع) متوجه مریضی وی شده ام. زوجه گفت ما سال 89 ازدواج کردیم و من سال 90 ، M.S گرفتم. قبل از عقد نداشتم یک بار بعد از ام اس در بیمارستان بودم مدارک پزشکی را تقدیم می کنم وکیل زوجه گفت: مطالب به شرح لایحه تقدیمی است. مطالب وکیل هم همانند اظهارات موکل است. دادگاه زوجه را به پزشکی قانونی معرفی نموده تا تاریخ شروع ام اس را مشخص نمایند و علت و جزئیات آن هم بیان گردد. پاسخ پزشکی قانونی مرودشت به اختصار این است: ایشان مبتلا به بیماری عصبی ام اس می باشد که تاریخ اثبات بیماری 10/2/90 است علت بیماری ناشناخته است و درمان قطعی ندارد. ص 33 دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 160-21/2/91 با این استدلال که تاریخ بیماری طبق نظر پزشکی قانونی 10/2/90 می باشد و تاریخ عقد نکاح 2/2/88 بوده است و خواهان دلیلی برخلاف آن اقامه ننموده است. حکم به ردّ ادعای خواهان صادر کرده است. (1124 ق.م.) وکیل زوج از این رأی تجدیدنظرخواهی نموده است: خلاصه ایرادش این است: که زوجه قبل از عقد دچار چنین بیماری بوده به پزشکانی مانند خانم دکتر ل.الف. و آقایان دکتر الف.الف. و دکتر ب. با نشانی مشخص مراجعه نموده است. بنابراین زوجه قبل از عقد دچار چنین بیماری بوده است ولی محقق نشده است. وکیل زوجه پاسخ داده موکل منکر ادعای زوج است تقاضای ردّ تجدیدنظرخواهی را دارد. دادگاه تجدیدنظر طی دادنامه فرجام خواسته با این استدلال که زوج در سفر زیارتی اش در سال 89 متوجه بیماری زوجه شده و در تاریخ 4/7/90 دادخواست فسخ نکاح تسلیم نموده است. رعایت فوریت نشده است تقاضای زوج در تجدیدنظرخواهی را وارد ندانسته و رأی بدوی را عیناً تأیید کرده است. از این رأی توسط وکیل زوج فرجام خواهی شد و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. پاسخ وکیل فرجام خوانده دیده نشده است و دعوی وکیل فرجام خواه تکرار مطالب گذشته می باشد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای جعفر الهی عضو ممیّز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 392-15/5/91 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده های بدوی و تجدیدنظر دادنامه فرجام خواسته از حیث نقص در تحقیقات مخدوش است زیرا: 1 ـ نظر کارشناس (پزشکی قانونی) طبق ماده 260 ق.آ.د.م. به طرف مقابل ابلاغ نشده است تا فرصت برای اعتراض داشته باشد. 2 ـ وکیل تجدیدنظرخواه مراجعه زوجه به اطبایی را قبل از ازدواج اعلام نموده است و نشانی آن ها را مشخص کرده است ولی دادگاه تجدیدنظر از آن ها تحقیق ننموده که زوجه برای چه بیماری به آن ها قبل از عقد ازدواج مراجعه داشته است. 3 ـ استناد به فوریت در فسخ نکاح برابر ماده 1131 ق.م. با فرض زمین گیر بودن زوجه برابر بند 5 ماده 1123 ق.م. بدون رعایت ذیل ماده 1131 ق.م. که هم علم به حق فسخ و هم علم به فوریت برای ذیحق که فوریت را رعایت ننموده ضرورت دارد دادگاه تجدیدنظر به این امر عنایت نداشته است. علی هذا برابر بند الف ماده 401 ق.آ.د.م. رأی فرجام خواسته نقض و رسیدگی به همان شعبه محول می شود.
مستشار شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
الهی ـ ربانی نژاد