عنوان: قابل فرجام نبودن رأی صادره در خصوص گواهی حصر وراثت

پیام: علیرغم تصریح قانون امور حسبی بر قابل فرجام بودن رأی صادره در خصوص گواهی حصر وراثت، نظر به تأخر تاریخ تصویب قانون آیین دادرسی نسبت به قانون امور حسبی و احصاء آراء قابل فرجام در آن، رأی دادگاه تجدیدنظر در خصوص گواهی حصر وراثت قابل فرجام نیست.


مستندات: ماده 362 قانون امور حسبی

شماره دادنامه قطعی :
9109970908900745
تاریخ دادنامه قطعی :
1391/11/29
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

برابر محتویات پرونده حسب گواهی حصر وراثت شماره 1823- 29/11/85 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی  شادروان ع.الف. فوت نموده و وراث حین الفوت وی آقای الف.الف. پدر و خانم ص.م. اعلام شده اند آقای الف.الف. متعاقباً درخواست اصلاح گواهی حصر وراثت صادره از حیث ارزش ما ترک به درج آگهی نموده است که در جریان صدور گواهی حصر وراثت اصلاحی آقای م.ر. و خانم خ.ر. پدر و مادر همسر متوفی مرحومه نسبت به گواهی صادره اعتراض نموده و اعلام داشته اند که دختر آنها که همسر متوفی بوده (مرحومه ن.ر.) در هنگام تصادفی که منجر به فوت مرحوم ع.الف. و همسر و فرزندانش شده و در اتومبیل بوده است پس از فوت شوهرش فوت کرده و در زمان فوت متوفی، وی در قید حیات بوده و لذا عدم ذکر نام مرحومه ن. درگواهی انحصار وراثت باعث مخدوش بودن گواهی شده است که دادگاه حسب دادنامه 183-3/2/86 ضمن صدور گواهی انحصار وراثت نامحدود از حیث ماترک اعتراض متصرفین را وارد ندانسته و کماکان وراث مرحوم ع. را الف.الف. پدر و خانم ص.م. مادر متوفی اعلام کرده است.که آقای م.ک. و خانم خ.ک. نسبت به این رأی تجدیدنظرخواهی نموده اند و شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان  طی دادنامه شماره 731-89 با این خلاصه که تقدم و تأخر فوت نامبردگان قابل اثبات نمی باشد و دلیلی در این زمینه از سوی تجدیدنظرخواهان ارائه نشده، ضمن رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید نموده است. هر چند این رأی از سوی دادگاه قابل فرجام اعلام شده لیکن نسبت به آن فرجام خواهی نشده ولی از طریق اعمال ماده 18 قانون آیین دادرسی مدنی و اختیارات ریاست قوه قضائیه که آنرا خلاف شرع تشخیص داده اند درخواست اعاده دادرسی نسبت به دادنامه مرقوم به عمل آمده که شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان  به موجب دادنامه 401137-12/10/90 این بار دادگاه تجدیدنظرخواهی را وارد تشخیص با اضافه نمودن نام خانم ن.ک. به عنوان احد از ورثه مرحوم ع.الف. در گواهی حصر وراثت صادره گواهی مذکور را بدین وسیله اصلاح نموده است که نسبت به این رأی از سوی آقای الف.الف. و ص.م. فرجام خواهی شده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده که توسط دفتر ثبت و تکمیل گردیده و اینک تحت نظر قراردارد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص فرجام خواهی نسبت به دادنامه فرجام خواسته به شماره 401137-13/10/90 صادره از شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان ، نظر به اینکه آرای قابل فرجام دادگاه های تجدیدنظر استان در ماده 368 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی احصاء شده است که رأی فرجام خواسته در زمره آرای مذکور قرار ندارد، هرچند ماده 369 قانون امور حسبی که دادگاه در دادنامه 89/731 به آن اشاره نموده آرای صادره از محاکم را که در اجرای ماده 364 قانون امور حسبی صادر شده قابل فرجام اعلام نموده لیکن با توجه به تاریخ تصویب قانون آیین دادرسی که مصوب 21/1/79 می باشد و مؤخر به قانون امور حسبی است و با التفات به ماده 529 قانون آیین دادرسی مدنی که صراحتاً قید شده که از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، قانون آیین دادرسی مدنی و سایر قوانین و مقررات در موارد مغایر ملغی اعلام می گردد لذا، رأی معنونه را اصولاً قابل فرجام خواهی ندانسته و به این ترتیب فرجام خواهی به عمل آمده را مردود اعلام می نماید.
رییس شعبه 5 دیوان عالی کشور – مستشار
 معینی – تقویان