عنوان: ماهیت حکم تمکین

پیام: حکم تمکین، از احکام تأسیسی بوده و اثر آن نسبت به آینده است لذا به تنهایی، برای اثبات نشوز و عدم استحقاق زوجه برای مطالبه نفقه کافی نیست.


مستندات: ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9309970220200545
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/04/04
گروه رأی:
حقوقی

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خانم م.ل. فرزند ف. به طرفیت آقای الف.ق. فرزند ح. به خواسته الزام خوانده به پرداخت نفقه معوقه از تاریخ 31/2/89 لغایت صدور حکم، دادگاه از بررسی محتویات پرونده و اظهارات طرفین به شرح لوایح تقدیمی و صورت جلسات دادگاه و انطباق آن ها با یکدیگر به نتایج ذیل دست می آید:1-) یا به موجب فتوکپی مصدق نکاحنامه رسمی شماره 300152 وجود علقه زوجیت بین طرفین متداعیین به سبب عقد نکاح دائم محرز است 2-) به موجب مدافعات خوانده و نیز مفاد اظهارات خواهان به شرح منعکس در برگ بازجوئی و صورتمجلس مورخه 3/12/90 در شعبه دهم دادیاری رسالت (در ص 40 پرونده) که صحت و اصالت مندرجات آن در جلسه مورخه 19/11/92 به تأیید خواهان رسیده است، حضور زوجه در منزل مشترک تا تاریخ 27/9/90 محرز است 3-) خوانده در تاریخ 25/3/92 به طرفیت خواهان دادخواست تمکین طرح و تقدیم نموده که به موجب دادنامه 920766 مورخه 21/5/92(موضوع پرونده استنادی 920385 شعبه 277 مجتمع مفتح) با پذیرش دعوی خواهان حکم به تمکین زوجه صادر که به موجب دادنامه 920114 مورخه 16/7/92 شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران قطعی شد ه است 4-) خوانده دعوی به شرح لوایح تقدیمی و نیز صورت جلسه مورخه 19/11/92 دادگاه اقرار دارد که از تاریخ 27/9/90 به علت عدم تمکین زوجه و ترک منزل نفقه رأی نپرداخته است 5) کارشناس منتخب دادگاه نفقه خواهان را از 1/10/90 لغایت پایان سال 1391 به طور متوسط ماهانه سه میلیون و پانصد هزار ریال و از مورخه 1/1/92 لغایت صدور رأی ماهانه چهار میلیون و دویست هزار ریال تعیین و اعلام نموده است که با وصف ابلاغ واقعی به خوانده اعتراضی واصل نشده است و خواهان نیز مراتب عدم اعتراض خود را کتباً در ظهر نظریه کتبی کارشناس اعلام نموده است. بنا به مراتب مذکور و نظر به اینکه دفاعیات خوانده با تمسک به دادنامه تمکین شعبه 277 دادگاه عمومی تهران (که خلاصه پرونده استنادی مربوط به آن در صفحه 47 منعکس است) درخور پذیرش نمی باشد زیرا حکم تمکین از احکام تأسیسی است و به تنهایی کافی برای اثبات نشوز زوجه و عدم استحقاق او در مطالبه نفقه نمی باشد و اثر آن نسبت به آینده است و به گذشته اثری ندارد و اینکه خوانده دلیلی که مؤید برائت ذمه وی و یا بی اعتباری دعوی خواهان باشد ارائه ننموده و با ارجاع امر به کارشناس و تعیین نفقه و ابلاغ آن به طرفین اعتراضی واصل نگردیده و نظر به کارشناس که متعارف بوده و مباینتی با اوضاع واحوال معلوم قضیه ندارد قطعیت یافته و با عنایت به سائر قرائن و شواهد موجود دادگاه آن قسمت از خواسته خواهان دایر بر مطالبه نفقه معوقه از تاریخ 27/9/90 لغایت تاریخ 9/1/93(تاریخ صدور حکم) را ثابت تشخیص داده و مستنداً به مواد 1102 و 1106-1107 قانون مدنی و ماده 198 قانون آیین دادرسی مدنی خوانده را به پرداخت نفقه معوقه مذکور جمعاً به مبلغ صدوچهار میلیون و پانصد و ده هزار ریال در حق خواهان محکوم می نماید. صدور اجرائیه پس از قطعیت منوط به پرداخت مبلغ یک میلیون و هشت صد و هفتادوهشت هزار و دویست ریال بابت الباقی هزینه دادرسی در حق صندوق دولت از سوی خواهان می باشد و در خصوص مازاد بر مبلغ فوق و نفقه مورد مطالبه خواهان از تاریخ 31/2/89 لغایت 27/9/90 نظر به اینکه حضور زوجه در منزل مشترک تا تاریخ 27/9/90 محرز است و حضور زوجه در منزل ظهور در پرداخت نفقه از سوی زوج دارد و ادعای عدم پرداخت نفقه در این مدت متکی به دلیل متقن نیست غیر وارد تشخیص و مستنداً به ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1257 قانون مد نی محکوم به بی حقی است رأی صادره حضوری محسوب و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
شعبه 242 دادگاه عمومی خانواده تهران

 

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای الف.ق. از دادنامه شماره 9309970201200020 مورخ 10/1/93 شعبه محترم 242 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن دعوی مطروحه از ناحیه تجدیدنظر خوانده خانم م.ل. به طرفیت تجدیدنظرخواه به خواسته مطالبه نفقه از تاریخ 31/2/89 لغایت صدور حکم در پرونده کلاسه 9209980201200416 حکم به پرداخت نفقه معوقه از تاریخ 27/9/90 لغایت 9/1/93 تاریخ صدور حکم جمعاً به مبلغ صد و چهار میلیون و پانصد و ده هزار ریال تصدیر گردیده است وارد نمی باشد رأی صادره مطابق با موازین شرعی و قانونی اصدار یافته ایرادی از حیث شکلی و ماهوی بر آن وارد نیست استدلال و استناد محکمه محترم بدوی به شرح منعکس در دادنامه که صرف صدور حکم تمکین دلالت بر نشوز زوجه نداشته و اثر آن نسبت به آتیه بوده و کارشناس محترم نیز با در نظر گرفتن ملاک های مذکور که مدنظر دادگاه محترم بدوی بوده نظریه خود را اعلام و از ناحیه تجدیدنظرخواه نیز ایراد و اعتراض مؤثر و مدللی که موجبات نقض یا گسیختن دادنامه معترض عنه را در نظر دادگاه فراهم سازد به عمل نیامده است بنا به مراتب مذکور دادگاه به استناد قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 21/1/79 ضمن ردّ اعتراض معترض دادنامه معترض عنه را تأیید و استوار می نماید. رأی صادره مطابق ماده 365 از همان قانون قطعی است.
رییس شعبه 2 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
سیفی فردین ارژنگی ـ موسوی