عنوان: نحوه تعیین حقوق مالی زوجه در رأی دادگاه

پیام: تعیین مبلغ کلی برای حقوق مالی متعدد زوجه از جمله مهریه، نفقه و نحله و عدم تعیین مجزای هر کدام، باعث مبهم شدن رأی می شود و و نقض آن در مراجع عالی خواهد بود.

شماره دادنامه قطعی :
9209970909900261
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/07/10
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

برابر محتویات پرونده و پیرو گزارش قبلی شعبه 26 دیوان عالی کشور، خواهان آقای ع.ب. فرزند ر.، متولّد 1327، بازنشسته، ساکن … طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه کاشان به طرفیت خوانده دعوی همسرش خانم ط.ف. فرزند الف. متولّد 1334، به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق به علّت عدم تفاهم اخلاقی تقاضای رسیدگی نموده است و خوانده دعوی نیز اظهار داشته مخالف با طلاق است و چنانچه زوج اصرار به طلاق دارد باید حق و حقوق چهل ساله مرا و مهریه ام را پرداخت نماید که شرح جریان و تحقیقات صورت گرفته از سوی دادگاه در گزارش قبلی به نحو مبسوط بیان گردیده و از تکرار آن ها خودداری می شود اجمالاً این که شعبه محترم پنجم دادگاه عمومی حقوقی کاشان که پرونده جهت رسیدگی به آن دادگاه ارجاع شده پس از بررسی و تحقیقات انجام شده و اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره 0001412-4/10/90 با توجه به محتویات پرونده و استماع اظهارات طرفین و ملاحظه مدارک مندرج در پرونده و اصرار زوج به طلاق و مؤثر واقع نشدن مساعی دادگاه و داوران در اصلاح ذات البین و لحاظ یائسه بودن زوجه و مستنداً به مواد قانونی مندرج در دادنامه ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش جهت طلاق زوج را ملزم کرده به پرداخت مهریه و نفقه زوجه که قبلاً دادگاه در خصوص آن ها حکم صادر نموه و اعلام داشته که شرط تنصیف دارایی وجود ندارد پس دادگاه مواجه با تکلیف نیست و قرار رد دعوی در این خصوص صادر کرده و نیز مبلغ ده میلیون تومان و بیست میلیون تومان به عنوان نحله و نفقه و مهریه در حق زوجه و محکوم نمودن زوج به پرداخت آن ها صادر نموده است. پرونده پس از اعتراض و تجدیدنظرخواهی از سوی زوج آقای ع.ب. در شعبه محترم هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان مورد رسیدگی واقع شده است و آن دادگاه پس از بیان تفصیلی از گردش کار در پرونده در دادنامه شماره 000240-6/3/91 با ملاحظه محتویات پرونده و اظهارات زوجین و مدارک ارائه شده از سوی زوج و دیگر قرائن و امارات و صحیح دانستن ادعای زوج در خصوص نشوز و عدم تمکین زوجه از وی و متارکه به مدت هجده سال از چهل سال زندگی و این که زوجه مشمول تبصره شش ماده واحده مربوط به مقررات طلاق نمی باشد و استحقاق نحله یا اجرت المثل را ندارد لذا با حذف مبلغ نحله از دادنامه تجدیدنظرخواسته و تعیین طلاق از نوع بائن آن را اصلاح و تأیید نموده است و به دنبال فرجام خواهی زوجه با وکالت آقای م.ش. در رابطه با حذف نحله و این که حداقل زوجین شانزده سال زندگی مشترک داشته اند و این که میزان مهریه و نفقه که باید پرداخت شود دقیق مشخص نشده و از آن رفع ابهام نگردیده لذا پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و در شعبه 26 پس از ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است و این شعبه به موجب دادنامه شماره 000041-31/1/92 با امعان نظر در جامع از اوراق و محتویات پرونده و با صرف نظر از مخدوش دانستن دادنامه فرجام خواسته چون وکیل فرجام خواه دارای پایه دو وکالت بوده و بر اساس ماده 25 قانون آیین نامه اجرایی ماده 187 برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نمی توانسته ورود در فرجام خواهی نماید لذا وی را دارای سمت در پرونده ندانسته و بدون هیچ گونه اظهارنظر قضایی مبنی بر ابرام یا نقض دادنامه فرجام خواسته پرونده به دادگاه صادر کننده حکم عودت داده شده است. متعاقباً شخص زوجه پس از ابلاغ حکم به وی با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و بیان این که سوء رفتار وی با زوج مربوط به سال های 87 و 88 بوده و نسبت به شانزده سال زندگی مشترک حق نحله دارد و نسبت به میزان نفقه و مهریه موضوع احکام صادره ابهام برطرف نشده لذا فرجام خواهی نموده است و زوج نیز در رد فرجام خواهی زوجه لایحه ای تقـدیم نموده و پـرونده بـرای فرجام خواهی به دیوان عالی کشور ارسال و مآلاً برای رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص فرجام خواهی خانم ط.ف. فرزند الف. به طرفیت همسرش آقای ع.ب. فرزند ر. در اعتراض به دادنامه شماره 0000240-6/3/91 صادره از شعبه محترم هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان که به موجب آن رأی شماره 0001412-4/10/90 شعبه پنجم دادگاه عمومی حقوقی کاشان مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش جهت طلاق و الزام زوج به پرداخت نفقه، مهریه و نحله ده میلیون و بیست میلیون تومان در حق زوجه و قرار رد دعوی در خصوص تنصیف در دارایی به لحاظ عدم وجود شرایط تنصیف با حذف مبلغ نحله و تعیین نوع طلاق از قسم بائن و اصلاح انجام شده در دادنامه تجدیدنظرخواسته آن را تأیید نموده است با امعان نظر مجدد در جامع از اوراق و محتویات پرونده اولاً- با توجه به این که زوجین در طول چهل سال زندگی حداقل به شانزده سال زندگی مشترک اذعان دارند و در طول این مدت زوجه نشوز نداشته، بنابراین حق نحله یا اجرت المثل حسب مورد برای زوجه محفوظ و حذف آن وجاهت قانونی و شرعی نداشته و چنانچه محرز گردد زوجه قصد تبرع نداشته نسبت به کارهای انجام شده حداقل در مدت شانزده سال باید اجرت المثل این مدت پس از ارجاع امر به کارشناسی داده شود و در غیر این صورت نحله ایام یاد شده برای وی در نظر گرفته شود همان گونه که حکم نفقه برای وی در ایام غیر نشوز صادر شده است و ثانیاً- الزام زوج به پرداخت ده و بیست میلیون تومان جمعاً به عنوان نحله، مهریه، نفقه مبهم بوده و باید میزان مبالغ هر کدام و توجهاً به نرخ شاخص روز تفکیک و اعلام گردد لذا با توجه به جهات یاد شده دادنامه فرجام خواسته نقض می گردد و پرونده در اجرای بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی به شعبه هم عرض شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان ارجاع و ارسال می گردد.
رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور – مستشار
انصاری – افشاری