عنوان: وضعیت دادرسی طلاق بدون اخذ نظر داوران

پیام: صدور رای بدون اخذ نظر داوران در دعوای طلاق، از موارد نقض رای در دیوان عالی کشور محسوب می شود.


مستندات: ماده 27 قانون حمایت خانواده 91

شماره دادنامه قطعی :
9309970906800804
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/07/12
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خانم ز. با وکالت آقای ب.ح. وکیل پایه یک دادگستری به طرفیت آقای س.ش. دادخواستی به خواسته طلاق به لحاظ عسروحرج ناشی از کراهت شدید زوجه در تاریخ 23/11/91 در محاکم عمومی شهرستان رامسر مطرح نموده است وکیل خواهان با استناد به سند نکاحیه مورخ 10/4/73 که دلالت بر وجود رابطه زوجیت بین موکله او و خوانده دارد گفته است حاصل زندگی مشترک یک فرزند پسر 19 ساله می باشد موکله طی پرونده کلاسه 1/880235 در شعبه اول دادگاه حقوقی به خواسته طلاق به لحاظ سوءرفتار خوانده مطرح که به نتیجه نرسید هم چنان 5 ساله است زوجین جدا از هم زندگی می نمایند خوانده زوجه را رها نموده و مورد اهانت قرار می دهد به طوری که موکله کراهت شدید از او پیدا کرده و زندگی مشقت بار و غیر قابل تحمل و عسروحرج دارد موکله دارای موقعیت اجتماعی و جوان می باشد برای جلوگیری از ضرر و رفع عسروحرج او مستنداً به ماده 1130 قانون مدنی صدور حکم طلاق مورد استدعاست پرونده به شعبه دوم دادگاه حقوقی رامسر ارجاع شده است دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است خوانده در لایحه ای که برای جلسه مورخ 23/6/92 تقدیم نموده است گفته است موضوع دعوی زوجه اعتبار امر مختومه را دارد چون در پرونده کلاسه 880235 شعبه اول دادگاه حقوقی رامسر منجر به دادنامه 255/89 شده که در پی اعتراض اینجانب در شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران نقض و دعوی خواهان مردود اعلام گردیده و فرجام خواهی زوجه نسبت به رأی مذکور نیز طی دادنامه 868/91 شعبه هشتم دیوان‬عالی‬کشور رد و رأی دادگاه تجدیدنظر قطعی گردیده است. به اعتبار امر مختومه داشتن دعوی ایراد می گردد و صدور قرار مقتضی مورد استدعاست. تصویر رأی دادگاه تجدیدنظر رأی هیأت این شعبه جز مستندات پیوست لایحه او است که به پرونده در اوراق 17 الی 31 ضمیمه شده است. در جلسه دادرسی مورخ 23/6/92 زوجه مدعی عسروحرج شده است و وکیل او بر خواسته موکلش برای طلاق تأکید نموده است و رها شدن موکله از سوی زوج که مجبور شد در منزل پدری زندگی کند و اینکه زوج در قبال موکله هیچ گونه احساس مسئولیتی ندارد به طوری‬که در این مدت به لحاظ تنفر و کراهت شدید تنفر از زوج برای زوجه ایجاد شده است و دچار عسر و حرج گردیده است و اینکه فرزند مشترک نیز با ترک زندگی مشترک نزد مادرش می باشد و مخالفت زوج با طلاق با قصد انتقام‬جویی از زوجه است صدور حکم طلاق را خواستار شده و گفته است اگر نیاز به استماع شهادت شهود باشد شهود را معرفی می نمایم ضمناً دادخواست قبلی را عسروحرج به لحاظ عدم تفاهم و درک اخلاق متقابل بوده حال آنکه عسروحرج ادعائی در این پرونده به دلیل کراهت و تنفر شدید موکله از خوانده می باشد که با دعوی قبلی که اعتبار امر مختومه را دارد متفاوت است. دادگاه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 589/92 با این استدلال که زوجه دلیلی بر سوء‬رفتار زوج و عسروحرج خویش ارائه نداده است و کراهت زوجه هرچند شدید باشد به تنهایی عنوان عسروحرج ندارد موارد عسروحرج را قانون‬گذار احصاء کرده و صرف کراهت عنوان عسروحرج را قانوناً ندارد لذا دعوی زوجه را وارد ندانسته مستنداً به مفهوم مخالف مواد 1029 و 1030 قانون مدنی و مواد 197 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر نموده است از این رأی وکیل زوجه تجدیدنظرخواهی نموده است وی در لایحه تقدیمی ضمن استناد به کراهت شدید زوجه از زوج که آن را از مصادیق حکم ذیل بند 5 ماده 1130 قانون مدنی دانسته است عدم استماع شهادت شهود که مورد استناد او در پرونده بدوی بوده است و دادگاه رسیدگی به دلیل وی ننموده است از جمله جهات تجدیدنظرخواهی از رأی بدوی اعلام شده است 6 سال تفریق جسمانی زوجین که جدا از هم زندگی می نمایند و فرزند مشترک 20 ساله به لحاظ سوء‬رفتار زوج نزد زوجه زندگی می کند و اینکه زوج کوچک‬ترین اقدامی برای ادامه زندگی مشترک ننموده و فقط در دادگاه مدعی این امر است درخواست رسیدگی و صدور حکم طلاق را نموده است و تصویر استشهادیه ای که به تأیید شورای اسلامی روستای ملک میان رسیده است پیوست نموده است (برگ 32 پرونده) زوج در پاسخ به لایحه تجدیدنظرخواهی وکیل زوجه ضمن تأیید رأی بدوی گفته است امضاء‬کنندگان استشهادیه اطلاع از وضعیت زندگی ما که حدود 20 کیلومتر از منزل ما تا محل سکونت آنان فاصله دارد ندارند برخی از این افراد در دادگاه حاضر و شهادت داده بودند که مؤثر واقع نشد فرزند مشترک که به دانشگاه او را فرستادم و هزینه های تحصیلی او را تأمین می کنم و برای او خودروی شخصی خریدم مدتی نزد من و مدتی نزد مادرش می ماند ادعای کراهت زوجه یک ادعای صرف و بدون دلیل است با چنین مطالبی زندگی خانوادگی نباید از هم گسیخته شود زوجه در زمان حیات پدر و مادرم مدعی بود نمی تواند با هم زندگی کنند حال آن‬ها فوت کرده اند چرا دیگر به زندگی مشترک بر نمی گردد ردّ اعتراض و تأیید رأی بدوی را خواستار شده است. دادگاه چون استماع شهادت شهود مؤثر در دعوی مطروحه می تواند باشد قرار استماع شهادت شهود صادر نموده است در جلسه مورخ 27/1/93 در اوراق 54 الی 57 پرونده اظهارات شهود استماع شده است (دو نفر) دادگاه چون اظهارات شهود تعرفه شده مفاداً مؤید سوء‬رفتار زوج نسبت به زوجه بوده است طی شرحی از کلانتری سخت‬سر رامسر خواسته است از معتمدین و معمرین و افراد مورد وثوق محل اقامت زوج در خصوص رفتار وی با همسرش خانم ز.ی. و مدت مفارقت آنان تحقیق و نتیجه را گزارش نمایند که صورت‬جلسه نتیجه تحقیقات در برگ 62 پرونده مفاداً حاکی است چند سال است زوجین از هم جدا شده اند و جداگانه زندگی می کنند و اطلاعات دیگری درباره آنان نداشته اند دادگاه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 280/92 در تاریخ 18/3/93 چنین انشاء رأی نموده است »رأی دادگاه« پیرامون تجدیدنظرخواهی خانم ز.ی. با وکالت آقای ح. نسبت به دادنامه 589/92 شعبه دوم حقوقی رامسر که متضمن صدور حکم بر بطلان دعوی طلاق می باشد با بررسی محتویات پرونده و سابقه اختلافات زوجین و پرونده کلاسه 880238/90 شعبه اول دادگاه حقوقی رامسر که منتهی به صدور رأی بدوی و تجدیدنظر و فرجامی گردیده است و مربوط به سال 88 می باشد تجدیدنظرخواه به ادعای عسروحرج تقاضای طلاق نموده است و تداوم این اختلافات تاکنون دلالت بر شقاق و مفارقت طولانی فی مابین دارد که در همین راستا زوجه جهت اثبات کراهت شدید نسبت به زوج اعلام نموده که بخشی از مهریه را بذل می نماید و ضمناً در پرونده استنادی گواهان به وجود سابقه اختلاف زوجین گواهی داده اند بنابراین به جهت سابقه اختلافات طولانی و کراهت شدید زوجه و بذل بخشی از حقوق مالی دادگاه با پذیرش تجدیدنظرخواهی به عمل آمده مستنداً به مواد 24، 26، 29، 32، 33 قانون حمایت خانواده سال 91 و مواد 198 و 358 قانون آئین دادرسی مدنی و 1130 قانون مدنی ضمن نقض دادنامه محکمه نخستین حکم الزام زوج به طلاق زوجه صادر و اعلام می نماید مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از ابلاغ رأی فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است و سردفتر طلاق به نمایندگی از دادگاه وفق ماده 33 قانون حمایت خانواده ترتیبات لازم برای اجرای طلاق را معمول می نماید زوجه اعلام نموده که مهریه خود را قبلاً به نرخ روز دریافت داشته لیکن جهت اثبات کراهت خویش دو میلیون تومان از مهریه دریافت و همچنین هزینه را به زوج بذل می نماید ارائه گواهی پزشک ذی صلاح در مورد وجود جنین یا عدم آن برای ثبت طلاق الزامی است. اکنون از این رأی زوج فرجام خواهی نموده که لایحه فرجامی او با گزارش پرونده هنگام شور قرائت می شود.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه دادگاه محترم بدوی علی‬رغم صراحت ماده 27 قانون حمایت خانواده که گفته است در کلیه موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقی دادگاه »باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این‬گونه موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر و چنانچه آن را نپذیرد، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.« بدون ارجاع امر به داوری که در دادرسی نسبت به دعوی طلاق نظر داوران از اصول رسیدگی شناخته شده است و برای مرجع قضایی رسیدگی کننده به دعوی مطروحه تکلیف قانونی شناخته شده است انشاء رأی نموده است و دادگاه محترم تجدیدنظر علی‬رغم نقص تحقیقات مرحله بدوی دادرسی در خصوص عدم ارجاع امر به داوری بدون رفع نقص در ماهیت اظهار نظر نموده است در حالی‬که پرونده معد برای اظهارنظر نبوده است لذا برای رفع نقیصه مذکور در حدود قانون و سپس صدور حکم مقتضی بر اساس نتایج حاصله از سعی و تلاش داوران در اصلاح ذات البین و وصول نظریه کتبی داوران مستنداً به بند 5 ماده 371 و بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض رأی فرجام خواسته پرونده به دادگاه صادر کننده رأی منقوض ارسال می گردد که در حدود موازین قانونی پس از ارجاع امر به داوری و وصول نظریه داوران با توجه به نتایج حاصله از این اقدام رأی مقتضی صادر نمایند.
رئیس شعبه 8 دیوان‬عالی کشور – مستشار – عضو معاون
عباسیان – ناصح – کریمپور نطنزی