تاریخ نظریه : 1396/07/05
شماره نظریه: 7/96/1547


نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

1- اولاً در فرضی که زوج به موجب سند رسمی، وکالت بلاعزل در طلاق به زوجه داده است، مقدمه اجرای صیغه  طلاق به وسیله زوجه از سوی زوج، تقدیم دادخواست به دادگاه وفق مقررات مربوط است و چون وکالت دعاوی در دادگستری مستلزم مداخله وکیل دادگستری است، لزوماً زوجه باید با اعطای وکالت به وکیل رسمی دادگستری در حدود وکالت تفویض شده و رعایت غبطه موکل، حقوق خود را استیفاء کند و چون اقدام زوجه برای طلاق در این فرض، از جانب زوج است، زوج اصیل و خواهان درطلاق تلقی می‌شود و باید نام وی (زوج) در دادخواست به عنوان خواهان قید شود.

ثانیاً با توجه به اینکه در فرض سؤال، وکالت در طلاق به صورت بلاعزل داده شده است و اعمال این وکالت مستلزم طرح دعوا و النهایه اجرای صیغه توسط وکیل به وکالت از اصیل (زوج) است، بنابراین، استرداد دادخواست از سوی زوج، مغایر وکالت بلاعزل اعطایی است و به همین علت امکان‌پذیر نیست.

2- با توجه به تفویض وکالت از سوی زوج، لزومی به حضور موکل (شخص زوج) در دادگاه نبوده و با این وصف دعوت از زوج نیز منتفی است، ولی در هر حال، تعیین وقت رسیدگی لازم است.

3- اولاً اعطاي وكالت مطلق در طلاق از ناحيه زوج به زوجه، بلامانع است و چنين حالتي دلالت بر اختيار زوجه در بذل يا عدم بذل مهريه يا قسمتي از آن دارد. ثانیاً با توجه به مواد 1143 و 1145 قانون مدنی، طلاق صادره در صورت بذل تمام یا قسمتی از مهریه یا معادل آن خلعی می‌باشد و در صورت عدم بذل، چنانچه زوجه غیرمدخوله، صغیره یا یائسه باشد، طلاق بائن است؛ چنانچه زوجه جزو سه دسته اخیر‌الذکر نباشد و اقدام به بذل حتی قسمتی از مهریه یا معادل آن ننموده باشد و طلاق به صورت رجعی واقع شود، این موضوع منافاتی با وکالت اعطایی برای طلاق از طرف زوج به زوجه نخواهد داشت