تاریخ نظریه : 1396/07/01
شماره نظریه: 7/96/1487

استعلام

با توجه به بند 12 از شرایط ضمن عقد مندرج در اسناد رسمی ازدواج یکی از مواردی را که با تحقق آن زن از طرف مرد می‌تواند خود را مطلقه نماید ازدواج مجدد مرد بدون رضایت همسر اول خود می‌باشد حال اولاً آیا اطلاق شرط موصوف شامل موردی نیز خواهد گردید که ازدواج دوم به صورت موقت بوده باشد؟ ثانیاً چنانچه مردی مبادرت به ازدواج موقت با دیگری نماید و بعد از گذراندن دوره موقت به عنوان مثال یک سال نامبرده زوجه موقت را به طریقی از طرق قانونی مانند بذل مدت طلاق دهد آیا همسر اول وی علی‌رغم انقطاع رابطه زوجیت موقت مذکور قادر خواهد بود به استناد شرط اخیرالذکر و وکالت حاصل ازآن نسبت به مطلقه نمودن خود با تقدیم دادخواست و اقامه دعوی اقدام نماید یا آنکه به لحاظ اینکه شرایط صحت هر دعوی در زمان تقدیم دادخواست مورد ارزیابی قرار می گیرد و در فرض سوال در زمان تقدیم دادخواست به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به لحاظ ازدواج دوم زوج زوج فاقد همسر دیگری ولو به صورت موقت می‌باشد امکان توسل زوجه اول به چنین شرطی برای مطلقه خود موجه به نظر نمی رسد به عبارت بهتر آیا استمرار زمانی رابطه زوجیت موقت تا زمان تقدیم دادخواست موصوف برای تحقق شرط مذکور لازم و ضروری می‌باشد یا خیر؟ یا آنکه به محض تحقق شرط و صرف نظر از انحلال بعدی رابطه زوجیت موقت قبل از تقدیم دادخواست تخلف زوج از آن شرط و بالطبع وکالت زوجه به طلاق دادن خود حاصل گردیده است.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

اولاً- در خصوص مفاد بند 12 سند نکاحیه چاپی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه در صورت ازدواج مجدد زوج بدون رضایت همسر، زوجه به وکالت از زوج می‌تواند جهت طلاق اقدام نماید، با توجه به اینکه ازدواج، اعم از دائم و موقت می‌باشد و بند مذکور نیز از این حیث اطلاق دارد، لذا شامل ازدواج مجدد زوج که به طور موقت بوده نیز می‌شود.

ثانیاً- به محض ازدواج مجدد زوج (دائم یا موقت) بدون رضایت زوجه، شرط مندرج در بند 12 سند نکاحیه به شرح فوق‌الذکر تحقق پیدا نموده و تأخیر زوجه در استفاده از شرط مذکور، ولو در این فاصله ازدواج مجدد زوج به هر دلیلی منحل گردد، مانع استفاده زوجه از حق مزبور نمی‌شود.