رأی شماره ۴۸ مورخ ۲۴/۱۰/۱۳۶۳
رأی وحدت رویه در مورد تفکیک اراضی خارج از محدوده شهری که در آنها بنای غیرمجاز یا خلاف مقررات احداث شده است
بسمه تعالی
هیأت عمومی محترم دیوان عالی کشور شعبه دوم دادگاه عمومی کرج طی نامه شماره ۲.۱۶۷۳-۶۲.۷.۱۷ فتوکپی و رونوشت دادنامههای شماره ۶۷۸ مورخ ۶۱.۱۱.۱۰ شعبه سوم دادگاهعمومی کرج و شماره ۵۷۴ مورخ ۶۲.۷.۱۲ شعبه دوم دادگاه عمومی کرج اشعار داشته که راجع به یک موضوع (افراز ملک در خارج از محدودهشهرداری) دو نظر متفاوت اظهار شده یک شعبه به عدم امکان افراز اراضی و املاک در خارج از محدود و شعبه دیگر بر امکان افراز رقبات مزبور بیانعقیده نموده است و طبق ماده ۳ الحاقی به آییندادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۳۷ درخواست طرح موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور کردهاست ذیلاً جریان پروندههای مربوط به آراء متغایر مذکور به استحضار میرسد:
۱ – در پرونده کلاسه ۳-۶۲۲.۶۱ مطروحه در شعبه دوم دادگاه عمومی کرج آقای غلامحسین زینعلی دادخواستی به خواسته تجدید نظر نسبت به رأیشماره ۱۹۴۳۰-۶۱.۸.۲۷ صادره از اداره ثبت اسناد و املاک کرج بطرفیت خانم عزت دهشیری تقدیم و توضیح داده که در تاریخ ۶۱.۸.۲۲ به منظورافراز سهمی خود از خانم دهشیری در پلاک شماره ۴۷ فرعی از ۱۶۸ اصلی گلشهر کرج به اداره ثبت کرج دادخواست افراز داده لیکن اداره مذکور بهعلت این که پلاک مزبور در خارج از محدوده خدمات شهری واقع شده به استناد تبصره یک ماده ۳ آییننامه مربوط به استفاده از اراضی و احداث بنا وتأسیسات در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها آن را قابل تفکیک ندانسته و حکم رد دادخواست خواهان را صادر نموده است و چون رأی مزبورقابل اعتراض بوده نسبت به آن اعتراض کرده که در شعبه دوم دادگاه عمومی مطرح و پس از رسیدگیهای لازم سرانجام به این استدلال که مورد افرازطبق پاسخ استعلام از فرمانداری کرج خارج از محدوده شهر و شهرکها است و نظر به این که مورد افراز فاقد شرایط مندرجه در بند ب ماده ۳ آییننامهمربوط به استفاده از اراضی و احداث بنا و تأسیسات در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها میباشد اعتراض خواهان وارد ندانسته و دادنامه صادرهاز اداره ثبت کرج را به شرح دادنامه شماره ۶۷۸ مورخ ۶۱.۱۱.۱۰ تأیید کرده است.
۲ – در پرونده کلاسه ۳-۲۲۹.۶۱ مطروحه در شعبه سوم دادگاه عمومی کرج آقای علیاصغر خدامی به ولایت فرزندش حسین خدامی دادخواستی بهخواسته تجدید نظر نسبت به رأی شماره ۷۵۲۸-۶۱.۴.۳ صادره از اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان کرج بطرفیت آقای منصور گنجیان با ولایتپدرش آقای غلامرضا گنجیان به دادگاههای عمومی کرج تقدیم کرده که به شعبه سوم ارجاع شده رأی مورد اعتراض راجع به درخواست افراز پلاک۲۲۰۵ فرعی از ۱۹۶ اصلی واقع در حوزه ثبتی شهرستان کرج میباشد که اداره ثبت اسناد و املاک کرج به استدلال این که ملک در خارج از محدودهخدماتی شهرداری قرار دارد و در محلی است که فاقد پروانه شهرک میباشد طبق تبصره یک ماده ۳ آیین نامه احداث بنادر خارج از محدوده آن را قابلتفکیک ندانسته و حکم به رد دادخواست خواهان صادر نموده است شعبه سوم دادگاه عمومی کرج پس از یک سلسله رسیدگیها بالاخره استدلال ادارهثبت اسناد و املاک کرج را غیر وارد تشخیص و آن را اولا برخلاف اصل تسلیط دانسته ثانیاً استدلال کرده که ضمانت اجراء احداث بنا در خارج ازمحدوده عدم افراز آن نیست بلکه عدم قابلیت انتفاع از خدمات شهری است به اضافه این که به موجب تبصره استنادی اداره ثبت از ا فراز و تفکیکقطعات ملک کمتر از بیست هکتار منع شده نه ملک مورد ادعا که پلاکی است مستقل با مساحت ۴۵۰ متر مربع، دادنامه صادره از اداره ثبت را فسخ وحکم به افراز پلاک مذکور به دو قطعه صادر نموده است که به شرح ذیل مبادرت به اظهار نظر مینماید:
نظریه – همانطور که ملاحظه میفرمایید نسبت به موضوع واحد دادگاهها رویههای مختلفی اتخاذ نمودهاند لذا به استناد ماده ۳ مواد اضافه شده بهقانون آییندادرسی کیفری مصوب یکم تیرماه ۱۳۳۷ تقاضای طرح در هیأت عمومی دیوان عالی کشور جهت اتخاذ تصمیم مقتضی دارد.
معاون اول دادستان کل کشور – حسن فاخری
جلسه وحدت رویه
به تاریخ روز دوشنبه: ۱۳۶۳.۱۰.۲۴ جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست حضرت آیتالله سیدمحمدحسن مرعشی رییس شعبه دوم وقائم مقام ریاست محترم دیوان عالی کشور و با حضور حضرت آیتالله یوسف صانعی دادستان کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران و اعضاءمعاون شعب کیفری و حقوقی دیوان عالی کشور تشکیل گردید. پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده حضرت آیتالله صانعی دادستان محترم کل کشور مبنی بر: “با توجه به اینکه تقاضای افراز در هر دو دادنامه صادر از شعبه سوم و دوم دادگاه عمومی کرج در موردی بوده که روی زمین بدون رعایت مقررات قانونی انجام گرفته وبر دادگاه بوده که رد استماع دعوی را میداده است، چون قبول دعوی تأیید تخلف از قانون میباشد و ادله قضا و قوانین منصرف از مواردی است کههمراه به تخلف باشد و لذا رأی شعبه سوم هر چند با توجه به ماده ۳ الحاقی اصلاحی قانون افراز و تقسیم مصوب: ۵۸.۹.۱۷ شورای انقلاب موافقاست اما با توجه به تخلف ساختمانی از آن قانون انصراف دارد و هیچگاه قانونگذار از متخلف پشتیبانی نمینماید. بنائاً علیهذا باید گفت رأی شعبه دومتمام، لکن نه به استناد تبصره یک ماده ۳ آیین نامه مربوط به افراز و تفکیک اراضی و احداث بنا و ساختمان در خارج از محدوده شهرها و شهرکها بلکهبه استناد تخلف از مقررات ساختمانی که روی زمین انجام گرفته باشد” مشاوره نموده و اکثریت بدین شرح رأی دادهاند.
وحدت رویه ردیف: ۴۹.۶۲ رأی شماره: ۴۸-۱۳۶۳.۱۰.۲۴
بسمه تعالی
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور
هر چند با استفاده از ملاک ماده ۳ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون گسترش کشاورزی در قطبهای کشاورزی مصوب ۱۳۵۸.۹.۱۷ شورای انقلابجمهوری اسلامی ایران مؤخرالتصویب بر آییننامه مورخ ۱۳۵۵.۲.۲۷ هیأت وزیران و عمومات مبحث دوم فصل هشتم قانون مدنی در تقسیم اموالمشترک، افراز اراضی فاقد ساختمان واقع در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها و شهرکها بین مالکین مشاعی به نسبت مالکیت آنان به کمتر ازبیست هکتار به استثناء مواردی که قانوناً نیاز به تأیید مقامات خاصی دارد بلااشکال است اما نظر به این که برابر فصل دوم آییننامه مربوط به استفاده از اراضی، احداث بنا و تأسیسات در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها مصوب ۱۳۵۵.۲.۲۷ ایجاد هر گونه ساختمان و تأسیسات در خارج ازمحدوده قانونی و حریم شهرها مستلزم رعایت ضوابط پیشبینی شده در آییننامه مزبور من جمله اخذ پروانه ساختمانی و یا اعمال ماده ۸ آن میباشدکه پذیرش تقاضای افراز زمینهایی که در آنها بدون رعایت ضوابط و مقررات آییننامه مرقوم احداث بنا شده به مثابه نادیده انگاشتن مقررات آییننامهمزبور و تأیید عمل خلاف مدلول آن خواهد بود بنابراین دعوی افراز اراضی خارج از محدوده قانونی و حریم شه رها و شهرکهای دارای ساختمان بدوناین که در ایجاد ساختمان رعایت آییننامه فوق شده باشد قابلیت استماع را ندارد و چون حسب محتویات پروندههای محاکماتی در هر یک از پلاکهایمورد درخواست افراز دو باب ساختمان مجزا از یکدیگر بدون رعایت مقررات آییننامه مزبور احداث گردیده را شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی کرجمالا متضمن معنای فوق تشخیص و تأیید میشود این رأی برابر ماده ۳ مواد اضافه شده به قانون آییندادرسی کیفری در موارد مشابه لازمالاتباع است.