عنوان: عدم اطلاع زوجه از سابقه ازدواج زوج

پیام: عدم اطلاع زوجه از سابقه ازدواج زوج، مصداق بزه تدلیس در ازدواج نیست.

شماره دادنامه قطعی :
9309970221900107
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/02/21
گروه رأی:
کیفری

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام آقای م.ع. فرزند الف. با وکالت آقای ج.س. دایر بر تدلیس در ازدواج (زوج در زمان ازدواج به شاکیه نگفته است که سابقه ازدواج دارد و طلاق داده است) موضوع شکایت خانم ف.ف. با وکالت خانم س.ح. به شرح کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیه 18 تهران با توجه به محتویات پرونده استماع اظهارات وکلای زوجین و مطالعه لوایح تقدیمی از سوی آنان، شاکیه و وکیل ایشان دلیل کافی بر این که یکی از شرایط عقد تجرد زوج بوده و عقد بر مبنای آن واقع شده باشد و به طوری که اگر آن شرط حاصل نبود عقد دائم صورت نمی گرفت به دادگاه ارائه ننموده مضافاً به این که دعوی شاکیه مبنی بر فسخ نکاح به دلیل تدلیس در ازدواج در شعبه 250 خانواده مردود اعلام و رأی صادره در دادگاه تجدیدنظر قطعی شده، ثانیاً حاصل بودن یا نبودن شرط موصوف در زمان ازدواج خللی در ارکان زندگی با وجود فرزند مشترک ایجاد نمی کند دادگاه به لحاظ فقد دلیل کافی و بر اساس اصل کلی برائت حکم بر برائت متهم را صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری بوده ظرف 20 روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان می باشد .
رئیس شعبه 1152 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ جعفریان

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ف.ف. با وکالت خانم س.ح. نسبت به دادنامه شماره 9200757 مورخ 30/7/1392 صادره از شعبه 1152 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن در مورد شکایت تجدیدنظرخواه علیه تجدیدنظرخوانده دایر بر تدلیس در ازدواج حکم به برائت تجدیدنظرخوانده صادر گردید؛ با بررسی اوراق و محتویات پرونده و مشاوره و با در نظر گرفتن مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی و استماع اظهارات طرفین در جلسه دادرسی این مرجع و نظر به این که خانم ف. دعوی حقوقی فسخ نکاح به علت تدلیس (عدم اطلاع از سابقه ازدواج) مطرح نمود که منتهی به صدور دادنامه شماره 1616-24/10/91 از شعبه 250 دادگاه خانواده مبنی بر رد دعوی گردید و متعاقباً رأی مذکور طی دادنامه شماره 200014-20/1/92 صادره از شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید و با فرجام خواهی طی دادنامه 9200486 مورخ 30/9/92 شعبه بیست و سوم دیوان عالی کشور رأی فرجام خواسته ابرام گردید. در این مرحله نیز اعتراض مؤثری که موجب نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته شود و به اساس حکم خدشه وارد نماید به عمل نیامده است و از حیث رعایت تشریفات دادرسی نیز رأی معترض عنه اشکال مؤثری ندارد و لذا به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری با رد درخواست تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته تأیید می گردد. این رأی قطعی است.
مستشاران شعبه 19 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
ایرانی ـ نبوی لاریمی