عنوان: فسخ نکاح به علت عیب قَرَن

پیام: مجرد وجود یکی از عیوب خمسه مصرح در قانون مدنی (از جمله قَرَن)، خواه صعب العلاج یعنی غیرممتنع العلاج باشد یا نه، مجوز فسخ نکاح است.


مستندات: ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی

شماره دادنامه قطعی :
۹۲۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۰۸۳
تاریخ دادنامه قطعی :
۱۳۹۲/۰۲/۲۲
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خواهان، زوج آقای ح.م. طی دادخواست تقدیمی به دادگستری قم به طرفیت خوانده همسرش خانم ن.خ. و اجمالاً زوج تقاضای فسخ نکاح به دلیل بیماری صعب العلاج زوجه نموده و توضیح داده که اینجانب ح.م. در تاریخ ۱۴/۲/۹۱ بعد از مراسم جشن عروسی متوجه عیب در همسرم شده که این عیب در دو سال نامزدی قابل کشف نبوده به دلیل عدم امکان نزدیکی متوجه عیب شده لذا بلافاصله همسرم را نزد دکترهای متخصص بردم که پزشکان به صعب العلاج بودن اتفاق نظر داشتند و به خاطر وجود این عیب در همسرم هیچ گونه امکان ارتباط زناشویی برقرار نگردید و در تاریخ ۱۷/۳/۹۱ پس از اطمینان از صعب العلاج بودن بیماری همسرم اظهارنامه ای مبنی بر فسخ نکاح به دادسرا تحویل دادم که ضمیمه پرونده می باشد و متأسفانه پاسخی از طرف همسرم واصل نگردید لذا پس از انجام فسخ شرعی درخواست قانونی شدن فسخ نکاح را خواستارم. پرونده پس از تشریفات، ثبت و ارجاع در شعبه ۱۸ دادگاه عمومی حقوقی قم مطرح و در جلسه اولیه دادگاه خوانده حضور نداشته وکیل خواهان اظهار داشته موکل به محض اطلاع از عیب همسرش که از نوع قرن می باشد مبادرت به فسخ نکاح و ارسال اظهارنامه و سپس اقدام به تقدیم دادخواست نموده و فتوای حضرت امام قدس سره را نیز نقل کرده که می فرماید (والقرن و یقال له الفعل و هو لحم او غدّه او عظم ینبت فی فم الرحم یمنع عن الوطی بل ولو لم یمنع اذا کان موجباً للتنفّر و الانقباض علی الاظهر) تقاضای تنفیذ فسخ نکاح را نموده و دادگاه مقرر داشته خوانده به پزشکی معرفی گردد و پزشکی قانونی قم در پاسخ از نامه اخیر دادگاه نوشته از صاحب عکس خانم ن.خ. در تاریخ ۲۷/۶/۹۱ معاینه به عمل آمد ۱ـ پرده بکارت از تمام جهات فاقد سوراخ می باشد که مانعی برای دخول (مجامعت) می باشد. ۲ـ لازم به ذکر است بر اساس سونوگرافی انجام شده نامبرده فاقد رحم و مهبل می باشد ولی به دلیل تخمدان های طبیعی امکان بچه دار شدن با روش های جدید وجود دارد که جهت تسهیل در انجام دخول نیازمند واژینوپلاستی (ایجاد مهبل) می باشد و دادگاه پس از ملاحظه نظریه پزشکی قانونی ختم رسیدگی را اعلام و در دادنامه شماره ۰۰۰۹۶۰ ـ ۱۷/۷/۹۱ در خصوص دعوی آقای ح.م. با وکالت بعدی ق.ب. به طرفیت زوجه خانم ن.خ. به خواسته فسخ نکاح به دلیل بیماری صعب العلاج (از نوع قرن) با توجه به اوراق پرونده و اظهارات وکیل خواهان و دفاعیات خوانده در مراجعت مکرری که به دادگاه داشته و نظریه های پزشکی قانونی که مصون از ایراد مانده دعوی مذکور را مقرون به صحت دانسته و به استناد بند ۱ ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی اعمال حق فسخ زوج را تأیید و تنفیذ نموده است که از ناحیه زوجه خانم ن.خ. مورد اعتراض واقع شده و طی دادخواست تجدیدنظر و لایحه پیوست تقاضای تجدیدنظر نموده و نوشته ۱ـ طبق سند نکاحیه تجدیدنظرخوانده محترم همسر اینجانب می باشد تاریخ عقد ۲/۲/۸۹ و مهریه ۲۰۰ سکه تمام بهار آزادی است ۲ـ بنده و تجدیدنظرخواه هر دو دارای شرائط استثنایی (کر و لال) بوده و قادر به شنیدن و حرف زدن نمی باشیم ۳ـ اینجانبه با زحمت فراوان و اخذ وام توانستم جهیزیه تهیه و مراسم عروسی را فراهم و به خانه مشترک بردیم متأسفانه خانواده همسرم اقدام به تحریک ایشان نمودند و او را مجبور به فسخ کردند که دادگاه بدوی آن را تأیید نمود که با توجه به جهات ذیل خواسته ایشان قابل ردّ است الف) چون اینجانبه و شوهرم کر و لال می باشیم می بایست دادگاه طبق قانون جهت کشف حقیقت از افراد کارشناس متخصص ناشنوایان استفاده می کرد ولی متأسفانه دادگاه آنرا رعایت نکرد و تقاضا کرده از متخصصان کارشناس استفاده شود تا حق وی تضییع نگردد. ب) خواسته خواهان فسخ نکاح به علت بیماری صعب العلاج می باشد در حالی که اینجانبه چنین بیماری ندارم چرا که صعب العلاج یعنی به هیچ وجه قابل درمان نباشد و لیکن طبق نظریه پزشک قانونی با پیشرفت علم پزشکی و با عمل جراحی به نام واژینوپلاستی (ایجاد مهبل) قابل درمان و علاج است. ج) یکی از شرایط فسخ نکاح، قاطع بودن صاحب حق در فسخ نکاح و فوری بودن آنست در صورتی که تجدیدنظرخوانده بعد از اظهارنامه با بنده در رابطه بوده و مراجعه داشته لذا خیار فسخ وی ساقط گردیده است و زوج آقای ح.م. نیز طی لایحه مبسوط پاسخ از دادخواست و لایحه تجدیدنظر زوجه داده و تقاضای تأیید دادنامه بدوی را نموده است. لذا پرونده در شعبه اول دادگاه محترم تجدیدنظر استان قم مطرح و در دادنامه شماره ۰۰۹۳۱ـ۶/۹/۹۱ در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ن.خ. به طرفیت آقای ح.م. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۰۹۶۰ـ۱۷/۷/۹۱ صادره از شعبه ۱۸ خانواده قم که به موجب آن در مورد دعوای تجدیدنظرخوانده به خواسته تنفیذ فسخ نکاح به خاطر اینکه زوجه قرن می باشد با توجه به محتویات پرونده و نظریه پزشکی قانونی و اینکه زوجه در لایحه تجدیدنظرخواهی وجود عیب را پذیرفته النهایه مدعی است قابل معالجه می باشد لذا دادنامه موجه می باشد و زوجه دلیل موجهی که موجب نقض دادنامه موصوف شود ارائه نکرده است و از حیث اصول دادرسی نیز فاقد اشکال می باشد لذا با اصلاح دادنامه با حذف جمله اعمال حق فسخ زوج و تبدیل آن به (حکم به تنفیذ فسخ نکاح) ضمن رد دادخواست تجدیدنظر دادنامه تجدیدنظرخواسته را با اصلاح مذکور تأیید نموده است. متعاقباً زوجه خانم ن.خ. طی دادخواست فرجامی و لایحه فرجامی پیوست نسبت به دادنامه دادگاه محترم تجدیدنظر مذکور اعتراض و ضمن تکرار مطالب قبلی و اظهار اینکه دادگاه فرصت دفاع که حق مسلم اینجانبه است را از بنده سلب نموده فرجام خواهی و تقاضای نقض دادنامه فرجام خواسته را نموده است و زوج آقای ح.م. نیز طی لایحه مشروح پاسخ از دادخواست و لایحه فرجامی زوجه داده است بدین جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (۲۶ دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است. لازم به ذکر است که زوج آقای ح.م. طی لایحه تقدیمی به محضر معاون اول ریاست محترم دیوان عالی کشور جناب حاج آقا نیری تقاضای تسریع در رسیدگی نموده است که دستور فرموده اند مقتضی است خارج از نوبت رسیدگی شود که ضمیمه پرونده گردید.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده و مدارک موجود در خصوص اعتراض و فرجام خواهی زوجه خانم ن.خ. به طرفیت فرجام خوانده شوهرش آقای ح.م. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان قم که در تأیید دادنامه شماره ۰۰۰۹۶۰ـ۱۷/۷/۹۱ شعبه ۱۸ دادگاه عمومی حقوقی قم (مبنی بر تأیید و تنفیذ فسخ نکاح اعمال شده از سوی زوج آقای ح.م. به لحاظ وجود عیب قرن) صادر گردیده است متذکر می گردد اعتراض و فرجام خواهی وارد نمی باشد زیرا آنچه در شرع مقدس اسلام و همین طور در قانون مدنی و غیره مطرح است که موجب حق خیار فسخ نکاح می باشد عیوب خمسه است که یکی از آنها عیب (قَرَن) می باشد که احیاناً در بعضی از زن ها مشاهده می گردد و به مجرد وجود یکی از عیوب مذکور خواه صعب العلاج یعنی غیرممتنع العلاج باشد یا نه به هر صورت که باشد مجوز فسخ نکاح می باشد به این معنی که عیب موجود باعث بطلان عقد نکاح نمی گردد و عقد صحیح است نهایت اینکه اگر مثلاً در موضوع پرونده زوج راضی به عقد و ازدواج انجام شده و به شروع ادامه زندگی با همسرش باشد هیچ اشکالی ندارد و می توانند با هم زندگی کنند و لیکن اگر پس از اطلاع از عیب راضی به شروع و راضی به ادامه زندگی نباشد می تواند عقد را فسخ کند و بدون نیاز به اجرای صیغه طلاق نسبت به هم نامحرم می شوند و آنچه را که فرجام خواه محترم خواسته که کارشناس بیماران (کر و لال) حضور پیدا کند تا بتواند واسطه قرار گیرد و مدافعات و مطالب زوجین کر و لال را به دادگاه منتقل کند در موضوع پرونده مؤثر نمی باشد چون مجرد عیب قرن موجب حق فسخ است و هیچ گونه دفاعی راجع به آن پذیرفته نمی شود. به هر تقدیر با فرجام خواهی موافقت نمی شود و ضمن ابرام دادنامه فرجام خواسته پرونده طبق ماده ۳۹۶ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب جهت اقدام مقتضی به دادگاه عودت داده می شود.
رئیس شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ افشاری