عنوان: دادگاه صالح در دعوای مطالبه مهریه پس از انحلال نکاح

پیام: با وقوع طلاق و انحلال نکاح، اگرچه عنوان مهریه کماکان باقی است ولی مطالبه آن را نمی توان از شقوق دعاوی خانوادگی تلقی کرد که در صلاحیت دادگاه خانواده باشد بنابراین صلاحیت دادگاه بر حسب قواعد عام صلاحیت محلی تعیین می گردد.


مستندات: ماده 11 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9209970906100679
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/07/29
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

این است که خانم ل.ن. فرزند ن. سی ساله خانه دار ساکن… دادخواستی به خواسته ی مطالبه طلب به طرفیت آقای ح.ق. تقدیم دادگستری کرج و اظهار داشته که به موجب طلاق نامه پیوست در تاریخ 27/12/91 از خوانده جدا شدم و نامبرده طی توافق بایستی هر ماه نیم سکه بهار آزادی از مهریه ما فی القباله را بپردازد لذا مستنداً به ماده 1082 و تبصره الحاقی 29/4/76 آیین نامه اجرایی به ماده مذکور و ماده 198 قانون آیین دادرسی مدنی تقاضای محکومیت خوانده را دارم .
پرونده به شعبه 31 دادگاه عمومی حقوقی ارجاع و این شعبه با توجـه به این که محـل سکـونت خـوانده تهـران اعلام شده به استناد ماده 11 قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادگاه های تهران صادر و پرونده به شعبه 185 ارجاع و این مرجع با این استدلال که دعوی ناشی از قرار داد است و قرارداد نیز در کرج بود ه و این که خواسته مطالبه مهریه است و طلاق عنوان مهریه را تغییر نمی دهد لذا مستنداً به ماده 12 قانون حمایت از خانواده قرار عدم صلاحیت به شایستگی صلاحیت شعبه 31 دادگاه عمومی کرج صادر کرده و با حـدوث اختلاف پرونـده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است .

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به این که مهریه از انواع دین است و با وقوع طلاق و انحلال خانواده گرچه عنوان مهر بدان صادق است ولی مطالبه آن را از شقوق دعاوی خانوادگی نمی توان تلقی کرد لذا مورد از مصادیق ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی تشخیص و قرار صادره از دادگاه عمومی تهران نقض و با تأیید قرار صادره از دادگاه عمومی کرج حل اختلاف می نماید.
مستشاران شعبه 1 دیوان عالی کشور
حیدری قاسمی- علیزاده