عنوان: دعوای فسخ نکاح به دلیل پنهان کردن ازدواج قبلی

پیام: صرف پنهان کردن ازدواج قبلی توسط زوجه، با وصف باکره بودن وی، موجبی برای فسخ نکاح نمی¬باشد چرا که عقد مبتنی بر این شرط واقع نشده است.

شماره دادنامه قطعی :
9109970909900322
تاریخ دادنامه قطعی :
1391/07/11
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

برابر محتویات پرونده خواهان آقای م.ف. فرزند ک.، 34 ساله کارمند ساکن با وکالت خانم الف. و ح.م. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه به طرفیت همسرش خانم الف.غ. فرزند م.، 26 ساله، کارمند، ساکن به جهت تدلیس و فریب در ازدواج و پرداخت کلیه هزینهها و خسارات دادرسی و حقالوکاله تقاضای رسیدگی نموده است و توضیح داده شده که خواهان در تاریخ 13/12/89 با خوانده ازدواج نموده و عقد یاد شده بر این اساس بوده که خوانده تا به¬حال ازدواج ننموده است که متأسفانه بعد از وقوع عقد و قبل از هرگونه نزدیکی و مراسم عروسی خواهان مطلع می¬شود که خوانده حدود سه سال در عقد ازدواج شخصی دیگر بوده است و موضوع عقد را پنهان داشتهاند، موضوع دادخواست پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه محترم 271 دادگاه عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. در جلسه مورخه 23/6/90 دادگاه خانواده  شعبه 271 وکیل زوج خواسته وی را به شرح دادخواست تقدیمی توضیح داده است و خوانده دعوی نیز اظهار داشته دفاع من به شرح لایحهای است که تقدیم دادگاه میکنم و ضمناً اظهار داشته که من ازدواج قبلی خود را به اطلاع زوج رسانده بودم و ایشان مطلع بود و چون دوشیزه بودم در شناسنامه ازدواج قبلی پاک شد من با همسر قبلی رابطه زناشوئی نداشتهام و در حال حاضر هم دوشیزه هستم و حاضرم به پزشکی قانونی معرفی شوم، کپی پزشکی در خصوص گواهی بر باکره بودن زوجه قبل از عقد خوانده با خواهان ضمیمه اوراق پرونده شده است، خواهان با تقدیم لایحه در بخشی از آن به اینکه عقد ازدواج ما با خوانده بر این اساس بوده که هر دو سابقه ازدواج نداشتهایم و چون [بعد] از عقد خلاف آن ثابت شده لذا تقاضای فسخ نکاح دادهام و زوجه نیز در بخشی از لایحه تقدیمی خود اظهار داشته بر فرض عدم اطلاع خواهان از عقد قبلی من، هیچ خللی به دو شرط ضمن عقد از جمله تجرّد و دوشیزگی خللی وارد نشده و آنچه شرط است دوشیزگی میباشد که من دوشیزه هستم و قبل از عقد با خواهان اقدام به اخذ گواهی پزشکی در این خصوص نمودم و از طرفی در جلسه خواستگاری خواهان با علم به ازدواج قبلی من اصرار به ازدواج با من را نمودند و متعاقباً اقدام به کارهای غیراخلاقی نمودند و دعاوی علیه اینجانب دادند که من هم دعوای تقابل در رابطه با عنن در زوج دادم که البته بعداً مسترد شده است کپی سند طلاق خوانده از همسر قبلی که از نوع طلاق بائن (غیرمدخوله) بوده ضمیمه اوراق پرونده شده است برابر گواهی پزشکی قانونی در معاینه انجام شده از زوجه در تاریخ 23/6/90 پرده بکارت وی حلقوی با لبه نسبتاً بلند و بدون پارگی گواهی شده است ضمناً زوجه در بخشی از یکی دیگر از لوایح خود، زوج را بر اساس دعوای تقابل قبلی دارای عنن دانسته است و زوج به پزشکی معرفی شده ولی وکیل وی گفته هزینه آن بالا میباشد [و] تقاضا نموده که زوجه هزینه آنرا که مدعی عنن در زوج است پرداخت نماید، پرونده مربوط به طلاق زوجه از همسر قبلی مطالبه و مورد مطالعه دادگاه قرار گرفته شده و از آن خلاصهبرداری گردیده که تقاضای طلاق به¬صورت توافقی بوده و در صورتجلسه آن زوجین اعتراف نمودهاند که هیچ رابطه زناشوئی با هم نداشته و زوجه اظهار داشته که باکره است، مجدداً خواهان و خوانده با تقدیم لوایح مجدد مطالب گذشته را تکرار نمودهاند، و در جلسه مورخه 6/9/90 دادگاه، خوانده ضمن اینکه طلاق خود را در حال باکره بودن از همسر قبلی توضیح داده اظهار داشته که من موضوع ازدواج قبلی را به خواهان گفتم اما در مراسمات مطرح نشد و کسی هم از ما سئوال نکرد، بعضاً شهود تعرفه شده از سوی خواهان اذعان نمودهاند که موضوع ازدواج قبلی زوجه در جلسات بلهبرون و عقد مطرح نگردید، شعبه محترم 271 دادگاه عمومی خانواده دو  پس از بررسی و تحقیقات انجام شده به موجب دادنامه شماره 0001556- 25/10/90 با توجه به محتویات پرونده و مفاد دادخواست تقدیمی از ناحیه خواهان آقای م.ف. با وکالت خانم الف. و آقای ح. شهرت هر دو م. به طرفیت همسرش خانم الف.غ. به خواسته فسخ نکاح به جهت تدلیس در امر ازدواج و ملاحظه اظهارات طرفین و وکلاء آنان و با عنایت به اینکه در عقد ازدواج طرفین پرونده شرط عدم ازدواج دیگری برای زوجه شرط نشده و زوجه نیز باکره میباشد و مستنداً به مفهوم مخالف ماده 1128 قانون مدنی حکم به رد دعوای خواهان در رابطه با فسخ نکاح صادر نموده است، رأی دادگاه پس از ابلاغ از سوی زوج آقای م.ف. با وکالت خانم ز.م. مورد اعتراض قرار گرفته و با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و عدم توجه دادگاه بدوی به دلائل و مستندات وی و گواهی شهود و عدم ارائه دلیل از سوی زوجه مبنی بر مطلع بودن زوج از ازدواج قبلی زوجه و کلمات ارسالی از زوجه به زوج در پیامک ¬ها که همگی حاکی از بیاطلاعی زوج بوده لذا تقاضای تجدید نظر نموده است، وکیل زوجه نیز در رد تجدید نظرخواهی زوج با بیان اینکه هیچگونه تردیدی در ازدواج زوجین در این پرونده صورت نگرفته لایحهای تقدیم دادگاه کرده است پرونده در شعبه محترم دوم دادگاه تجدیدنظر استان  مطرح و بدواً به لحاظ مبهم بودن تاریخ ابلاغ را در موعد مقرر، پرونده به دادگاه بدوی عودت داده شده تا رفع ابهام نماید که متعاقباً اعلام گردیده که تجدیدنظرخواهی در موعد مقرر بوده است و پرونده به دادگاه تجدیدنظر عودت داده شده است، متعاقباً شعبه محترم دوم دادگاه تجدیدنظر استان  به موجب دادنامه شماره 000397- 31/2/91 با توجه به اوراق و محتویات پرونده و اظهارات تجدیدنظرخوانده موضوع ازدواج سابق مشارالیها به تجدیدنظرخواه اطلاع داده شده و تجدیدنظرخوانده نیز جهت اطمینان و اثبات دوشیزه بودن خود مبادرت به اخذ گواهی پزشکی نموده و دادنامه تجدیدنظرخواسته نیز موافق موازین صادر شده و ایرادی از حیث شکلی یا ماهوی که موجب نقض گردد ارائه نشده لذا با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است، سپس زوج آقای م.ف. با وکالت خانم ز.م. در اعتراض به دادنامه فرجام¬خواسته که در آن دادنامه تجدیدنظرخواسته تأیید گردیده با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و تکرار مطالب گذشته آنرا مخدوش دانسته و فرجام¬خواهی کرده است و وکیل زوجه نیز با تبادل لایحه در رد فرجام خواهی تقاضای قطعی شدن دادنامه را نموده و پرونده برای فرجام خواهی به دیوان عالی کشور ارسال و مآلاً برای بررسی به این شعبه ارجاع شده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حسن افشاری عضو ممیز و دقت در اوراق پرونده و دادنامه شماره 000397-31/2/91 فرجام¬خواسته مشاوره نموده چنین رأی می¬دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص فرجام¬خواهی آقای م.ف. فرزند ک. با وکالت خانم ز.م. به طرفیت همسرش خانم الف.غ. فرزند م. در اعتراض به دادنامه شماره 000397- 31/2/91 صادره از شعبه محترم دوم دادگاه تجدیدنظر استان  که به موجب آن رأی شماره 0001556- 25/10/90 شعبه محترم 271 دادگاه عمومی خانواده دو مبنی بر حکم به رد فسخ نکاح فیمابین فرجام¬خواه و فرجام¬خوانده تأیید گردیده است، با امعان نظر و مداقه در جامع از اوراق و محتویات پرونده اولاً- برابر قرائن و امارات مندرج در پرونده زوج فیالجمله قبل از اجراء عقد با زوجه از ازدواج قبلی زوجه اطلاع یافته و بر همین اساس زوجه جهت جلب اطمینان بیشتر زوج در خصوص اینکه با همسر قبلی در عقد بوده و زناشوئی با وی نداشته و باکره است اقدام به اخذ گواهی در خصوص باکره بودنش به هنگام ازدواج با فرجام¬خواه کرده و عدم مطرح شدن ازدواج قبلی زوجه در مجلس بلهبرون و یا عقد یک امر متعارف بوده که طرفین نخواسته[اند] بستگان از این موضوع مطلع باشند و ثانیاً- قید عدم ازدواج قبلی زوجه جزء شروط ضمن عقد بصورت لفظی ذکر نشده و اجراء صیغه عقد مبنیاً بر قید مذکور نیز فاقد ادله و مدارک اثباتی قابل استناد است و آنچه که به¬عنوان قید و شرط در عقدنامه ذکر شده دوشیزه بودن (باکره بودن) زوجه است که هم اکنون نیز برابر گواهی پزشکی قانونی نامبرده باکره میباشد. بنابه¬مراتب یاد شده و ضمن رد فرجام¬خواهی، دادنامه فرجام¬خواسته در تأیید دادنامه تجدیدنظرخواسته ابرام می¬گردد و پرونده در اجراء ماده 396 قانون آیین دادرسی مدنی به دادگاه صادرکننده حکم ارسال می¬شود.
 رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور- مستشار
 انصاری – افشاری