عنوان: عیوب موجب فسخ نکاح

پیام: بیماری صرع از عیوب مجوز فسخ نکاح نیست و در صورتی از موارد تدلیس در عقد و مجوز فسخ عقد نکاح خواهد بود که جزو شرایط عقد عدم آن تصریح شود و یا عقد متبانیاً بر آن منعقد شود.

شماره دادنامه قطعی :
9209970909900004
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/01/07
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خواهان زوج آقای خ.ف. فرزند ع.، 30 ساله، شغل آزاد با وکالت آقای م.الف. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم محاکم حقوقی سمنان، پیوست سند نکاحیه و غیره به طرفیت خوانده همسرش خانم ف.خ. فرزند م.، 21 ساله، خانه دار، محل اقامت زوجین سمنان، تقاضای صدور حکم به فسخ نکاح، به علت عدم سلامت جسمانی و ابتلاء زوجه به بیماری صرع نموده است و وکیل مذکور اظهارداشته، طبق سند نکاحیه موکلش با خوانده در تاریخ 23/8/87 عقد ازدواج دائم جاری و پس از تشکیل زندگی مشترک، متوجه حرکات غیر متعارف زوجه می گردد که با مراجعه به اطباء متذکر می شوند، ایشان دچار بیماری صرع می باشد که تلاش و زحمت موکل در بهبودی زوجه بی ثمر بوده و چون خوانده با پنهان کاری و مخفی نگاه داشتن عیب مذکور در هنگام ازدواج و با سالم جلوه دادن خود، تدلیس نموده، لذا تقاضای صدور حکم مبنی بر فسخ نکاح و خسارات وارده نموده است و در جلسه اولیه آن را به تنفیذ و تأیید فسخ نکاح تغییر داده است و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه 2 دادگاه حقوقی سمنان مطرح و دکتر ن.الف. متخصص مغز و اعصاب، نوشته خانم ف.خ. در تاریخ 8/2/88 به عنوان تشنج تحت نظر اینجانب بودند. اولین حمله ایشان در فروردین 88 و در بیمارستان فاطمیه رخ داده و تحت نظر می باشند و با دارو تشنج کنترل شده است و دادگاه مذکور پس از تحقیقات انجام شده از زوج و وکیلش که اظهار داشته اند، خواسته به شرح دادخواست می باشد و از خوانده که اظهار داشته، اولین بار در فروردین 88 حالم بهم خورد که بعد از مراجعه به دکتر متوجه شدم صرع دارم. خودش هم (خواهان) مرا به دکتر برد و متوجه موضوع شد و نکاح را فسخ نکرد و الان این ادعا را مطرح می کند تا من را از مهریه ام محروم کند. چون مهریه ام را به اجرا گذاشته ام و هر ماه یک ربع سکه بهار آزادی تقسیط شده است و تاکنون چنین ادعایی نکرده است. ضمن اینکه طبق نظر پزشک که تصویر آن را ارائه می دهم، من بهبود یافته ام. در دادنامه شماره 000151 ـ 3/2/91 در خصوص دادخواست آقای م.الف. به وکالت از آقای خ.ف. به طرفیت خانم ف.خ.  فرزند م. به خواسته تأیید و تنفیذ فسخ نکاح، به علت عدم صحت و سلامت جسمانی (وکیل خواهان در اولین جلسه دادرسی خواسته را تغییر داد) و پس از توضیح و شرح دادخواست و نقل اظهارات طرفین، اولاً رابطه زوجیت دائم بین نامبردگان را طبق مدارک موجود محرز دانسته است و ثانیاً بیماری صرع را از عیوب موجب فسخ ندانسته و تدلیس مجوز فسخ نکاح را نیز محقق ندانسته به شرح مذکور در دادنامه؛ لذا دعوای خواهان را غیر وارد و به استناد مواد قانونی مدنی که ذکر نموده، حکم به بطلان دعوای خواهان صادر نموده. ضمن اینکه زوج را ارشاد نموده به اینکه در صورت اصرار به جدایی، می تواند از طریق طلاق اقدام نماید که از ناحیه زوج و وکیلش مورد اعتراض واقع شده و طی دادخواست تجدیدنظر، تقاضای تجدیدنظر نموده است. لذا پرونده در شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان سمنان مطرح و در دادنامه شماره 000537 ـ 22/4/91 تجدیدنظرخواهی را غیر وارد تشخیص، زیرا علاوه بر اینکه استدلال دادگاه موجه می باشد، نظر به اینکه زوج حسب مندرجات پرونده و لوایح تقدیمی وکیلش، از بیماری زوجه مطلع شده و در پی مداوای وی برآمده است و با توجه به فوری بودن اعمال حق فسخ که رعایت نشده، لذا ضمن رد اعتراض دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است. متعاقباً زوج آقای خ.ف.، طی دادخواست فرجامی و لایحه پیوست نسبت به دادنامه دادگاه تجدیدنظر فوق اعتراض و فرجام خواهی نموده است و زوجه خانم ف.خ. نیز در لایحه تقدیمی از دادخواست و لایحه فرجامی زوج پاسخ داده است. بدین جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (26 دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجام خواهی زوج آقای خ.ف. به طرفیت فرجام خوانده، زوجه اش خانم ف.خ. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان سمنان که در تأیید دادنامه شماره 0000151 ـ 3/2/91 شعبه 2 دادگاه حقوقی سمنان، مبنی بر حکم به بطلان دعوای زوج به خواسته فسخ نکاح، به علت عدم سلامت جسمانی زوجه و ابتلاء وی به بیماری صرع صادر گردیده است، متذکر می گردد اعتراض و فرجام خواهی وارد نمی باشد. زیرا اولاً طبق محتویات پرونده، عارضه صرع حدود پنج ماه و نیم بعد از عقد ازدواج و تشکیل زندگی مشترک حادث شده است و همان طور که ذکر شد آقای دکتر ن.الف. متخصص مغز و اعصاب، نوشته خانم ف.خ. در تاریخ 8/2/88 به عنوان تشنج تحت نظر اینجانب بودند. اولین حمله ایشان در فروردین 88 و در بیمارستان فاطمیه رخ داد که تشنج وی با دارو کنترل شده است. بنابراین قبل از وقوع عقد بیماری مذکور وجود نداشته و ادعای پنهان کاری و مخفی نمودن و تدلیس هنگام عقد بلاوجه می باشد؛ و ثانیاً بر فرض اینکه قبل از عقد نیز وجود داشته (که البته طبق اعلام پزشک وجود نداشته)، لیکن بیماری صرع از عیوب مجوز فسخ نکاح نمی باشد و تدلیس مجوز فسخ نکاح نیز محقق نشده است. زیرا در صورتی تدلیس مجوز فسخ نکاح محقق می شود که در ضمن صیغه عقد نکاح، لفظاً سلامت از بیماری مذکور شرط شود و یا عاقد صیغه عقد نکاح را مبتنیاً بر سلامت از بیماری مذکور جاری نماید و در موضوع پرونده چنین شرط و ابتنائی محقق نشده است؛ و ثالثاً بر فرض تحقق تدلیس، مجوز فسخ نکاح (که البته محقق نیست) در صورتی حق خیار فسخ تعلق می گیرد که زوج پس از اطلاع فوری فسخ نماید و در موضوع پرونده رعایت نشده است. زیرا زوج پس از اطلاع اقدام به معالجه و مداوا نموده است. لذا با فرجام خواهی موافقت نمی شود و ضمن رد فرجام خواهی و ابرام دادنامه فرجام خواسته فوق، پرونده طبق ماده 396 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب جهت اقدام مقتضی به دادگاه عودت داده می شود.
رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ مجتهدزاده