عنوان: تأثیر رابطه نامشروع زوجه بر اجرت‌المثل ایام زوجیت

پیام: رابطه نامشروع زوجه از مصادیق بارز سوء معاشرت وی نسبت به زوج است و موجب انتفاء تعلق اجرت المثل به وی خواهد شد.

شماره دادنامه قطعی :
9309970906100256
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/04/30
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

این است که آقایان الف.ب .و ر.ح. به وکالت از آقای م.گ. فرزند ع.، کارگر دادخواستی به خواسته ی، صدور گواهی عدم امکان سازش، منضم به تصاویر اسناد نکاحیه و سجلی به طرفیت خانم ز.ع. تقدیم دادگستری شهرستان و اظهار داشته اند که موکل اینجانبان در تاریخ 16/12/79 طی سند نکاحیه شماره 251538 تنظیمی در دفتر شماره . . . با خوانده محترمه ازدواج دائم کرده که حاصل آن نیز یک فرزند مشترک بنام ش. است، اکنون به دلیل اختلاف پیش آمده خواستار صدور حکم طلاق است، در مورد حضانت فرزند مشترک در دادگاه اتخاذ تصمیم شود استدعای صدور حکم دارد.
در مرحله تعرفه به مشاوره زوجه در جلسه شرکت نکرده و در نتیجه پرونده به محکمه اعاده گردیده، در جلسه شورای حل اختلاف نیز خواهان حضور یافته و پرونده از آمار کسر و اعاده شده است.
دادنامه شماره 01631-12/11/91 حاکی از محکومیت زوج به پرداخت مهریه در حق زوجه است که غیابی صادرشده و مشخص نیست که قطعی شده یا نه، در جلسه دادرسی مورخ 14/1/92 نیز طرفین حضور نیافته اند وکیل خواهان طی لایحه ای مدعی شده که سعی وی برای انصراف موکلش از جدایی مؤثر نبوده و درخواست صدور حکم دارد، دادگاه قرار ارجاع امر به داور صادر که خواهان آقای م.ع. را تعرفه کرده، نظریه مشارٌالیه حاکی از وجود اختلاف و عدم تفاهم است و نهایتاً عدم موفقیت داور را در ایجاد سازش بین زوجین اعلام کرده است، ح.ع. داور زوجه بالعکس می گوید خوانده مُصر به ادامه زندگی با زوج است و قصد جدایی ندارد، دادگاه در جلسه مورخ 2/3/92 جهت تعیین مبالغ نفقه و اجرت المثل زوجه قرار ارجاع امر به کارشناس صادر کرده و اضافه کرده که نفقه ایام عده نیز لحاظ و مشخص گردد در این مرحله خانم خوانده آقای و.ز. را به عنوان وکیل خویش معرفی کرده است، کارشناس در نظریه ارائه شده جمع اجرت المثل را مبلغ 000/385/8 تومان، نفقه ایام عده را هفت صد پنجاه هزار تومان اعلام کرده این نظریه مورد اعتراض خواهان قرارگرفته وی مدعی شده که همسرش کاری انجام نداده که مستحق دریافت اجرت المثل باشد چه حتی غذا را مادرش درست می کرده و او نیز چهارصد پنجاه هزار تومان حقوق می گیرد، خوانده نیز به نظریه معترض و مدعی شده که مبالغ تعیین شده کافی نبوده است، دادگاه با تلقی به قبول اعتراض به نظریه کارشناسی قرار ارجاع امر به هیئت کارشناسی صادر کرده است و هیئت کارشناسی منتخب نیز نظریه کارشناس قبلی را تأیید کرده است.

در جلسه مورخ 7/10/92 وکیل خواهان اظهار داشته مهریه زوجه در حال پرداخت است نفقه جاریه نیز هرماه به حساب وی واریزشده و می شود و طلبی ندارد در مورد اجرت المثل زوجه به اتهام رابطه نامشروع محکوم شده و نبایستی پرداخت شود »منظور این است که طلاق بی جهت و بی دلیل نمی باشد«
وکیل زوجه اظهار داشته زوجه سوء رفتار نداشته و خلافی نکرده که مستحق اجرت المثل نباشد، گرچه شرط تنصیف دارند و موکل درخواست اجرای شرط تنصیف را دارد.
زوج اظهار داشته یک دستگاه اتومبیل پراید دارم که چهار سال قبل خریده ام و قیمت فعلی آن را نمی دانم، سه دانگ خانه مال من است که ارثیه پدری است، که خوانده نیز اعلام کرده قبول دارم که خانه ارثیه پدری است ولی مالک است.
دادنامه شماره 978-19/9/92 حاکی است که خانم به اتهام رابطه نامشروع با الف.ر. به 74 ضربه شلاق و الف. نیز به 40 ضربه شلاق محکوم شده اند، وکیل زوج اظهار داشته، حضانت فرزند مشترک با توجه به عدم صلاحیت خوانده به عهده پدر است »فرزند مشترک متولد 1383 می باشد« دادگاه با استماع اظهارات متداعیین ختم رسیدگی اعلام و با توجه به اقرار زوجه به دریافت نفقه جاریه، گواهی عدم امکان سازش صادر و زوج را مکلف به پرداخت نقدی مهریه و نفقه ایام عده کرده است و برای مادر نیز وقت ملاقات فرزند را تعیین کرده است.
خواهان بدوی از دادنامه پس از ابلاغ تجدیدنظرخواهی کرده، مطلب اساسی لایحه این است که در مورد مهریه قبلاً حکم صادرشده و تقسیط نیز گردیده و در حال پرداخت است و نبایستی مورد حکم قرار می گرفت، زوجه مرتکب خلاف شرع شده لذا پرداخت اجرت المثل بی وجه است.
وکیل تجدیدنظر خوانده مدعی شده دادنامه محکومیت موکله اش غیرقطعی است واصل آن نیز تبانی بوده است؟! و تنصیف نیز که شرط بین زوجین بوده و درخواست نیز شده مغفول مانده است، ولی مرجع تجدیدنظر تجدیدنظرخواهی را موجه ندانسته و ردّ کرده است، دادنامه در تاریخ 10/2/93 ابلاغ و در تاریخ 30/2/93 از آن فرجام خواهی شده است اشکالات مطروحه همان است که در مرحله تجدیدنظرخواهی مطرح بوده و پاسخ فرجام خوانده نیز تکرار مطالب قبل است لوایح حین الشور قرائت خواهد شد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش  عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده اجمالاً مبنی بر نقض دادنامه شماره 00065-30/1/93 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه قبل از اتخاذ تصمیم در مورد اجرت المثل وکیل فرجام خوانده درخواست اجرای شرط تنصیف را کرده و اجرای شرط مقدم است دادگاه می بایستی در مورد تنصیف بررسی و تحقیق می کرد بدیهی است که اجرت المثل در صورت فقد شرط تا تنصیف و یا عدم مطالبه اجرای شرط توسط زوجه قابل بررسی و لحاظ است و از طرفی دادنامه پیوست حاکی از محکومیت زوجه به اتهام رابطه نامشروع دون زنا است و ضروری بوده دادگاه پرونده استنادی را مطالبه و در صورت اقناع وجدانی و کیفیت دستگیری محکومٌ علیهما و احراز اینکه علت جدایی چیست و اگر همین امر است که از مصادیق بارز سوء معاشرت است اتخاذ تصمیم می نمود لذا فرجام خواهی وارد تشخیص و به استناد بند 3 و پنج ذیل ماده 371 و بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته نقض و پرونده جهت رسیدگی به شعبه منشأ دادنامه منقوضه اعاده می شود.
مستشاران شعبه 1 دیوان عالی کشور
قاسمی ـ علیزاده