عنوان: دخالت کارآموز در دعوای فسخ نکاح

پیام: در دعاوی که مرجع رسیدگی تجدیدنظر آن دیوا ن عالی کشور باشد، جنان چه وکیل خواهان کارآموز وکالت باشد دادگاه مبادرت به صدور قرار رد دادخواست می نماید.


مستندات: تبصره 3 ماده 6 قانون کیفیت أخذ پروانه دادگستری

شماره دادنامه قطعی :
9209970224500042
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/01/20
گروه رأی:
حقوقی

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست خانم ف.ق. با وکالت آقای ی.ک. به طرفیت آقای و.ر. به خواسته فسخ نکاح با عنایت به جامع محتویات پرونده ملاحظه تصویر مصدق سند ازدواج شماره 10500 صادره از سوی دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره 27 حوزه ثبت خوی احراز علقه زوجیت با نوع عقد دائم و با توجه به اینکه در دادخواست آمده نظر به اینکه توافقات قبل از ازدواج و خواستگاری بر مبنای شغل کارمند رسمی بودن بنا بوده مع الوصف موکله در کوتاه مدت از زندگی مشترک متوجه شده که خوانده فاقد وصف بوده و خواهان در جلسه رسیدگی اظهار داشته شرط من جهت ازدواج با خوانده یک داشتن خانه و دو، کارمند باشد، بوده خوانده پسر دایی مادرم می باشد، ولی کارمند نیستند ایشان در شرکت م. کار می کنند ولی در ازدواج گفته در شرکت الف. هستم چون کارمند رسمی نیستند مرا فریب داده اند لذا درخواست فسخ نکاح دارم و مسکنی نیز ندارند حدود یک ماه زندگی مشترک داشتیم به خاطر ضرب و جرح از خانه (زندگی مشترک) خارج شدم و یکی دو ماه بعد از عروسی متوجه شدم کارمند نیستند نظر به اینکه عقد بر مبنای داشتن مسکن و کارمند بودن جاری نشده و شرط ضمن عقدی نیز در این خصوص در عقد نامه ملاحظه نمی شود لذا خواسته خواهان را مردود تشخیص و مستنداً به مواد 1119 و 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید و با توجه به اینکه احد از وکلای خواهان به نام آقای الف.م. کارآموز وکالت می باشد و مشارالیه حق وکالت در دعاوی که مرجع تجدیدنظر از آن احکام دیوان عالی کشور می باشد را ندارند لذا دادگاه مستنداً به تبصره 3 ماده 6 قانون کیفیت أخذ پروانه دادگستری و 367 و 368 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد دادخواست در خصوص مشارالیه صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض و رسیدگی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رئیس شعبه 230 دادگاه عمومی خانواده تهران ـ محمدلو

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

درخصوص تجدیدنظرخواهی خانم ف.ق. به طرفیت آقای و.ر. از دادنامه شماره  00517مورخه 7/4/1391 شعبه محترم 230 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن در مورد دعوی مطروحه وی با وکالت آقای ی.ک. به طرفیت مشارالیه به خواسته فسخ نکاح به جهت فریب و تدلیس در نکاح در پرونده  کلاسه 90/1478 حکم به بطلان دعوی صادر گردیده وارد نمی باشد؛ زیرا رأی بر اساس مقررات و موازین قانونی صادر شده و ایرادی از حیث ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد وتجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارایه ننموده لذا بنا به مراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقـلاب در امور مدنی مصوب 21/1/79 ضمن رد اعــتراض معـــترض دادنامه معترض عنه را عیناً تأیید می نماید. رأی دادگاه به موجب ماده 368 و 397 قانون فوق الذکر ظرف بیست روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
رئیس شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
اصلانی ـ نحوی