عنوان: درخواست طلاق به‌دلیل استنکاف زوج از پرداخت نفقه

پیام: حکم طلاق به دلیل استنکاف زوج از پرداخت نفقه به استناد شرایط عقدنامه، علاوه بر لزوم استنکاف شش ماهه ازپرداخت نفقه منوط به تقاضای الزام زوج به پرداخت نفقه و عدم امکان الزام وی به انفاق است.

شماره دادنامه قطعی :
9209970909900155
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/04/09
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خواهان زوجه خانم ف.ش. فرزند الف. ، 39 ساله، خانه دار، طیّ دادخواست تقدیمی به سرپرست محترم مجتمع قضائی شهید مطهری مشهد پیوست کپی سند ازدواج و غیره به طرفیت خوانده شوهرش آقای ح.ب. فرزند م. ، 45 ساله، مهندس عمران، محلّ اقامت زوجین مشهد، تقاضای صدور حکم طلاق نموده است به لحاظ تحقق بعضی از شرایط ضمن عقد نکاح ازجمله بند یک از قسمت ب مبنی بر استنکاف زوج از پرداخت بیش از 6 ماه نفقه زوجه و توضیح داده که اینجانب خواهان (ف.ش.) به موجب سند رسمی ازدواج پیوست به عقد دائم خوانده محترم درآمده ام نظر به احکام صادره و محتویات پرونده 9001940/41/12 اجرای احکام زوج محترم با استنکاف از پرداخت نفقه (منتج به صدور برگ جلب سیّار شده است) و موجبات عسروحرج برای حقیر شده است لذا تقاضای صدور حکم به شرح ستون خواسته مبنی بر طلاق به همراه کلیه حقوق متصوره شرعی و قانونی را دارم و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه 38 دادگاه عمومی حقوقی مشهد مطرح و خواهان در لایحه تقدیمی نیز وضعیّت اخلاقی و سوء رفتار مستمرّ زوج را به طور مبسوط و مشروح ذکر نموده است و در جلسه اولیه دادگاه وکیل زوجه مطالب مذکور در دادخواست را تکرار و اظهار داشته نظر به اینکه حسب برگ جلب صادره مورخ 21/4/90 زوج محترم تا آن تاریخ از پرداخت حدّاقل نه ماه نفقات زوجه خود استنکاف ورزیده که منتج به صدور برگ جلب گردیده است لذا چون بند یک از قسمت ب شروط ضمن عقد نکاح محقق شده تقاضای صدور حکم به شرح ستون خواسته مورد استدعاست و وکیل خوانده اظهار داشته در پرونده کلاسه اجرای احکام که فوقاً به آن اشاره شد و زوجه مکلف به تمکین گردیده و قبل از صدور رأی از شعبه 41 دادگاه دادورز منزل و اثاث البیت را تأیید کرده است و در اجرائیه زوجه مکلف به تمکین شده لیکن متأسفانه جهت اینکه از همسرش تمکین نداشته باشد تقاضای تعیین کارشناس رسمی دادگستری را نموده است با توجه به اینکه پرونده اجرای احکام در حال جریان بوده و چندین کارشناس جهت پرونده مذکور تعیین گردیده است سررسید تعداد 12 عدد سکه بهار آزادی رسیده است و قاضی محترم دستور پرداخت داده که موکّل مبادرت به طرح دعوی اعسار می نماید و اعسار ایشان ردّ می گردد لیکن از طرف اجرای احکام اخطاری به وی واصل نگردیده است و به یک باره و با جلب در محل کار مواجه گردیده که سکه ها را پرداخت نموده است و با عنایت به اینکه پرونده اجرای احکام همچنان در حال رسیدگی می باشد زوجه همچنان در تمکین همسرش نمی باشد و پرونده به نحوی نیست که اجرائیه صادرشده باشد و چند ماه از آن گذشته باشد تا حق طلاق ایجاد شود بنابراین در پرونده حاضر نمی تواند از شرط ضمن العقد در سند نکاحیه استناد نماید لذا تقاضای ردّ دعوی مطروحه طلاق را نموده است و وکیل زوجه در پاسخ اظهار داشته باگذشت حتی یک روز از شش ماه مندرج در سند نکاحیه دو اثر بر آن بار می شود 1ـ استقرار حق مکتسبه طلاق به لحاظ تحقق شرط 2ـ امکان بازداشت و زندانی نمودن زوج، که البته پرداخت نفقه بعد از گذشت شش ماه امکان زندانی بودن زوج را سلب می نماید و حقّ طلاق مکتسبه ساقط نمی گردد و دادگاه قرار ارجاع امـر به داوری صادر نموده است. داور انتخابی خواهان در نظریه خود نوشته به توجّه به اطلاعاتی که بنده از زندگی زوج و زوجه دارم زوج به هیچ عنوان قصد ادامه زندگی ندارد و عملاً 2 سال است که هیچ تلاشی برای حفظ زندگی مشترک و سازش انجام نداده و به جای پرداخت حق وحقوق زوجه دائماً خود را پنهان می نماید چون زن صیغه ای دارد و با وی به ادامه زندگی مشغول می باشد و داور انتصابی زوج نیز در نظریه خود نوشته اینجانب شهادت می دهم که زوج همسر موقت اختیار کرده و 2 سال و چند ماه است که همسر خود را رها کرده و در این مدت هیچ تلاشی برای حفظ زندگی مشترک نکرده و دائماً با پنهان کردن خود قصد ایذاء و آزار زوجه را دارد که بدون حق وحقوق مجبور به طلاق شود و زوج حاضر به سازش نمی باشد و دادگاه پرونده اجرای احکام درخصوص نفقه و تمکین را مطالبه و خلاصه آن را منعکس نموده است و درنهایت دادگاه ختم دادرسی را اعلام و در دادنامه شماره 000949 ـ 10/4/91 درخصوص دعوی ف.ش. با وکالت س.ر.ح. به طرف ح. برادران با وکالت ب.س.آ. به خواسته صدور حکم طلاق به لحاظ تخلف زوج از برخی شروط ضمن عقد نکاح (تحقق برخی از شروط) ازجمله بند 1 از قسمت ب دایر بر استنکاف زوج از پرداخت بیش از شش ماه نفقه زوجه و پس از نقل اظهارات و مدافعات وکلای زوجه و زوج به شرح صورت جلسه فوق نوشته دادگاه باملاحظه دو پرونده اجرایی که یکی در مورد تمکین و دیگری در مورد نفقه جاریه که نفقه جاریه با پرداخت 12 عدد سکه بهار آزادی بابت نفقه جاریه و با اعلام رضایت زوجه پرداخت شده است و لیکن در مورد تمکین علی رغم اظهارنظر کارشناس بدوی و هیأت کارشناسان مبنی بر اینکه منزل تهیه شده مورد تأیید می باشد هنوز اجرانشده و زوجه به نظر می رسد که حاضر به تمکین نشده است درصورتی که هر دو اجرائیه در تاریخ 29/7/89 در یک زمان صادر گردیده است لیکن فقط نفقه اجراشده امّا تمکین هنوز اجرا نشده گرچه وکیل خواهان با استناد به نظر مرجع تشخیص و سایر مراجع عدم پرداخت نفقه در ظرف شش ماه را موجب ایجاد حق برای زوجه دانسته که بتواند از وکالتی که در سند نکاحیه دارد استفاده نماید ولیکن در مانحن فیه تمکین هم محقق نشده است و با عدم تمکین زوجه به نظر نمی رسد که محق برای استفاده از شرط مندرج در سند نکاحیه در مورد طلاق باشد با عنایت به مراتب فوق به نظر می رسد دعوی خواهان برای طلاق وارد نباشد لذا حکم به ردّ دعوی خواهان صادر نموده است که از ناحیه زوجه خانم ف.ش. با وکالت آقای س.ر.ح مورد اعتراض و طیّ دادخواست تجدیدنظر تقدیمی تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده در شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی مطرح و در دادنامه شماره 0001362 ـ 5/6/91 تجدیدنظرخواهی خانم ف.ش. با وکالت آقای ح. به طرفیت زوج آقای ح. ب. را وارد دانسته زیرا با توجه به محتویات پرونده تخلف زوج محرز است و شرط محقق گردیده و حق طلاق برای زوجه ایجادشده است لذا رأی تجدیدنظر را نقض و گواهی عدم امکان سازش صادر و به زوجه اجازه داده تا با بذل مهر یا مقداری از مهر و تعیین نوع طلاق با وکالتی که در سند نکاحیه دارد خود را مطلقه نماید. متعاقباً زوج آقای ح.ب. با وکالت ب.س.آ. نسبت به دادنامه شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر مذکور اعتراض و طیّ دادخواست فرجامی و لایحه پیوست فرجام خواهی نموده است و وکیل زوجه آقای س.ر.ح. نیز در پاسخ از دادخواست و لایحه فرجامی لایحه ای تقدیم و ضمیمه پرونده گردیده است بدین جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (26 دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجّه به محتویات پرونده درخصوص اعتراض و فرجام خواهی زوج آقای ح.ب. با وکالت ب.س.آ. به طرف فرجام خوانده زوجه اش خانم ف.ش. با وکالت س.ر.ح. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی که به موجب آن دادنامه شماره 000949 ـ 10/4/91 شعبه 38 دادگاه عمومی حقوقی مشهد مبنی بر حکم به ردّ دعوی خواهان (زوجه) به خواسته صدور حکم طلاق نقض و به تصوّر اینکه بند الف محقق شده گواهی عدم امکان سازش صادر و به زوجه اجازه داده تا با بذل مهریه یا مقداری از آن و تعیین نوع طلاق با وکالت حاصله از سند نکاحیه خود را مطلقه نماید متذکر می گردد اعتراض و فرجام خواهی وارد است زیرا بند الف از شرایط مندرج در عقدنامه عبارت است از استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه بنابراین تحقق بند الف متوقّف بر دو قید است 1 ـ مدّت شش ماه نفقه زوجه را ندهد 2 ـ الزام او به تأدیه نفقه ممکن نباشد و در موضوع پرونده الزام زوج ممکن بوده و پس از محکومیت زوج 10 عدد سکه را پرداخت نموده است. مضافاً اینکه پس از محکومیت زوجه به تمکین وجه عدم اجرای آن مشخص نمی باشد لذا با فرجام خواهی موافقت می شود و ضمن نقض دادنامه فرجام خواسته پرونده طبق بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر مزبور ارجاع می گردد.
رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ افشاری