عنوان: درخواست طلاق زوجه به دلیل ضرب و جرح

پیام: ضرب و شتم در صورتی مجوز طلاق است که همراه با سوءرفتار مستمر زوج بوده به گونه ای که زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید و یک بار ایراد ضرب، عرفاً، زوجه را در عسروحرج قرار نمی دهد.

شماره دادنامه قطعی :
9309970908300392
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/07/06
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

خانم س.ط. دادخواستی به طرفیت آقای ح.ر. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق) به لحاظ سوء معاشرت و سوء رفتار تقدیم دادگستری شهرستان تاکستان نموده که رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی (حقوقی) این شهرستان محول گردیده است خواهان در شرح دادخواست بیان داشته طبق عقد نامه پیوست از مورخ 3/9/78 همسر شرعی و قانونی خوانده بوده و هستم لیکن با توجه به اینکه نامبرده به هیچ یک از موازین و معیارهای شرعی و قانونی امر ازدواج پایبند نبوده و به دفعات مکرر اینجانب را مورد ضرب و شتم قرارداده که پرونده در شعبه 101 جزایی منجر به صدور رأی محکومیت وی گردیده همچنین سوء معاشرت وی در منزل و خانواده ادامه زندگی مشترک را برای اینجانب غیر ممکن نموده است لازم به ذکر است که نامبرده اعتیاد به مشروبات الکلی دارد و ساعات مختلفی از شبانه روز از حالت عادی خارج بوده و موجبات عدم تأمین جانی و حیثیتی اینجانب را فراهم آورده است لذا ضمن اعلام کراهت اینجانب از ادامه زندگی تقاضای صدور حکم طلاق مورد استدعاء است خوانده آقای الف.ب. وکیل پایه یک دادگستری را به عنوان وکیل مدافع خود معرفی و نامبرده در پرونده مداخله کرده است اولین جلسه دادگاه در تاریخ 5/11/92 با حضور خواهان و خوانده و وکیل وی تشکیل گردیده خواهان اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است به خاطر سوء معاشرت و عدم تأمین جانی تقاضای طلاق دارم نصف مهریه ام را می بخشم در قبال طلاق و در حال حاضر از نامبرده تنفر دارم با توجه به اینکه پرونده کیفری دارند نامبرده شرب خمر می نماید خوانده اظهارداشته پانزده سال است ورزشکار هستم بنده با نامبرده پانزده سال است با هم ازدواج کرده ایم هم اکنون از وی تقاضای فرزند مشترک را دارم و هم اکنون یک سال است از همدیگر جدا زندگی می کنیم بنده حاضر نیستم که طلاق بدهم سپس وکیل خوانده اظهار داشته با توجه به اینکه موکل و همسرش در جلسه دادگاه حضور دارند و موکل صراحتاً اعلام داشته که همسرش را دوست دارد مواردی که خواهان در دادخواست اعلام کردند از مواردی نمی باشد که زوجه بتواند به استناد آن درخواست طلاق نماید زیرا در زندگی اختلاف وجود دارد و صدمات اعلام شده در دادنامه استنادی از طریق قسم اثبات شده است و به فرض هم موکل وی را مورد ایراد ضرب قرار دهد از مواردی که زندگی زناشویی را پاک برهم زند نمی باشد لذا تقاضای رد دعوی خواهان را دارم و تقاضای بازگشت زوجه به زندگی مشترک را دارم دادگاه موضوع را به داوری ارجاع زوجین هر یک داور خود را تعیین نموده و درنهایت تلاش داوران در جهت سازش فی مابین زوجین مؤثر واقع نشده است دادگاه از طریق کلانتری محل در خصوص اخلاق و خصوصیات اخلاقی و اجتماعی زوج تحقیق نموده و پرونده استنادی را نیز مطالبه کرده است نتیجه تحقیقات محلی حکایت از تأیید اظهارات زوجه دارد و محتوای پرونده استنادی به شماره 90322 اجرای احکام کیفری موضوع شکایت خانم س.ط. به طرفیت آقای ح.ر. و خانم الف.ر. دایر به ضرب و جرح عمدی می باشدکه موضوع پس از رسیدگی طی دادنامه 19-26/2/92 (با قسامه) حکم به محکومیت مشتکی عنهما به پرداخت دیه در حق شاکیه صادر گردیده و با توجه به قطعیت دادنامه جهت اجرای حکم به دایره اجرای کیفری ارسال گردیده است از طریق دفتر دادگاه سوابق کیفری خوانده نیز استعلام گردیده است دادگاه زوجه را جهت تست حاملگی به پزشکی قانونی معرفی کرده و گواهی شماره 13146-30/11/92 پزشکی قانونی بار و حمل وی را منفی اعلام کرده است سپس دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه 1728-30/11/92 ضمن احراز علقه و رابطه زوجیت فی مابین زوجین نظر به اینکه تلاش دادگاه و داوران در اصلاح ذات البین و استمرار زندگی مشترک مؤثر واقع نشده و داور زوجه ادامه زندگی را غیر میسر و باعث مشقت و سختی دانسته و حسب گواهی پزشکی قانونی زوجه باردار نیست و حضانت نیز منتفی است از آنجا که حالت عسروحرج برای زوجه حسب دادخواست تقدیمی و تحقیقات انجام شده از وضعیت اخلاقی و اجتماعی خوانده پرونده استنادی شعبه 101 دادگاه جزایی که خوانده محکوم به ایراد ضرب و جرح عمدی گردیده محرز است و تداوم زندگی مشترک موجب مشقت زوجه شد و تحمل آن را مشکل می نماید بنابراین دادگاه مستنداً به ماده 1133 قانون مدنی و ماده 26 قانون حمایت خانواده گواهی عدم امکان سازش را اعلام و صادر نموده است تا زوجه با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق با توجه به موازین قانونی و شرعی در قبال بذل نصف مهریه خود را مطلقه نماید ضمناً طلاق از نوع خلعی می باشد آقای ح.ر. با وکالت آقای الف. ب. از رأی صادره تجدیدنظرخواهی نموده که به موجب دادنامه 239-29/2/93 صادره از سوی شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظراستان قزوین رأی صادره عیناً تأیید گردیده است که در این مرحله آقای ح.ر. با وکالت آقای الف.ب. از دادنامه صادره فرجام خواهی نموده است وکیل فرجام خواه در لایحه پیوست فرجام خواهی عنوان نموده است که دادگاه بدوی و به تبع آن دادگاه تجدیدنظر به استناد تحقیقات انجام شده درخصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی موکل توسط مأمور انتظامی گواهی عدم امکان سازش صادر نموده که گواهی مزبور هیچ گونه پایه و اساسی ندارد زیرا مأمور مذکور بنام سرکار سروان ق. درپرونده کلاسه 920852 در قبال درخواست دادگاه محترم در تاریخ 20/7/92 صراحتاً قید نموده است »ح.ر. از اخلاق و رفتار اجتماعی خوبی برخوردار است« و همان افسر در تاریخ 20/11/92 در پرونده کلاسه 921323 در پاسخ استعلام دادگاه اعلام نموده »از افرادی که در کوچه حضور داشته اند اظهارداشتند که از نظر اخلاق و رفتار اجتماعی خوبی برخوردار نیست همیشه مشروب می خورد« هر دو گزارش متناقض به پیوست تقدیم می گردد، موکل در رشته کاراته فعالیت داشته و تأییدیه هیأت تربیت بدنی شهرستان تاکستان نیز حکایت از این امر دارد آیا فردی که دائم مشروب می خورد می تواند مقام دوم قهرمانی مسابقات بین المللی را کسب نماید. س. که خود حافظ شعائر اسلامی است برای چنین شخصی تقدیر نامه می دهد استشهادیه ای که موکل از اهالی محل تهیه نموده همگی حکایت از خوش رفتاری ایشان دارد و…….. که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته مخدوش و جریان به درستی معلوم و مشخص نمی باشد زیرا زوجه در دادخواست تقدیمی علت درخواست طلاق را سوء معاشرت وسوء رفتار زوج و تحقق شروط ضمن عقد نکاح عنوان کرده است و مدعی گردیده به دفعات مکرر از ناحیه زوج مورد ضرب و شتم قرارگرفته است و دادگاه نیز با استناد به رأی دادگاه جزائی در مورد محکومیت زوج به ایراد ضرب و جرح، رأی به تجویز طلاق زوجه صادر می نماید حال آنکه ضرب و شتم در صورتی مجوز طلاق است که همراه با سوءرفتار متسمر زوج بوده به گونه ای که زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید و یک بار ایراد ضرب حسب عرف وقوع زوجه در عسروحرج محسوب نمی گردد به ویژه اینکه زوج منکر ایراد ضرب بوده و موضوع با قسامه منتهی به محکومیت گردیده است، با این وصف درباره سوء رفتار مستمر زوج مدرک قابل توجهی ارائه نگردیده و از ناحیه دادگاه نیز در این باره بررسی لازم به عمل نیامده است، ضمن اینکه در رأی صادره بین طلاق با موضوع عسروحرج و طلاق با تحقق شرط ضمن عقد که هر یک دارای آثار جداگانه می باشد خلط گردیده و منظور دادگاه به وضوح مشخص نمی باشد که زوجه به علت تحقق شرط ضمن عقد حق طلاق با اعمال وکالت اعطائی دارد یا به لحاظ وقوع در عسروحرج حکم الزام زوج به طلاق صادر شده است، و رأی دادگاه دراین خصوص مستدل و مستند نمی باشد، علی هذا دروضعیت حاضر رأی صادره به جهات اشعاری قابلیت تأیید را ندارد و نقض می گردد رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادر کننده رأی منقوض محول می گردد.
رئیس شعبه 23 دیوان عالی کشور – مستشار
انصاری- احمدی