عنوان: شرط استماع دعوای لعان
پیام: دعوی لعان، پس از اقرار عملی به رابطه بنوت قابل استماع نیست.
مستندات: مواد 1052 و 1257 قانون مدنی ـ مسئله 10 از باب لعان کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره)

شماره دادنامه قطعی :
9209970906100791
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/09/13
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

این است که آقای غ.ی. فرزند الف. ساکن یزد دادخواستی به خواسته ی لعان »نفی نسب« به طرفیت خانم ک.ع. فرزند ب. ساکن یزد تقدیم محاکم عمومی شهرستان یزد و اظهار داشته که حسب مندرجات سند سجلی پیوست اینجانب در تاریخ 2/6/85 درحالی که هفتاد و پنج ساله بوده ام به دلیل فوت همسراولم با خانم خوانده ازدواج دائم نمودم ، چهار ماه پس از ازدواج خوانده باردار شد و مدّعی شد که حمل از من است و فرزندش در تاریخ 16/7/76 صاحب فرزند شده نام او را ع. گذاشتیم و برای وی شناسنامه نیز گرفتیم و من حدود سه سال با خانم خوانده زندگی مشترک داشتم سوء معاشرت در رفتار وی و صحبت اطرافیان از فساد اخلاقی وی موجب طرح دعوی طلاق در تاریخ 2/8/88 طلاق بین ما ثبت دفتر شد نفقه فرزند را نیز تا سال 1390 پذیرفتم ولی به جهت شک و تردید به دلیل اعمال غیرمتعارف خوانده به آزمایشگاه مراجعه و آزمایش D N A انجام و نتیجه آزمایش متأسفانه رابطه ابوت اینجانب با فرزند مذکور را ردّ کرد و زوجه نیز صریحاً اقرار کرده که فرزندش از نطفه شخص دیگری غیرازاینجانب است، دادخواست اینجانب در این مورد نیز به دلیل اینکه در مهلت دو ماهه مطرح نکرده ام ردّ شد لذا ناگزیر درخواست لعان دارم : اقرارنامه استنادی خواهان که تصویر آن توسط وکیل مشارٌالیه تقدیم شده چنین است : اینجانبه ک.ع. فرزند ب. به شناسنامه شماره 101 متولد 30/6/64 صادره از برانات شیراز ، در کمال صحت و سلامتی عقل و جسم اقرار می نمایم که فرزندم ع. به شناسنامه شماره 6/5520004535 متولد 16/7/86که نام وی به عنوان فرزند در شناسنامه آقای غ.ی. صادره از اردستان ثبت شده متعلق به وی نیست و اقرار می نمایم که از شخصی بنام م. که مشخصات بیشتری از وی ندارم باردار شدم و متعهد می شوم که از این به بعد ادعای نفقه و ارث پس از فوت غ.ی. نداشته باشم ، این اقرار نامه دارای اثر انگشت زوجه و غ.ی. و یک نفر بنام م.ی. است.
نظریه صادره از آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران نیز چنین است که آزمایشات مولکولی تعیین هویت D N A انجام گرفت که نسبت پدر فرزندی بین ع. و غ.ی. ردّ می شود ، تصاویر اوراقی که نوع آزمایشات انجام شده را نشان می دهد پیوست پرونده است، تصاویر اسناد سجلی ، متداعیین و ع. نیز پیوست است.
مفاد دادنامه شماره 01787ـ17/12/90 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی یزد که در مورد دادخـواست خـواهان مبنی بر نفی نسب دارد بنام ع. متولد 16/7/86 و ابطال شناسنامه وی و حذف نام او از اسناد سجلی خواهان این است که خواهان ابوت خود را نسبت به فرزند صریحاً پذیرفته و در مهلت مقرر قانونی دو ماهه نیز اقامه دعوا ننموده لذا به استناد مادتین 1161 و 1162 قانون مدنی و بند 11 ماده 84 و ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دعوی صادر کرده است.
قرار شماره 00086ـ5/2/91 صادره از شعبه سوّم بازپرسی دادسرای یزد حاکی است که در مورد شکایت خواهان علیه خانم ک.ع. دایر به تحصیل مال نامشروع منع تعقیب صادر و در مورد شکایت زنای محصن علیه خانم خوانده قرار عدم صلاحیت به صلاحیت محاکم کیفری استان صادرشده است.
دادنامه شماره 00856ـ29/7/88 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی یزد حاکی از توافق زوجین برای جدایی است که در آن نفقه فرزند و حضانت نیز بر اساس توافق طرفین مشخص شده است.
جلسه دادرسی در تاریخ 7/8/91 با حضور خواهان و وکیل تشکیل خوانده با وصف ابلاغ قانونی حضور نداشته وکیل خواهان پس از تکرار مطالب قبل اظهار کرده که خوانده یک سال پس از ازدواج با موکل وضع حمل کرده و برای کودک شناسنامه اخذ و نفقه وی نیز تأدیه می شده ولی خانم اقرار کرده کودک فرزند کس دیگر است آزمایش نیز ابوت موکل را ردّ کرده است، گرچه موکل پدر فرزندی را پذیرفته است ولی چون متوجه رابطه نامشروع خانم با شخص دیگری شده و پس از دریافت پرینت تلفن ثابت با توافق از وی جدا می شود ، خانم نیز طی اقرار نامه ای مورد را پذیرفته است. دادگاه پس از استماع اظهارات وکیل ختم رسیدگی اعلام و با این استدلال که زوج ابوت خود را نسبت به فرزند با پرداخت نفقه وی و اخذ اسناد سجلی و تفویض حضانت کودک به مادر به هنگام طلاق پذیرفته لذا به استناد مادتین 1052 و 1257 قانون مدنی و مسئله 10 از کتاب لعان تحریر الوسیله حکم به بطلان دعوی صادر کرده است از این دادنامه تجدیدنظرخواهی شده و خلاصه مطالب لایحه این است که خواسته لعان است و نه نفی ولد وموکل سند و مدرک قانونی بدان دارد که عبارت از اقرار نامه و آزمایش D N A و پرینت تلفن که حاکی از رابطه خوانده بدوی با فرد اجنبی است ولی مرجع تجدیدنظر استدلال تجدیدنظرخواه را ناموجه تلقی و با تأیید دادنامه بدوی تجدیدنظرخواهی را ردّ کرده است دادنامه در تاریخ 27/1/92 ابلاغ و دادخواست فرجامی در تاریخ 7/2/92 ثبت دفتر دادگاه شده ، مطالب لایحه تکرار مطالب معنونه در محاکم و مندرجه در لوایح قبلی است لایحه حین الشور قرائت می شود.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای محمد حیدری قاسمی عضو ممیّز و بررسی اوراق پرونده اجمالاً مبنی بر ابرام دادنامه شماره 01121ـ11/12/91 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه دادنامه فرجام خواسته به مقتضای محتویات پرونده ، تحقیقات انجام یافته و اقرار صریح موکل فرجام خواه به ابوت که منجر به تنظیم اسناد سجلی گردیده و تفویض حضانت فرزند به مادر به هنگام توافق بر طلاق پرداخت نفقه و هزینه طفل و اینکه دعوی لعان پس از این مراحل قابل استماع نمی باشد و رعایت مقررات قانونی وتشریفات دادرسی صادر، فرجام خواه نیز به تکرار مطالب معنونه در لوایح قبلی و در مراحل دادرسی پرداخته و دلیل و مطلبی که موجب تخدیش و مؤثر موجب نقض آن گردد ارائه نکرده لذا با ردّ فرجام خواهی دادنامه فرجام خواسته به استناد مادتین 370 و 396 قانون آیین دادرسی مدنی ابرام می شود.
مستشاران شعبه 1 دیوان عالی کشور
حیدری قاسمی ـ کیقبادی