عنوان: طرح دعوا علیه محجور

پیام: درصورتی که دعوا علیه محجور اقامه شود قابلیت استماع ندارد.

شماره دادنامه قطعی :
9309970907000263
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/04/31
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در پرونده کلاسه 100912 شعبه اول دادگاه حقوقی بیرجند آقای م.ف. دادخواستی به طرفیت آقای م.م. به خواسته صدور حکم به ابطال معامله موضوع قولنامه 5/10/90 و استرداد ثمن پرداختی مبلغ پنجاه میلیون ریال با رعایت نرخ تورم مورد عمل بانک مرکزی و استرداد لاشه چک شماره ??-25/4/92 و تأمین خواسته از اموال بلامعارض خوانده تقدیم دادگاه نموده ضمن دادخواست توضیح داده خوانده یک قطعه زمین از اراضی دهلکوه از پلاک ؟ اصلی بخش یک ثبت بیرجند را مبلغ شصت میلیون ریال فروخته مبلغ پنجاه میلیون ریال به صورت نقدی به خوانده پرداخت شده و الباقی را قرار بود طی چک دیگر پرداخت کنم و مبلغ پانصد هزار تومان هم موقع تحویل ملک بدهم بعداً معلوم شد ملک دولتی است و ملک غیر می باشد در همین مورد از خوانده به عنوان کلاهبرداری شکایت نمودم نظر کارشناس جلب شده به پرونده 584/91 استناد می شود دادگاه قرار کارشناسی صادر نموده کارشناس منتخب اعلام داشته این اراضی جزء قسمتی از اراضی مرتع خیرآباد و کوشش آباد است که تحت پلاک  بخش 3 بیرجند است از سوی منابع طبیعی تفکیک به سازمان زمین و مسکن واگذارشده سند مالکیت بنام دولت جمهوری اسلامی صادرشده است خوانده طی لایحه ای اعلام داشته خواهان اطلاع داشته ملک مشکل دارد و قرار بود پرونده ای که در مورد این زمین در دادگاه وجود دارد تعیین تکلیف شود بعد ملک را تحویل بدهم ولی وی قبلاً شکایت نموده است اینجانب حاضرم ثمن معامله را بعد از قطعی شدن حکم پرداخت نمایم تصویر دادنامه شماره 91301367 صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی بیرجند پیوست پرونده شده که به موجب آن در خصوص درخواست سرپرستی دادسرای عمومی بیرجند به سبب جنون آقای م.م. تشکیل گردیده دادگاه با توجه به دلایل منعکس در پرونده سرپرستی ازجمله نظریه پزشکی قانونی و مشاوره های تخصصی و اینکه حسب نظر پزشکی قانونی حداقل از تاریخ اولین معاینه 6/1/78 دارای علائم جنون بوده و قادر به اداره امور مالی خود نمی باشد حکم حجر نامبرده را مستنداً به ماده 57 قانون امور حسبی و مواد 1207 و 1208 از قانونی مدنی صادرواعلام می نماید تاریخ شروع حجر را از 6/11/78 اعلام نموده دادگاه باکیفیت فوق ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 101233-23/11/92 با توجه به نظریه کارشناس و اظهارات خوانده با احراز اینکه ملک مورد معاینه از اراضی دولتی و متعلق به غیر بوده دعوی خواهان را وارد تشخیص مستنداً به مواد 390 و 391 و 392 قانون مدنی و مواد 198 و 519 و 522 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به ابطال عقد بیع موضوع مبایعه نامه مورخه 5/10/90 بین خواهان و خوانده در خصوص یک قطعه زمین به مساحت یک صد مترمربع واقع در دهلکوه به لحاظ مستحق اللغیر بودن مورد معامله و محکومیت خوانده به پرداخت پنجاه میلیون ریال به نرخ روز با توجه به تغییر فاحش قیمت و شاخص سالانه از تاریخ 5/10/90 تا زمان وصول محکومٌ به که در مرحله اجرای حکم محاسبه خواهد شد و پرداخت یک میلیون و یک صد و هشتادوشش هزار و نه صد و پنجاه ریال بابت هزینه دادرسی و پرداخت شش صد هزار ریال بابت حق الزحمه کارشناسی از باب تسبیب در حق خواهان صادرواعلام می نماید و نیز حکم به استرداد لاشه چک شماره ؟؟ مورخه 15/4/92 به انضمام گواهینامه عدم پرداخت صادره از بانک محال علیه و به خواهان صادر می نماید در مورد تأمین خواسته چون خسارت احتمالی پرداخت نشده مستنداً به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دعوی صادر می نماید این رأی در تاریخ 4/12/92 به خواهان و در تاریخ 4/12/92 به خوانده ابلاغ شده این رأی از سوی خانم ع.م. به عنوان قیم آقای م.م. با پیوست نمودن قیم نامه شماره 91501036-21/9/91 سرپرستی دادسرای عمومی بیرجند که موجب دادنامه شماره 9100001924-21/9/91 شعبه سوم دادگاه حقوقی بیرجند مبنی بر محجوریت مولی علیه فرجام خواه صادر گردیده مورد فرجام خواهی قرارگرفته ضمن لایحه فرجام خواهی اشعار داشته آقای م.م. فرزند ع. به لحاظ جانبازی و جراحات وارده در دفاع مقدس از 6/11/87 دچار جنون بوده و به موجب حکم استنادی نامبرده مبتلا به جنون بوده و در زمان مبایعه نامه 5/10/90 مشارٌالیه محجور بوده و معامله وی باطل بوده است زیرا اهلیت معامله را نداشته است با استناد به موادی از قانون مدنی تقاضای نقض رأی فرجام خواسته را نموده فرجام خوانده در پاسخ اعلام داشته مستند حجر در زمان رسیدگی ارائه نشده و دلیل سمت فرجام خواه اقامه نشده لذا ادعای جنون فاقد دلیل است برفرض که نامبرده مبتلا به جنون باشد به دلیل مضاعف معامله با اینجانب باطل بوده است زیرا نامبرده در زمان معامله محجور بوده است اما با وصف باطل بودن معامله ملزم به استرداد ثمن می باشد و غرامات و خسارت وارده را باید بپردازد بالأخص که اینجانب از حجر وی بی اطلاع بوده ام تقاضای ردّ فرجام خواهی را دارم پرونده به دیوان عالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع به کلاسه فوق ثبت شده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه دادگاه در طول رسیدگی بدون امعان نظر به دادنامه مربوط به حکم حجر پیوست پرونده و بدون رسیدگی به موضوع فوق (برگ 14 پرونده) مبادرت به صدور رأی نموده و با التفات به مستندات و مدارک پیوست دادخواست فرجامی که از سوی قیم خوانده (فرجام خواه) ارائه شده مقتضای رسیدگی باملاحظه پرونده های دایره سرپرستی و پرونده موضوع دادنامه استنادی حجر سپس صدور رأی داشته است بنا به مراتب چنانچه دعوی به طرفیت محجور اقامه شده باشد به لحاظ عدم اهلیت خوانده دعوی قابلیت استماع نداشته است بنا به مراتب مستنداً به بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض رأی فرجام خواسته پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صادرکننده رأی منقوض ارجاع می نماید.
رئیس شعبه 10 دیوان عالی کشور ـ مستشار
عبداله پورـ میر مجیدی