عنوان: مطالبه همزمان اجرت‌المثل و شرط تنصیف

پیام: 1- درصورتی که زن مستحق شرط تنصیف اموال تشخیص داده شود دیگر موجبی برای تعیین اجرت المثل ایام زوجیت وجود ندارد مگر اینکه زوجه مستقلاً با تقدیم دادخواست، تقاضای اجرت المثل نماید 2- در گواهی عدم امکان سازش باید درباره مهریه ای که هنوز حکمِ مستقلِ قبلی صادره درباره آن اجرا نشده است تعیین تکلیف گردد.


مستندات: تبصره ماده 336 قانون مدنی – رأی اصراری ردیف 1/93 حقوقی- 28/5/1393 هئیت عمومی دیوان عالی کشور – بند الف ذیل تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 28/8/1372 مجمع تشخیص مصلحت نظام

شماره دادنامه قطعی :
9309970906100392
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/07/05
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

یکم- برابر مندرجات پرونده بدوی به کلاسه 920196 یا 195-/92 شعبه بیستم دادگاه عمومی خانواده قم 1- درتاریخ 21/12/1391 خانم ها م.ع. و ف.ه. دارای پروانه وکالت (بدون قید پایه پروانه) از مرکز امور مشاوران حقوقی و وکلاء قوه قضائیه به وکالت از آقای الف.الف. با ارائه دادخواست به طرفیت خانم م.ع. به خواسته صدورگواهی عدم امکان سازش (طلاق) با پیوست کردن وکالتنامه شان و تصاویر مصدق از شناسنامه وکارت ملی موکلشان و از سند ازدواج طرفین به شماره ترتیب 12648 تاریخ وقوع و ثبت عقد 16/8/1386 تنظیمی در دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره 11 حوزه ثبت قم با اعلام اینکه طرفین یک فرزند مشترک 3 ساله دارند موکلشان به دلیل عدم تفاهم اخلاقی قادر به ادامه زندگی مشترک با خوانده نبوده درخواست رسیدگی و صدور حکم به خواسته مزبور را دارد.
2- پرونده امر بدواً به شورای حل اختلاف ارسال و در شعبه 56 تحت کلاسه 805 در وقت مقرر 22/1/1392 فقط خانم وکیل خواهان حاضر و دعوی و خواسته را تکرار کرد ولی خوانده حاضر نشد و لایحه  از او پیوست نشد و با تکرار جلسه در وقت مقرر بعدی 12/2/1392 به ترتیب مذکور فقط خانم وکیل خواهان حاضر و دعوی وخواسته را تکرار کرد ولی خوانده حاضر نشد به علت عدم توفیق شورا در ایجاد سازش بین طرفین پرونده به دادگاه مذکور اعاده شد.
3- در وقت مقرر رسیدگی 24/2/1392 خانم م.ع. به عنوان وکیل خواهان دعوی و خواسته را تکرار کرد او افزود: طرفین جدای از یکدیگر زندگی می کنند دختر مشترک 3 ساله نزد مادرش زندگی می نماید مهریه مندرج در عقدنامه قبلاً به خوانده پرداخت شد اخطاریه ابلاغ شده به خوانده اعاده نشد نتیجه ابلاغ به او مبهم بوده و لایحه از او پیوست نیست دستور تعیین وقت احتیاطی داده شد …
4- خانم الف.ک. وکیل پایه یکم دادگستری به وکالت از خوانده (زوجه) وکالت‬نامه ارائه نمود.
5- در وقت مقرر رسیدگی 11/3/1392خانم م.ع. به وکالت از خواهان (زوج) بار دیگر دعوی و خواسته را تکرار کرد خانم وکیل موصوف خوانده اظهارکرد: زوجه حاضر به طلاق نیست زوج تاکنون سه بار دادخواست طلاق داده و هر بار به نوعی موکله او را اذیت کرده حتی یکبار با چاقو یک ضربه به سینه موکله زده اما موکله رضایت داده و الان نیز مدت 6 ماه منزل مشترک را ترک کرده و رفته است و صاحبخانه از ایشان شکایت کرد زوج فردی بی مسوولیت و بی تفاوت می باشد مهریه زوجه برابر صفحه ملاحظات قباله نکاحیه مبلغ 25 میلیون تومان است که بایستی به نرخ روز احتساب شود اجرت المثل یا حق الزحمه 7 سال زندگی مشترک باید به زوجه پرداخت شود نسبت به نفقه همسر و فرزند مشترک رأی صادر گردد.
6- قرار ارجاع امر به داوری صادر شد به آقای ع.س. که به عنوان داور زوج معرفی و آقای د.ک. به عنوان داور زوجه انتخاب شده بودند مقررات داوری تفهیم و ابلاغ شد داور زوج قادر به ایجاد سازش بین طرفین نشد زوج اظهارکرد: حضانت طفل مشترک تا 7 سالگی با مادرش باشد حقوق همسرش را به اقساط می پردازد… زوجه 2 ماه زندگی مشترک را بدون عذر موجه ذکر کرده است (صفحات 1 لغایت 26)
7- به موجب تصویر مصدق اقرارنامه رسمی شماره 9315-18/7/1391 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی 64 حوزه ثبتی قم زوج اقرار کرد که مهریه زوجه 250 میلیون ریال بوده که سهواً مبلغ شصت میلیون ریال ذکر شده … و تصویر مصدق از صفحه ملاحظات سند ازدواج که عین مفاد سندرسمی مذکور درج شده ضمیمه پرونده گردیده خانم وکیل موصوف خوانده (زوجه) تصاویر موصوف را به ضمیمه لایحه  ابراز کرد و تقاضای محکومیت خواهان به پرداخت مهریه به مبلغ مذکور را نمود او افزود: زوج مدت یک سال زوجه و فرزند مشترک را رها کرده بایستی نفقه ایام مذکور را تا زمان اجرای صیغه طلاق به موکله او بپردازد موکله مخالف طلاق است زوجه علاوه بر خانه داری به قالی بافی و خیاطی نیز در طول زندگی مشترک مشغول بوده تقاضای اجرت المثل را با جلب نظریه کارشناسی دارد زوج پس از ازدواج با موکله او یک دستگاه پژو 405 و یک باب منزل مسکونی خریداری کرده تقاضای اعمال شرط تنصیف اموال را می نماید.
8-در وقت مقرر رسیدگی 9/6/1392 خانم وکیل خواهان اظهار کرد: نیمی از ایام با قهر و متارکه زوجه سپری شده و زوجه درخانه نبوده تا بخواهد کاری انجام دهد و در ایامی که زندگی مشترک داشتند برای هیچ کار یاخدمتی به زوجه دستورداده نمی شد خانم وکیل زوجه مفاد اظهارات قبلی را تکرارکرد و مدعی ترک زندگی مشترک توسط زوج به مدت 8 ماه و انجام کارهایی نظیر قالی بافی توسط زوجه علاوه بر انجام کارهای منزل برای امرار معاش شد و تقاضای اجرت المثل و 8 ماه نفقه زوجه و فرزند مشترک و اجرای شرط تنصیف دارائی و پرداخت مهریه زوجه به نرخ روز را نمود… (صفحات 27 لغایت 37)
9- به نیروی انتظامی دستور تحقیق در مورد زندگی طرفین و تعین فرد ناسازگار و… داده شد گزارش واصله از مأمور انتظامی ذیربط حاکی از مراجعه به نشانی ذیربط و تحقیق از یک زن و شوهر و اعلام آنان به ناسازگاری از طرف آقای الف.ی. بوده زیرا یکماه یکماه به منزل مراجعه نمی نمود و مخارج منزل توسط خانواده همسر زوجه تأمین می گردید وزوجه انسانی آرام و جدا از هرگونه ناسازگاری بوده و هر دو طرف زوج را مقصر دانستند پیوست می باشد (صفحات 38 لغایت 40)
10- در وقت فوق العاده 26/9/1392 خانم م.ع. تقاضای رسیدگی کرد (صفحه 45) وخانم الف.ک. با ارائه لایحه ای لیست اموال زوج شامل یک دستگاه منزل و مغازه در رزن همدان و یک دستگاه اتوبوس سواری بین تهران را اعلام و افزود نفقه زوجه و فرزند مشترک که مدت یکسال بدون نفقه رها شدند با زوج است زوج به جرم ترک انفاق محکومیت کیفری یافته است دادخواست تمیکن ندارد در مورد مهریه زوجه در شعبه 23 رأی صادر شد موکله در 8 سال برای گذران زندگی ناچار به خیاطی علاوه بر کار منزل و بچه داری بوده تقاضای اجرت المثل دارد (صفحه 46) تصویری از رأی کیفری مبنی بر محکومیت زوج به کیفرحبس به میزان مقید و به پرداخت دیه در حق زوجه که غیرقطعی است ضمیمه می باشد (صفحه 47)
برابر دادنامه شماره 1615-/92 30/9/1392 با شرح دعوی و خواسته و جریان دادرسی و درج خلاصه اظهارات طرفین و عدم توفیق شورای حل اختلاف و دادگاه و داوران در ایجاد سازش بین طرفین با صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق رجعی با احراز شرایط صحت توسط مجری صیغه طلاق به استناد مقررات قانونی مندرج زوج موظف به پرداخت ده میلیون تومان بابت اجرت المثل و هفت میلیون تومان بابت نصف دارائی در حق زوجه شد در مورد مهریه جداگانه اقدام شده است حضانت طفل با مادر طفل و نفقه مقرر او با پدر و برای پدر حق ملاقات تعیین و رأی صادره قابل تجدیدنظرخواهی اعلام شد (صفحات 50 لغایت 52)

دوّم وسوّم = اعتراض زوج به تعیین اجرت المثل و تنصیف اموال به مبالغ مرقوم و اعتراض زوجه به عدم تعیین نفقه معوقه او و فرزند مشترک و نفقه جاری و نفقه ایام عده طلاق که از تاریخ 1/6/1391 تقاضای تعیین نفقه کرد و نیز اعتراض به قلت مبلغ تنصیف دارائی علت اختلاف را ازدواج مجدد زوج و تحت فشار قرارداشتن زوج از ناحیه عیال دوّم برای مطلقه کردن وی و تقاضای بررسی مسائل نمود پرونده ها به کلاسه های 930109 و 930110 در شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان قم ثبت شد ودر وقت مقرر رسیدگی 28/2/1393 زوج با وجود ابلاغ حاضر نشد لایحه ای از او پیوست نیست خانم الف.ک. به وکالت از زوجه وکالت‬نامه ارائه کرد و زوجه با شرح ازدواج و شروع زندگی مشترک افزود: زوج از شهریور 1391 زندگی مشترک را ترک کرد و رفته و او و بچه را رها کرد هزینه زندگی او و بچه به عهده پدر او است او حاضر به طلاق نیست اگر زوج اصرار به طلاق دارد باید حقوق او را بدهد در مورد مهریه حکم گرفته است بابت نفقه معوقه خود و فرزند اقدام نکرد از شهریور 1391 به او و بچه نفقه نداده است تقاضای تعین نفقه گذشته خود تا زمان اجرای صیغه طلاق و نفقه فرزند و نفقه ایام عده را دارد مبلغ مقرر در مورد تنصیف ناچیز است شوهرش راننده اتوبوس است بعد از ازدواج دو باب خانه در مردآباد کرج خرید در شهرستان رزن منزل و مغازه دارد اتوبوس مال خودش است اما مدارکی در اختیار او نیست وخانم وکیل او نیز اظهاراتی مشابه او نمود.
با اعلام ختم رسیدگی برابر دادنامه شماره 226-/93-29/2/1393 با شرح اعتراضات زوجین موصوف ضمن موجّه دانستن اعتراض زوجه به عدم تعیین نفقه در رأی بدوی، یا رأی بر بی حقی او در تعلق نفقه معوقه و نفقه ایام عده به علت عدم ارائه دلیل بر عدم تمکین زوجه به استناد مقررات قانونی مندرج زوج مکلف به پرداخت نفقه از 1/6/1392 لغایت اجرای صغیه طلاق ماهیانه 000/000/2 ریال وجه نقد تا زمان اجرای صیغه طلاق و همین مبلغ به مدت سه ماه به عنوان نفقه ایام عده به زوجه شد زوج حق رجوع دارد نفقه بچه بدون احتساب حق یارانه بچه ماهیانه هفتاد هزار تومان تعیین می شود که زوجه مکلف به ارائه گواهی عدم بارداری در زمان اجرای صیغه طلاق است با ردّ اعتراض در سایر موارد رأی معترض عنه با اصلاح مذکور تأیید و قابل فرجام خواهی اعلام شد (صفحات 1 تا 5 پرونده تجدیدنظری پیوست پرونده بدوی و 1 لغایت 19 پرونده تجدیدنظری)
چهارم= رأی تجدیدنظری مذکور در تاریخ 8/3/1393 به زوج موصوف به شرح ذیل صفحه 20 پرونده تجدیدنظری ابلاغ و فرجام خواهیاش در تاریخ 29/3/1393 ثبت و مراتب به خانم م.ع. ابلاغ و لایحه ای از او پیوست پرونده نمی باشد پرونده به دیوان‬عالی کشور ارسال و به کلاسه بالا ثبت و به شعبه اول دیوان‬عالی کشور ارجاع شده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

توجهاً به جمیع اوراق پرونده وگزارش عضو ممیز در مورد دعوی آقای الف.الف. به طرفیت خانم م.ع. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش که مطابق رأی بدوی به شماره مرقوم در گزارش عضو ممیز گواهی عدم امکان سازش برای طلاق رجعی با الزام زوج به پرداخت مبلغ ده میلیون تومان بابت اجرت المثل یا زحمات زوجه در زندگی مشترک و مبلغ هفت میلیون تومان بابت نصف دارائی و نیز ماهیانه هفتاد هزار تومان نفقه طفل مشترک به شرح مرقوم صادرشد و پس از اعتراض زوجین موصوف ضمن الزام زوج به پرداخت نفقه معوقه از 1/6/1392 لغایت اجرای صیغه طلاق و نیز به مدت سه ماه بابت نفقه ایام عده طلاق ماهیانه دو میلیون ریال بدون احتساب حق یارانه بچه به شرح مقید با اصلاح رأی معترضعنه و ردّ اعتراض آنان در سایر موارد رأی معترضعنه تأیید شده است اولاً- اگرچه زوجه در پرونده علی‬حده در مورد مهریه اقدام کرده است اما پرونده موردنظر مطالبه و ملاحظه و خلاصه گزارش از آن تنظیم نشده است و معلوم نیست آیا رأی صادره قطعیت یافته و منتهی به صدور اجرائیه و اجرای رأی صادره گردیده است یا خیر؟ ثانیاً- زوجه به شرح اوراق پرونده شخصاً یا توسط خانم وکیل خویش اعلام کرد مدت 6 ماه (رجوع به صفحه 22) و یا بارها او و فرزند مشترک توسط زوج رها شده و نفقه ای به آنان پرداخت نگردید (صفحه 36) و برابر گزارش مأمور انتظامی ذی‬ربط حسب اظهارات دو نفر گواه زوج یک‬ماه یک‬ماه به منزل مراجعه نمی کرد و مخارج منزل توسط خانواده همسر (زوجه) تأمین می گردید (صفحه 39) و یا زوجه علاوه بر کارهای منزل کارهایی نظیر قالی بافی می نمود و درتاریخ 9/6/1392 خانم وکیل زوجه اظهار کرد زوج مدت 8 ماه منزل مشترک را ترک و در طی این مدت نفقه ای به زوجه و فرزندشان نداده (صفحات 36 و 7) و در نظریه مشترک داوران زوجه اعلام کرد زوج مدت یک سال او و فرزند را بدون خرجی رهاکرده (صفحه 42) و یا خانم الف.ک. به وکالت از مشارالیها برابر لایحه ابرازی (پیوست صفحه 46) اعلام کرد زوج علاوه بر محکومیت کیفری به جرم ترک انفاق، مدت یک‬سال زوجه و فرزند مشترک را بدون خرجی رها کرده است و زوجه به شرح لایحه پیوست دادخواست تجدیدنظرخواهی (صفحه 3) صراحتاً اعلام کرد از مورخه 1/6/1391 تقاضای تعیین نفقه معوقه و جاریه دارد و مشابه این اظهارات را در جلسه مقرر رسیدگی 28/2/1393 بیان کرد (صفحه 14) اما به اشتباه در رأی تجدیدنظری شروع نفقه معوقه از 1/6/1392 به جای 1/6/1391 تعیین شده بنا به مراتب این قسمت از رأی تجدیدنظری مبتنی بر اشتباه است به علاوه به لحاظ اینکه مطابق تبصره 3 ذیل ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 28/8/1372 مجمع تشخیص مصلحت نظام اجرا و ثبت صیغه طلاق منوط به پرداخت حقوق شرعی و قانونی زوجه ازجمله مهریه و نفقه … می باشد لذا حتی در صورت صدور حکم علی‬حده در مورد مهریه در صورت عدم تأدیه آن و در صورت عدم تقسیط مهریه می بایست دادگاه رسیدگی کننده اعم از بدوی یا تجدیدنظر در مورد پرداخت مهریه صراحتاً اتخاذ تصمیم می نمود به علاوه در مورد تاریخ شروع نفقه معوقه 1/6/1391در صورت لزوم از زوج اخذ توضیح به عمل بیآید و درصورت عدم لزوم توضیح از مشارالیه تاریخ شروع نفقه معوقه از 1/6/1391 تعیین می گردید. ثالثاً- برابر مقررات تبصره 6 ماده واحده مرقوم در صورت وجود شرط مالی بین طرفین می بایست وفق شرط مرقوم (که به استناد ماده 1119 و ماده 10 قانون مدنی و شرط الف سند نکاحیه که مورد قبول زوجین قرارگرفته و امضاءشده) زوجه تا نصف دارائی یا معادل آن را به نظر دادگاه به زوجه بپردازد که با توجه به معرفی اموال زوج توسط زوجه یا خانم وکیل او اقتضاءداشت موضوع به دایره مددکاری دادگستری یا بهزیستی یا مرجع انتظامی ارجاع و درخصوص اموال مورد نظر بالاخص داشتن اتوبوس (و نیز ازدواج مجدد زوج و…) تحقیقات لازم معمول و سپس در این خصوص اتخاذ تصمیم می شد متذکر می گردد شرط مذکور تا نصف اموال است نه نصف اموال که تشخیص میزان آن با دادگاه محترم رسیدگی کننده است و در صورتی که زن مستحق تا تنصیف اموال تشخیص گردد دیگر موجبی برای تعیین اجرت المثل وفق مقررات بند الف ذیل تبصره 6 ماده واحده مرقوم نمی باشد و روال محاکم نیز به همین ترتیب است مگر اینکه زوجه مستقلاً وفق مقررات تبصره ذیل ماده 336 قانون مدنی با تقدیم دادخواست (حتی بدون مطرح بودن پرونده طلاق) تقاضای اجرت المثل نماید. (کمااینکه در رأی اصراری ردیف 1/93 حقوقی- 28/5/1393 هئیت عمومی دیوان عالی کشور به اکثریت تعیین اجرت المثل و نحله به نحو تجمیع فاقد وجاهت قانونی اعلام شد) بنا به مراتب با ناقص دانستن فرجام خواهی و نواقص مذکور با نقض دادنامه فرجام خواسته به استناد مقررات بندهای 2 و 3 و 5 ماده 371 قانون آئین دادرسی مدنی مستنداً به بند الف ماده 401 قانون مرقوم رسیدگی مجدد و رفع نواقص مذکور الف- در مورد تاریخ نفقه معوقه از 1/6/1391به جای 1/6/1392 و ب- بررسی اموال زوج به شرح مارالذکر و سپس تعیین مبلغ مورد نظر تا تنصیف و الّا درصورت عدم امکان تعیین تا تنصیف فقط تعیین اجرت المثل نه تجمیع تا تنصیف و اجرت المثل ج- پرداخت مهریه وفق بند اول این رأی و صدور رأی مقتضی به همان دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض ارجاع می گردد.
مستشاران شعبه 1 دیوان‬عالی کشور
علیزاده – کیقبادی