عنوان: مفهوم نقض قواعد آمره در دعوای طلاق

پیام: چنانچه در دعوای طلاق که زوجه علیه شوهر غایب مطرح کرده است دادگاه بدون قرار ارجاع امر به داوری، دعوای را رد کند، هرچند قرار ارجاع امر به داوری از موارد قواعد آمره است اما نقض آن قاعده در این فرض، به درجه ای از اهمیت نیست که موجب سلب اعتبار از رأی شود.


مستندات: بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاه¬های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379

شماره دادنامه قطعی :
9309970909900353
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/08/25
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 5/7/91 خانم ک.ل. با وکالت ر.ح. دادخواستی به طرفیت آقای ر.ف. مجهول المکان تسلیم دادگستری کرج نموده که به شعبه 9 دادگاه عمومی آن شهرستان ارجاع شده است. خلاصه توضیح وکیل خواهان این است که زوجین در تاریخ 10/5/81 به عقد رسمی دائم هم با مهریه پانصد عدد سکه بهار آزادی درآمدند و بند 1 از شروط عقدنامه محقق شدو زوجه تقاضای صدور حکم طلاق دارد. دادگاه طرفین را دعوت نمود. در جلسه مورخ 24/8/91 وکیل خواهان حاضر شد و خواسته را تکرار نمود و دلیل اثباتی را گواهان دانسته است. دادگاه قرار استماع گواهی گواهان را صادر نمود. در جلسه مورخ 7/9/91 گواهان معرفی شدند که دو نفر بودند و هر دو از قضیه اظهار بی اطلاعی کردند. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 2567-30/10/91 ادعای وکیل خواهان را بدون دلیل دانست و حکم به رد دعوی خواهان صادر کرده است. از این رأی توسط وکیل زوجه تجدیدنظرخواهی شد و پرونده به شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع گردیده است. مطالب وکیل تجدیدنظرخواه علاوه بر تکرار مطالب گذشته این است که زوج در همین شعبه محکوم به پرداخت نفقه شد و نفقه را نداده است. ولی حکم یا اجرائیه ارائه نداده است. دادگاه تجدیدنظر طی دادنامه شماره 418-29/4/92 رأی بدوی را تأیید نموده است از این رأی توسط وکیل زوجه فرجام خواهی شد و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. مطالب فرجام خواه تکرار مطالب گذشته می باشد.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای ج.الهی عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 418-29/4/92 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده های بدوی و تجدیدنظر و اظهارات وکیل زوجه مبنی بر اینکه زوج ترک انفاق به مدت شش ماه نموده و ترک منزل نموده که هم بند 1 از شروط عقدنامه محقق شده و هم عسروحرج زوجه، نظر به اینکه گواهان اقامه شده از اینکه زوج به مدت 5 سال زندگی را ترک کرده است اظهار بی اطلاعی کردند وکیل زوجه حکمی که زوج محکوم به پرداخت نفقه شده باشد و اجراء گردیده باشد، ارائه ننموده است. تنها ایرادی که در رسیدگی ممکن است متصوّر شود عدم صدور قرار ارجاع امر به داوری است، آن هم چون حکمی علیه زوج غایب صادر نشده و عدم صدور قرار مذکور که یک مقرره آمره می باشد در این مورد طبق مفهوم مخالف بند 3 ماده 371  قانون آیین دادرسی دادگاه¬های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379نمی تواند رأی را از اعتبار بیندازد. علی هذا رأی فرجام خواسته خالی از ایراد تشخیص و ابرام می گردد.
مستشار شعبه 26 دیوان عالی کشور – عضو معاون
الهی – ربّانی نژاد