عنوان: نحوه پرداخت مهریه کلی مافی الذمه

پیام: درصورتی که مهریه زوجه به صورت کلی ما فی الذمه، ده سر گوسفند و بز و میش باشد، صدور حکم به پرداخت قیمت آن ها صحیح نیست.

شماره دادنامه قطعی :
9309970907200313
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/04/10
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 13/7/1390 آقای غ.ر. با وکالت خانم ز.ق. به استناد تصاویر مصدق سند ازدواج شماره 406-17/12/1345 دفتر ازدواج شماره . . .  و شناسنامه دادخواستی به خواسته صـدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به طرفیت خانم م.م. تقدیم و خود خواهان توضیح می دهد در تاریخ 17/12/1345 با خوانده ازدواج نمودم ـ نامبرده باوجود گذشت زمان زیادی از تاریخ ازدواج دارای سوء رفتار می باشد که ادامه این وضع با داشتن فرزندان متعدد مشترک برایم مقدور نیست و حاضرم حقوق او را قسطی بپردازم با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی را دارم پرونده پس از اعاده از شورای حل اختلاف برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی  ارجاع می گردد دادگاه در تاریخ 19/9/1390 با حضور طرفین و وکیل خـواهان تشکیل جلسه می دهد وکیل خواهان ضمن تأیید ادعای موکل خود اظهار می دارد زوجه سوء رفتار دارد و همسرش را کتک کاری نموده و از منزل که قسمتی از آن متعلق به موکل می باشد بیرون نموده و موکل ناگزیر شده منزل دیگری اجاره نماید و تنها در آن زندگی می کند و زمین زراعتی زوج در دست زوجه است که از آن بهره برداری می کند باوجود پرداخت نفقه زوجه از او به اتهام ترک انفاق شکایت نموده است زوجه نسبت به همسرش تمکین ندارد زوجه اظهار می دارد من 45 سال با خوانده ازدواج نمودم ده فرزند مشترک داریم حقوق خود را می خواهم اجرت المثل را هم می خواهم کارهای خانه را انجام دادم که مجانی نبود و برای او قالی بافی نمودم دستمزد آن را می خواهم وکیل زوج اظهار می دارد ادعای زوجه مورد تکذیب موکل است قالی بافی نکرده است دادگاه برای رسیدگی به دلایل خوانده در مورد مطالبه اجرت المثل ایام زندگی مشترک قرار استماع گواهی گواهان را صادر می کند دادگاه در تاریخ 25/10/1390 با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه می دهد بدواً وکیل خواهان در مورد معرفی گواهان خوانده ایراد جرح می نماید که موردپذیرش دادگاه قرار نگرفت وکیل خواهان اظهار می دارد خوانده بدون اجازه شوهرش به کربلا رفته اگر کار قالیبافی کرده برای خود این کار را نموده است حتی زوجه فرزندانش را تحریک می نمود تا پدرشان را کتک کاری کنند موکل در جای دیگر به طور اجاره ساکن است ماهانه 424 هزار تومان حقوق بازنشستگی دریافتی دارد و کارهای خانه را به دستور او انجام نشده است زوجه اظهار می دارد چون شوهرم نبود به طور قاچاق به کربلا رفتم دادگاه در اوراق جداگانه از گواهان معرفی شده تحقیق می نماید آقای ح.م. اظهار می دارد خوانده با نانوائی امور خود را اداره می کرد آقای ح.م. اظهار می دارد خوانده خرج خود را از قالی بافی تأمین می کرد آقای ح.م. فرزند ر. مطلب مذکور را تأیید می نماید لازم به توضیح است که گواهان مذکور با خوانده نسبت نزدیک دارند دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند داوران زوجین در تاریخ 26/1/1391 نظرات خود را تقدیم دادگاه می نمایند دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 300106-9/3/1391 در خصوص دعوای خواهان با وکالت خانم ز.ق. به طرفیت خانم (ز.ق.) به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش با شرح دعوای خواهان و احراز رابطه زوجیت و نظرات داوران و اظهارات گواهان آن را ثابت دانسته و به استناد مواد 1132 – 1082- 1143- 1148 قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق گواهی عدم امکان سازش فی مابین زوجین را صادر و به زوج اجازه می دهد پس از قطعیت رأی با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق و با پرداخت مهریه زوجه به نرخ روز بر اساس سند رسمی ازدواج و مبلغ 000/000/70 ریال بابت نحله و مبلغ سه میلیون ریال بابت نفقه ایام عده به زوجه آنگاه نسبت به مطلقه نمودن خوانده به نحو رجعی اقدام نماید پس از ابلاغ رأی وکیل خواهان طی لایحه تقدیمی تقاضای اصلاح رأی از جهت درج نام صحیح زوجه را می نماید که دادگاه طی رأی شماره 300183-27/2/1391 به استناد ماده 309 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 (( جمله خوانده ز.ق. را به خوانده خانم م. ((م.)) اصلاح می نماید)) پس از ابلاغ رأی زوجه خانم م. ((م.)) (ولی در سند ازدواج نام فامیلی زوجه م. درج شده است) و آقای غ.ر. با وکالت خانم ز.ق. نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کنند شعبه 19 دادگاه تجدیدنظر استان با تعیین وقت دادرسی دعوت اصحاب دعوا به موضوع رسیدگی و در تاریخ 17/11/1391 با حضور طرفین تشکیل جلسه می دهد زوجه اظهار می دارد شوهرم در سال 67 (که برادرش، برادر مرا کشت) از خانه بیرون رفت و دو سال بعد به منزل مراجعه کرده تا رضایت ما را بگیرد که ما رضایت ندادیم مجدداً خانه را ترک نمود در این مدت من بچه های او را زن دادم. در این مدت هیچ خرجی نداد در موقع ازدواج دختر من به دنبال او رفتم و رضایت او را گرفتم شکایت نفقه کردم و کارشناس نفقه مرا تا آخر سال 90 مبلغ 000/800/172 ریال و نفقه سال 91 را ماهانه مبلغ 165 هزار تومان تعیین کرد ولی تاکنون حکمی صادر نشده است ضمناً اجرت المثل را هم پرداخت نکرده است در مورد نحله حداقل 20 میلیون تومان می خواهم شوهرم سه حبه از 72 حبه از مزرعه ح. را دارد که حدود سه میلیون تومان ارزش دارد دیگر هیچ گونه اموالی ندارد فقط حقوق بازنشستگی دریافت می کند خواهان (زوج) اظهار می دارد وکیلم در این مورد توضیحات لازم را خواهد داد وکیل خواهان اظهار می دارد در مورد نفقه زوجه شکایت نموده و به علت عدم تمکین طی رأی شماره 2373-18/12/90 شعبه 101 جزایی برخوار برائت موکل صادرشده است که در شعبه 6 دادگاه تجدیدنظر استان  طی رأی شماره 749-25/6/1391 تأییدشده است بعد دوباره علیه موکل دادخواست مطالبه نفقه را به مدت سی سال داده که آن را تا سال 1369 تقلیل داده است رأی صادره با توجه به عدم تمکین زوجه و تحریک او نسبت به فرزندان و بیرون کردن زوج از منزل مشترک خلاف عدالت و انصاف است و موکل توان پرداخت آن را ندارد در مورد نحله هم با توجه به وضعیت مالی زوج و اینکه مبنای فقهی آن بخشش است موکل نمی تواند آن را فراهم نماید موکل ماهانه 420 هزار تومان حقوق بازنشستگی دارد و مبلغ 000/100 تومان آن را اجاره منزل می دهد و ماهی 50 هزار تومان را به کسی می دهد که کارهایش را انجام می دهد و مبلغ پنجاه هزار تومان را قسط سیسمونی دخترش می دهد و بقیه آنکه مقدارش اندک برای تأمین معاش خود خرج می کند لذا تقاضای تعدیل مبلغ نحله را دارم و فرزندان مشترک همگی کبیر هستند ضمناً سه حبه ملک دارد که از ابتداً در اختیار زوجه است و به صورت مزارعه در اختیار پسر برادر زوج می باشد و سالیانه مقدار 200 کیلوگرم گندم مال موکل بوده که آن را به زوجه داده است دادگاه پرونده های مربوط به مطالبه نفقه را می خواهد که در تاریخ های 27/12/1391 و 28/7/92 نسبت به درج آن ها اقدام می نماید دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 937-29/7/1392 با شرح دعوای زوج علیه زوجه و تجدیدنظرخواهی زوجین از رأی دادگاه نخستین و ملاحظه سوابق موجود استدلال می کند اولاً زوجه با توجه به تاریخ تولد یائسه است لذا نفقه ایام عده تعلق نمی گیرد ـ ثانیاً نوع طلاق به استناد ماده 1145 قانون مدنی به علت یائسه بودن زوجه بائن است و نوع طلاق رجعی آمده در رأی دادگاه نخستین بدین وسیله اصلاح می گردد ـ ثالثاً میزان نحله تعیین شده با وضع معیشت زوج و سنوات زندگی مشترک و مفارقت بین زوجین و اینکه دارایی زوج یک قطعه زمین کشاورزی است که در تصرف زوجه می باشد و بیش از پنج میلیون تومان ارزش ندارد در نتیجه دادگاه آن را مبلغ پنج میلیون تومان تقلیل داده و رأی دادگاه بدوی را در این مورد اصلاح می نماید لذا مستند به ماده 29 قانون حمایت خانواده اجرای صیغه طلاق منوط به دادنامه قطعی و پرداخت نفقه تعیین شده در حکم قطعی است و به استناد مواد 26 و 34 قانون حمایت خانواده مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش را برای تسلیم به دفترخانه سه ماه پس از ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن آن می باشد و رأی صادره به اصلاحات مذکور تأیید و استوار می نماید پس از ابلاغ رأی خانم م. ((م.)) نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد. لازم به توضیح است رأی در تاریخ 18/9/1392 به فرجام خواه ابلاغ و خانم (( م.م.)) در تاریخ 5/10/1392 نسبت به آن فرجام خواهی می کند در این مرحله خانم ز.ق. به وکالت آقای غ.ر. مداخله نموده و طی لایحه پیوست اعلام نموده مهریه زوجه طبق سند ازدواج اعیانی است لذا ذکر پرداخت آن از سوی زوج به نرخ روز مخالف مفاد سند ازدواج می باشد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد

 

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اولاً حسب سند رسمی ازدواج به شماره ترتیب 406-17/12/1345 دفتر ازدواج شماره . . .  نام فامیلی زوجه دوشیزه م.م. می باشد و درج نام قسمتی از فامیلی زوجه به م. خلاف سند رسمی است. ثانیاً برابر سند رسمی ازدواج مذکور مهریه زوجه عبارت است از 1- هدیه کلام الله مجید دویست ریال و دویست و . . . ریال و نیم به عنوان مهرالسنه و ده رأس گوسفند بز و میش که برای حق الثبت هشت هزار ریال تعیین شده و ده مثقال طلای ساخته شده به قیمت سه هزار ریال مجموعاً بر ذمه زوج است. لذا پرداخت مهریه مذکور ناظر به ده مثقال طلای ساخته شده و ده رأس گوسفند و بز و میش به نرخ روز با توجه به وجود آن ها ( اعیان موجود) در بازار و محل مخالف مفاد سند ازدواج می باشد و این قسمت از رأی دادگاه بدوی که به تأیید دادگاه تجدیدنظر استان رسیده به استناد ماده 403 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 به این ترتیب (زوج مکلف است اعیان مذکور را در مورد طلای ساخته شده به میزان ده مثقال و ده رأس گوسفند بز و میش با لمناصفه در بازار و طبق عرف محل تهیه آن ها را تحویل زوجه نماید) اصلاح می نماید لذا با ردّ اعتراض فرجام خواه و اینکه در رسیدگی به دعوای مطروحه رعایت تشریفات دادرسی به عمل آمده و مستندات دادگاه مخالف قانون نمی باشد علی هذا به استناد ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 رأی فرجام خواسته را ابرام و پرونده اعاده می گردد.
رئیس شعبه 12 دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ اسلامی