عنوان: مصادیق عسر و حرج زوجه

پیام: یک بار برخورد فیزیکی و ضرب و شتم از ناحیه زوج، عسر و حرج زوجه تلقی نمی شود و از موارد عسر و حرج احصاء شده نیست.


مستندات: ماده 1133 قانون مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9209970908200065
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/03/11
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 12/5/90 خانم فرجام خواه دادخواستی به طرفیت آقای فرجام خوانده مبنی بر تقاضای صدور حکم طلاق تسلیم دادگستری شهرستان سلماس نموده که به شعبه سوم دادگاه عمومی آن شهرستان ارجاع شد. خلاصه ادعای خواهان این است که در تاریخ 1/9/85 به عقد دائم خوانده درآمدم. در این مدت دارای فرزند نشدیم مهریه ام را برابر حکم پیوست مطالبه کردم. به علت سوء رفتار زوج و پرونده جزایی شماره 584/890/102 دادگاه جزایی سلماس درباره ضرب و جرح عمدی و شکستن بینی ام توسط خوانده با بخشش نیم مثقال طلا از مهره ام تقاضای صدور حکم طلاق خلع دارم. دادگاه طرفین را دعوت نمود خواهان طی لایحه ای بیان داشت: 5 سال قبل با خوانده به اجبار پدر و مادرم ازدواج کردم این ازدواج تحمیلی بود ذره ای علاقه به شوهرم در این مدت پیدا نکردم تا نهایت تنفر از او در کنارش به زندگی با سوء رفتارش ادامه دادم ولی دیگر نمی توانم با تشکیل چندین پرونده حقوقی و کیفری درباره مطالبه مهریه و ازدواج مجدد و ضرب و شتم عمدی و فحاشی و ایجاد مزاحمت ادامه زندگی زیر یک سقف برای من دشوار و غیرقابل تحمل است تصمیم شایسته مورد تقاضاست. طرفین در جلسه مورخ 13/6/90 حاضر شدند. خواهان خواسته را به شرح دادخواست اعلام نمود. خوانده گفت: من حاضر به طلاق نیستم این امر در تمامی خانواده ها اتفاق می افتد از برادرم گوشی تلفن خرید برادرم فرد مسئله دار است من به او اعتراض نمودم وی در مقابل اعتراض من اقدام به تخریب لوازم خانه و تلویزیون نمود و من خواستم مانع بشوم همین. خواهان گفت من اصرار به طلاق دارم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر کرد و طرفین را مکلف به معرفی داور نمود. طرفین پدرشان را به عنوان داور معرفی کردند. داور زوجه طی لایحه ای صلح و آشتی فی ما بین را به علت بروز اختلاف دائمی و سوء رفتار طرفین، عدم توافق اخلاقی آن ها و تشکیل پرونده های متعدد میسور ندانسته است. داور زوج بیان داشت: که زوج حاضر به طلاق نیست و زوجه محکومٌ به تمکین شده و زوج از او می خواهد بر سر زندگی برگردد. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 879 ـ 14/6/90 ادعای خواهان را مستند به دلیل محکمه پسند ندانسته و یک بار برخورد فیزیکی و ضرب و شتم را موجب عسر و حرج تلقی ننموده و این امر را از موارد عسر و حرج احصاء شده ندانسته است طبق ماده 1133 ق. مدنی دعوی طلاق زوجه را رد نموده است. زوجه از این رأی تجدیدنظرخواهی نمود و پرونده به شعبه 17 دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع شد. خلاصه ایرادش این است: دادگاه از زوج جانب داری نموده با وجود دلایل دعوی ام را رد نموده و من حاضرم محکومیت وی را درباره دیه بخشش نمایم تا طلاق بگیریم. زوج پاسخ داد زوجه هیچ گونه دلیل بر عسر و حرج اقامه ننموده و من دارای منزل مسکونی اجاره ای برای سکونت هستم حاضر به طلاق نیستم. دادگاه تجدیدنظر طرفین را دعوت نمود. طرفین حاضر شدند. تجدیدنظرخواه گفت: اینجانب چندین بار مورد ضرب و جرح واقع شدم استخوان بینی ام را شکست به همین دلیل من اجازه ندادم بچه دار شویم حدود شش ماه بعد از عروسی با هم زندگی کردیم با پدر و مادر زوج در یک منزل زندگی می کردیم زوج نسبت به من کتک کاری کرد زنگ زدم مادرم آمد به اتفاق او رفتم چون شوهرم گفت اگر بمانی می زنم به ناچار رفتم جهیزیه ام در منزل زوج است حاضر به زندگی با زوج نیستم. زوج اظهار داشت اخلاق و رفتار من متعارف است تاکنون بی جهت حاضر به تمکین نشد مسئله گوشی و شکستن اثاثیه و درگیری را مطرح کرد و اضافه نمود او می خواهد با عموزاده اش ازدواج کند لذا بهانه گیری می کند و هنگام شکستن وسایل زندگی سرش را به درودیوار زد. مرا به منزل دعوت کردند که مصالحه کنیم ولی به 110 زنگ زدند که من به منزل آن ها حمله کردم و برای من پرونده تشکیل دادند. من از زنم راضی هستم منزل جداگانه تهیه کردم طلاق نمی دهم. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 1364 ـ 8/12/90 ادعای تجدیدنظرخواه را متکی به دلیلی ندانسته و رأی بدوی را مورد تأیید قرار داده است. زوجه از این رأی فرجام خواهی کرد و پرونده به این شعبه ارجاع شد. خلاصه ایراد فرجام خواه این است: زوج از بدو ازدواج فاقد مسکن بود نزد والدینش زندگی می کند به دلیل نبود مسکن و عدم پرداخت نفقه و سوء معاشرت و تجدید فراش و اخراج من از منزل تقاضای طلاق به علت عسر و حرج دارم. پاسخ زوج به اختصار این است: مسئله گوشی گران قیمت و چشم وهم چشمی درباره گوشی به شکستن اثاثیه منزل اقدام نمود من برای جلوگیری رفتم بینی خود را عمداً به دیوار زد من قسم می خورم او را اخراج یا مضروب ننموده ام و شهود نیز در این رابطه دارم درباره طلاق مدام حرفش را عوض می کند چون تمکین نکرد مستحق نفقه نشد منزل مستقل تهیه کردم حاضر به تمکین نشد و خود نخواسته بچه دار شود و اقرار نمود. مهریه اش را تماماً اخذ نمود و بقیه همان مطالب گذشته است. هیأت این شعبه با ملاحظه پرونده و قرائت گزارش تهیه شده توسط عضو ممیز و مشاوره چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

از ناحیه فرجام خواه ایراد و اعتراض موجه و مؤثری که نقض دادنامه فرجام خواسته را اقتضاء نماید به عمل نیامده و دادنامه فرجام خواسته که در تأیید دادنامه بدوی بر اساس استناد مشارٌالیها به اموری که بی حقی وی را در تقاضای طلاق ثابت و محرز می نماید صادر گردیده فلذا دادنامه فرجام خواسته مبنی بر حکم به بطلان دعوی فرجام خواه (خواهان بدوی) وفق موازین شرعی و قانونی است و ابرام می شود.
رئیس شعبه 22 دیوان عالی کشور ـ مستشار
غروی نائینی ـ الهی