عنوان: فسخ نکاح به دلیل عدم اعلام ازدواج سابق زوجه

پیام: سکوت زوجه یا ولی وی در خصوص ازدواج سابق مشارالیها با دیگری، از عیوب موجب خیار و تدلیس مجوز فسخ نکاح نمی باشد.


مستندات: ماده 1128 و 1131 قانون مدنی

شماره دادنامه قطعی :
9209970909900002
تاریخ دادنامه قطعی :
1392/01/07
گروه رأی:
حقوقی

خلاصه جریان پرونده

آقای ف.ر. دادخواستی به طرفیت همسرش خانم ب.غ. به خواسته صدور حکم مبنی بر فسخ نکاح به لحاظ تدلیس زوجه (قبلاً یکبار ازدواج نموده و اعلام نکرده) با احتساب کلیه خسارات دادرسی تقدیم ریاست محترم دادگستری بناب نموده و توضیح داده که، در تاریخ 13/6/89 با خوانده ازدواج دائم نمودم. هنگام عقد نکاح اعلام نمودند که خوانده قبلاً ازدواج ننموده است. بعداً متوجه شدیم که مشارالیها در تاریخ 6/3/88 با فردی به نام ج.ک. عقد ثبتی و دائم نموده بود که نهایتاً در تاریخ 21/3/88 منجر به طلاق شده که گواهی ها و رونوشت های مربوطه تقدیم می گردد. [هم چنین زوجه] در تاریخ 25/3/88 شناسنامه قبلی خود را تعویض نموده و شناسنامه جدید اخذ کرده است و با استناد به پرونده کیفری تدلیس که کیفرخواست صادر شده، تقاضای رسیدگی نموده است. پرونده در تاریخ 24/2/90 ثبت و به شعبه اول دادگاه ارجاع، وقت رسیدگی تعیین و طرفین دعوت شده اند. در جلسه 4/6/90 دادگاه خواهان خواسته را به شرح دادخواست و لایحه تقدیمی وکیل خود اعلام و وکیل خوانده (با حضور خوانده) اظهار داشت: موکله موضوع ازدواج قبلی را به خواهان و خانواده اش گفته و بر این امر حاضر است در دادگاه محترم سوگند یاد کند که خواهان تماماً از موضوع قبلی مطلع بوده است. ثانیاً موکله با خواهان در یک کوچه 300 متری زندگی می کنند و از همدیگر شناخت کاملی داشته و دارند و ماده 1128 ق.م محقق نشده است. خواهان صرف همسایگی را کافی بر اطلاع ندانسته و مستند خود را سند ازدواج معرفی کرده و اطلاع خود را از طریق همسایه ها دانسته است. دادگاه قرار ملاحظه پرونده استنادی از شعبه 101 جزایی بناب را صادر و با وصول آن، خلاصه پرونده فریب در ازدواج را که به لحاظ عدم احراز سوءنیت تبرئه شده است و در دادگاه تجدیدنظر تأیید شده، در پرونده کاری منعکس نموده است. پس از تشکیل جلسه مورخ 10/12/90 دادگاه و استماع اظهارات طرفین، دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و با توجه به مراتب، زوجه از اتهام فریب در ازدواج و با توجه به مفاد پرونده استنادی و کیفیت اظهارات زوج به عنوان شاکی که قدر متیقن عالم به قضیه و وجود حق فسخ برای خود بوده، لیکن به فوریت عمل نکرده است، لذا حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام نموده است. آقای ج.ر. به وکالت از آقای ف.ر. نسبت به دادنامه شماره 01340ـ 11/12/90 صادره از شعبه اول دادگاه حقوقی بناب، تجدیدنظرخواهی نموده که شعبه اول دادگاه تجدیدنظر تبریز به موضوع رسیدگی و با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است. آقای ج.ر. به وکالت از آقای ف.ر. نسبت به دادنامه شماره 00378ـ22/3/91 صادره از شعبه اول دادگاه تجدیدنظر آذربایجان شرقی، فرجام خواهی نموده و با تکرار مطالب قبلی و فرض گرفتن ذکر نداشتن سابقه ازدواج در سند رسمی به شرط ضمن عقد، به شرح لایحه، تقاضای نقض دادنامه فرجام خواسته را نموده است. وکیل فرجام خوانده در پاسخ فرجام خواه را فاقد مدرک و دلیل جدید دانسته و تقاضای ابرام دادنامه صادره را نموده است. پس از تبادل لوایح که عنداللزوم در وقت شور قرائت خواهد شد، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و مآلاً به این شعبه ارجاع گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به اوراق و محتویات پرونده و مفاد دادخواست و لوایح تقدیمی طرفین و نظر به این که در تحقق ماده 1128 قانون مدنی فرجام خواه (زوج) دلیل و بینه ای دال بر تصریح یا ابتناء عقد بر ذکر شرط مورد خواسته در وقت اجرای صیغه نکاح، ابراز نگردیده و سکوت زوجه یا ولی وی در خصوص ازدواج سابق با دیگری از عیوب موجب خیار و تدلیس مجوز فسخ نکاح نمی باشد و در مانحن فیه، عدم اطلاع زوج از این موضوع به اثبات نرسیده، بلکه از محتویات پرونده استفاده می شود که زوج و خانواده اش از ازدواج سابق مطلع بوده اند. به علاوه بر فرض تحقق تدلیس نیز فوریت خیار فسخ، موضوع ماده 1131 قانون مدنی رعایت نشده است. بنا به مراتب، دادنامه فرجام خواسته را مطابق با موازین تشخیص و با رد فرجام خواهی به استناد ماده 370 ق.آ.د.م دادنامه فرجام خواسته ابرام می گردد.
رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ مجتهدزاده